English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (6672 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
spiral stability U پایداری چرخشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
backbone U شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
backbones U شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
rotational isomers U همپارهای چرخشی ایزومرهای چرخشی
persistency U پایداری گاز جنگی پایداری اصرار
self defense U پایداری داخلی پایداری ملی
rotary U چرخشی
revolutionaries U چرخشی
gyrations U چرخشی
swirly U چرخشی
peristrephic U چرخشی
rotatory U چرخشی
rotating U چرخشی
revolutionary U چرخشی
gyration U چرخشی
rotating memory U حافظه چرخشی
rotation flow U شارش چرخشی
rotary switch U گزینه چرخشی
off spinner U توپ چرخشی
irrotational U غیر چرخشی
concentricity U حرکت چرخشی
concentric running U حرکت چرخشی
circular reference U ارجاع چرخشی
circular reaction U واکنش چرخشی
american twist U سرویس چرخشی
swirls U حرکت چرخشی
swirling U حرکت چرخشی
swirled U حرکت چرخشی
rotational symmetry U تقارن چرخشی
rotational spectrum U طیف چرخشی
rotational motion U حرکت چرخشی
rotational level U تراز چرخشی
rotational delay U تاخیر چرخشی
rotational U چرخشی دورانی
spiral instability U ناپایداری چرخشی
swirl U حرکت چرخشی
rotation moment U گشتاور چرخشی
angular momentum U مقدار جنبش چرخشی
axial rotation symmerty U تقارن چرخشی محوری
rotation viscosimeter U گرانروی سنج چرخشی
radial davit U جرثقیل چرخشی قایق
rotational spectroscopy U طیف بینی چرخشی
radial davit U قایق بالابر چرخشی
specific rotatory power U توان چرخشی ویژه
moments U لحظه گشتاور چرخشی
moment U لحظه گشتاور چرخشی
extrinsic eye muscles U عضلات برون چرخشی چشم
counter parry U دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
circular parry U دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
double three U دوبارحرکت سه چرخشی روی یک دایره
take up reel U چرخشی که نوار مغناطیسی روی آن جمع شده باشد
hold one's own U پایداری
stableness U پایداری
stability U پایداری
constancy U پایداری
endurance U پایداری 0
resistance U پایداری
resists U پایداری
resisting U پایداری
hold one's ground U پایداری
perenniality U پایداری
resisted U پایداری
resist U پایداری
stickability U پایداری
commorant U پایداری
permanencies U پایداری
consistent U پایداری
permanence U پایداری
consistency U پایداری
permanency U پایداری
persistence U پایداری
consistence U پایداری
thermodynamic stability U پایداری ترمودینامیکی
resistance adjustment میزان پایداری
static stability U پایداری استاتیک
staidness U ارامش پایداری
stability of an emulsion U پایداری امولسیون
stability of slope U پایداری ترانشه
soil consistence U پایداری خاک
stability constant U ثابت پایداری
stability calculation U حساب پایداری
speed stability U پایداری سرعت
staying power U نیروی پایداری
consistency of concrete U پایداری بتن
neutral stability U پایداری بی تفاوت
negative stability U پایداری منفی
longitudinal stability U پایداری طولی
lateral stability U پایداری عرضی
kinetic stability U پایداری سینتیکی
kinetic stability U پایداری جنبشی
inherent stability U پایداری ماندگار
frequency stability U پایداری فرکانس
fixity U قرار پایداری
elastic stability U پایداری ارتجاعی
directional stability U پایداری سمتی
directional stability U پایداری جهشی
creep strength U پایداری خزشی
neutral stability U پایداری خنثی
optical stability U پایداری نوری
people forces U نیروی پایداری
plastic consistency U پایداری خمیری
light stable U پایداری نور
stabilizing U پایداری کردن
retentivity U پایداری مغناطیسی
stability U پایایی پایداری
fuel endurance U قدرت پایداری سوخت
statics U دانش پایداری نیروها
crystal field stabilization energy U انرژی پایداری میدان بلور
creep strength depending on time U پایداری خزشی تابع زمان
ligand field stabilization energy U انرژی پایداری میدان لیگاند
half residence time U نیمه عمر پایداری عناصرریزش اتمی یا رادیواکتیو
vents U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
venting U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vented U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
l.f.s.e U energy stabilization ligandfield انرژی پایداری میدان لیگاند
vent U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
warping U پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
wheel satellite U ماهوارهای که بصورت دایرهای ساخته شده و معمولابرای پایداری وضعیت یا واردساختن گرانش ساختگی به سرنشینان دوران میکند
chrome dyes U کرم یا گروهی از رنگینه های شیمیایی که به همراه دی کرومات پتاسیم در رنگرزی پشم به کار رفته و رنگ نسبتا پایداری بوجود می آورند
resists U مقاومت کردن پایداری کردن
resist U مقاومت کردن پایداری کردن
resisted U پایداری کردن ایستادگی کردن
resisted U مقاومت کردن پایداری کردن
resisting U پایداری کردن ایستادگی کردن
resist U پایداری کردن ایستادگی کردن
internal defense U پدافند داخلی پایداری داخلی
resisting U مقاومت کردن پایداری کردن
resists U پایداری کردن ایستادگی کردن
direct dyes U رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
Recent search history Forum search
1Rotating machinery capable of supplying or absorbing real and reactive power in any of a number of operating quadrant combinations.
1Rotating machinery absorbing real power in any of a number of operating quadrant combinations
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com