English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
replier U پاسخ دهنده
responsorial U پاسخ دهنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reply [answer] U پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه]
answering U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answers U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
trimmer U زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
originated U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
conglutinative U التیام دهنده جوش دهنده
exhibitor U نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitors U نمایش دهنده ارائه دهنده
extender U توسعه دهنده ادامه دهنده
bailer U امانت دهنده کفیل دهنده
bailor U امانت دهنده کفیل دهنده
exhibiter U نمایش دهنده ارائه دهنده
catalyst U تشکیلات دهنده سازمان دهنده
catalysts U تشکیلات دهنده سازمان دهنده
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
answerback U در پاسخ
responses U پاسخ
rebutter U پاسخ رد
no U : پاسخ نه
response U پاسخ
in answer to U در پاسخ به
negative reply U پاسخ رد
responsions U پاسخ
counterplea U پاسخ رد
responds U پاسخ
replication U پاسخ
replied U پاسخ
replies U پاسخ
representation [statement] U پاسخ
reply U پاسخ
answered U پاسخ
respond U پاسخ
replying U پاسخ
in reply to U در پاسخ
statement U پاسخ
reaction [answer, commentary] U پاسخ
answering U پاسخ
answer U پاسخ
item of written comment U پاسخ
answers U پاسخ
response [commentary] U پاسخ
responded U پاسخ
indicator U نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
conditioned response U پاسخ شرطی
running rate U اهنگ پاسخ
consummatory response U پاسخ پایانی
content response U پاسخ محتوایی
delayed response U پاسخ درنگیده
response strength U نیرومندی پاسخ
solutions U پاسخ یک مشکل
correct response U پاسخ درست
solution U پاسخ یک مشکل
right answer U پاسخ درست
response intensity U شدت پاسخ
to definitive answer U پاسخ قطعی
responds U پاسخ دادن
come up with <idiom> U یافتن پاسخ
color response U پاسخ رنگ
whole response U پاسخ کلی
responded U پاسخ دادن
voice answer back U پاسخ سمعی
w response U پاسخ کلی
vab U پاسخ سمعی
respond U پاسخ دادن
impluse response U پاسخ ایمپولز
answerable U پاسخ دار
to make a response U پاسخ دادن
vaccum response U پاسخ غیابی
plea U پاسخ دعوی
position response U پاسخ مکانی
manipulandum U ابزار پاسخ
irresponsive U پاسخ ندهنده
distal response U پاسخ دوربرد
discriminatory response U پاسخ افتراقی
response amplitude U دامنه پاسخ
rejoins U در پاسخ گفتن
rejoining U پاسخ دادن
operandum U ابزار پاسخ
moro response U پاسخ مورو
movement response U پاسخ حرکت
preparatory response U پاسخ مقدماتی
popular response U پاسخ رایج
oracles U پاسخ مبهم
oracle U پاسخ مبهم
emitted response U پاسخ صدوری
frequency respone U پاسخ فرکانس
original response U پاسخ ابتکاری
reflection response U پاسخ قرینه
rejoining U در پاسخ گفتن
rejoined U پاسخ دادن
rejoined U در پاسخ گفتن
image response U پاسخ تصویر
response threshold U استانه پاسخ
response time U زمان پاسخ
rejoinders U پاسخ دفاعی
rejoinder U پاسخ دفاعی
rejoins U پاسخ دادن
calculation U پاسخ تقریبی
response set U امایه پاسخ
rejoin U پاسخ دادن
rejoin U در پاسخ گفتن
response differentiation U تفکیک پاسخ
response duration U مدت پاسخ
response equivalence U هم ارزی پاسخ
response generalization U تعمیم پاسخ
