English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
discriminatory response U پاسخ افتراقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reply [answer] U پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه]
answers U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
differential U افتراقی
differentials U افتراقی
discriminal process U فرایند افتراقی
discriminative stimulus U محرک افتراقی
differential diagnosis U تشخیص افتراقی
difference tone U صورت افتراقی
differential psychology U روانشناسی افتراقی
differential reinforcement U تقویت افتراقی
differential sensitivity U حساسیت افتراقی
differential threshold U استانه افتراقی
discriminal dispersion U پراکندگی افتراقی
discriminated operant U کنش گر افتراقی
discrimination learning U یادگیری افتراقی
differential validity U اعتبار افتراقی
discriminant validity U اعتبار افتراقی
differential prediction U پیش بینی افتراقی
discriminated operant U رفتار عامل افتراقی
differential scoring U نمره گذاری افتراقی
differential conditioning U شرطی سازی افتراقی
multiple differential prediction U پیش بینی افتراقی چند متغیری
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
originated U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
response U پاسخ
response [commentary] U پاسخ
statement U پاسخ
rebutter U پاسخ رد
replied U پاسخ
responded U پاسخ
respond U پاسخ
answer U پاسخ
responses U پاسخ
no U : پاسخ نه
in reply to U در پاسخ
reply U پاسخ
replying U پاسخ
responsions U پاسخ
replies U پاسخ
responds U پاسخ
replication U پاسخ
representation [statement] U پاسخ
reaction [answer, commentary] U پاسخ
in answer to U در پاسخ به
negative reply U پاسخ رد
item of written comment U پاسخ
answerback U در پاسخ
answering U پاسخ
counterplea U پاسخ رد
answers U پاسخ
answered U پاسخ
consummatory response U پاسخ پایانی
delayed response U پاسخ درنگیده
running rate U اهنگ پاسخ
right answer U پاسخ درست
responds U پاسخ دادن
rejoins U پاسخ دادن
rejoined U در پاسخ گفتن
rejoined U پاسخ دادن
movement response U پاسخ حرکت
rejoining U در پاسخ گفتن
rejoining U پاسخ دادن
moro response U پاسخ مورو
rejoins U در پاسخ گفتن
an a answer U پاسخ مثبت
anatomy response U پاسخ کالبدی
operandum U ابزار پاسخ
emitted response U پاسخ صدوری
color response U پاسخ رنگ
distal response U پاسخ دوربرد
content response U پاسخ محتوایی
correct response U پاسخ درست
calculation U پاسخ تقریبی
respond U پاسخ دادن
anticipatory response U پاسخ انتظاری
frequency respone U پاسخ فرکانس
manipulandum U ابزار پاسخ
answerback U پاسخ برگشتی
irresponsive U پاسخ ندهنده
responded U پاسخ دادن
oracle U پاسخ مبهم
oracles U پاسخ مبهم
impluse response U پاسخ ایمپولز
image response U پاسخ تصویر
conditioned response U پاسخ شرطی
rejoinder U پاسخ دفاعی
come up with <idiom> U یافتن پاسخ
whole response U پاسخ کلی
w response U پاسخ کلی
voice answer back U پاسخ سمعی
vaccum response U پاسخ غیابی
to make a response U پاسخ دادن
to definitive answer U پاسخ قطعی
vab U پاسخ سمعی
answerable U پاسخ دار
responsorial U پاسخ دهنده
response time U زمان پاسخ
response threshold U استانه پاسخ
answer mode U حالت پاسخ
answer U : پاسخ دادن
answer U : جواب پاسخ
answer U پاسخ به یک سوال
answered U : پاسخ دادن
answered U : جواب پاسخ
answered U پاسخ به یک سوال
answering U : پاسخ دادن
answering U : جواب پاسخ
answers U : پاسخ دادن
early answer U پاسخ زود
answers U پاسخ به یک سوال
answering U پاسخ به یک سوال
response strength U نیرومندی پاسخ
response set U امایه پاسخ
response latency U نهفتگی پاسخ
reflection response U پاسخ قرینه
answers U : جواب پاسخ
plea U پاسخ دعوی
replier U پاسخ دهنده
response amplitude U دامنه پاسخ
response intensity U شدت پاسخ
response generalization U تعمیم پاسخ
pleas U پاسخ دعوی
response equivalence U هم ارزی پاسخ
response duration U مدت پاسخ
response differentiation U تفکیک پاسخ
preparatory response U پاسخ مقدماتی
position response U پاسخ مکانی
rejoin U پاسخ دادن
response rate U سرعت پاسخ
solution U پاسخ یک مشکل
rejoin U در پاسخ گفتن
popular response U پاسخ رایج
original response U پاسخ ابتکاری
rejoinders U پاسخ دفاعی
solutions U پاسخ یک مشکل
electrodermal response U پاسخ برقی پوست
to fail to provide an answer U درماندن در دادن پاسخ
psychogalvanic response U پاسخ گالوانیکی- روانی
pure color response U پاسخ خالص رنگ
answer [to something] U پاسخ [به چیزی] [راه حل]
no reply necessary [NRN] U نیازی به پاسخ نیست.
return a negative U پاسخ منفی دادن
open ended question U پرسش باز پاسخ
pilomotor response U پاسخ سیخ شدن مو
modulation frequency response U پاسخ فرکانس مدولاسیون
stimulus response theory U نظریه محرک- پاسخ
shading response U پاسخ سایه روشن
stimulus response psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
stimulus response model U الگوی محرک- پاسخ
s r model U الگوی محرک- پاسخ
i pause for a reply U منتظر پاسخ هستم
high frequency responce U پاسخ فرکانس بالا
response time U زمان پاسخ دهی
he returned a negative U پاسخ منفی داد
surrebutter U اخرین پاسخ خواهان
the answer is in the negative U پاسخ ان منفی است
s r psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
white space response U پاسخ به بخش سفید
response hierarchy U سلسله مراتب پاسخ
visual righting response U پاسخ تعادل دیداری
interrogator responsor U دستگاه پرسش- پاسخ
unconditioned response U پاسخ غیر شرطی
ucr U پاسخ غیر شرطی
inquiry system U سیستم پرسش- پاسخ
to answer in the a U پاسخ