response latency U نهفتگی پاسخ
response rate U سرعت پاسخ
pleas U پاسخ دعوی
answered U : پاسخ دادن
answers U پاسخ به یک سوال
anticipatory response U پاسخ انتظاری
answered U : جواب پاسخ
answers U : جواب پاسخ
an a answer U پاسخ مثبت
anatomy response U پاسخ کالبدی
answered U پاسخ به یک سوال
answer mode U حالت پاسخ
answerback U پاسخ برگشتی
answering U : جواب پاسخ
answering U : پاسخ دادن
answer U پاسخ به یک سوال
answer U : جواب پاسخ
early answer U پاسخ زود
answering U پاسخ به یک سوال
answer U : پاسخ دادن
answers U : پاسخ دادن
answer [to something] U پاسخ [به چیزی] [راه حل]
to answer in the a U پاسخ مثبت دادن
pure color response U پاسخ خالص رنگ
electrodermal response U پاسخ برقی پوست
conditioned avoidance response U پاسخ اجتنابی شرطی
pilomotor response U پاسخ سیخ شدن مو
surrebutter U اخرین پاسخ خواهان
psychogalvanic response U پاسخ گالوانیکی- روانی
conditioned escape response U پاسخ گریز شرطی
to fail to provide an answer U درماندن در دادن پاسخ
stimulus response model U الگوی محرک- پاسخ
the answer is in the negative U پاسخ ان منفی است
solve U یافتن پاسخ یک مشکل
solved U یافتن پاسخ یک مشکل
stimulus response psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
s r psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
s r model U الگوی محرک- پاسخ
no reply necessary [NRN] U نیازی به پاسخ نیست.
rejoinder U پاسخ دفاعی دادن
rejoining U پاسخ دفاعی دادن
rejoinders U پاسخ دفاعی دادن
return a negative U پاسخ منفی دادن
response hierarchy U سلسله مراتب پاسخ
achromatic color response U پاسخ رنگ بی فام
shading response U پاسخ سایه روشن
solves U یافتن پاسخ یک مشکل
solving U یافتن پاسخ یک مشکل
affirmative U پاسخ "بله " بود
phoning U پاسخ به تماس در تلفن
rejoins U پاسخ دفاعی دادن
phone U پاسخ به تماس در تلفن
phoned U پاسخ به تماس در تلفن
phones U پاسخ به تماس در تلفن
rejoin U پاسخ دفاعی دادن
response time U زمان پاسخ دهی
modulation frequency response U پاسخ فرکانس مدولاسیون
unconditioned response U پاسخ غیر شرطی
calculation U پاسخ به یک مشکل در ریاضی
i pause for a reply U منتظر پاسخ هستم
galvanic skin response U پاسخ برقی پوست
visual righting response U پاسخ تعادل دیداری
he returned a negative U پاسخ منفی داد
high frequency responce U پاسخ فرکانس بالا
rejoined U پاسخ دفاعی دادن
white space response U پاسخ به بخش سفید
inquiry system U سیستم پرسش- پاسخ
conditioned emotional response U پاسخ هیجانی شرطی
cer U پاسخ هیجانی شرطی
interrogator responsor U دستگاه پرسش- پاسخ
ucr U پاسخ غیر شرطی
stimulus response theory U نظریه محرک- پاسخ
all or none response U پاسخ همه یا هیچ
open ended question U پرسش باز پاسخ
let down easy <idiom> U پاسخ منفی به طرز خوشآیندی
resolveme this U این پرسش را پاسخ دهید
fractional antedating goal response U خرده پاسخ انتظار هدف
replied U پاسخ دادن جواب کتبی
to press for an answer U با صرار یا فشار پاسخ خواستن
stimulus organism response model U الگوی محرک- جاندار- پاسخ
s o r model U الگوی محرک- جاندار- پاسخ
problem U یافتن پاسخ برای مشکلی
replies U پاسخ دادن جواب کتبی
problems U یافتن پاسخ برای مشکلی
reply U پاسخ دادن جواب کتبی
replying U پاسخ دادن جواب کتبی
to beg the question U در پاسخ به پرسشی جاخالی دادن
react U عمل کردن در پاسخ به چیزی
reacted U عمل کردن در پاسخ به چیزی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com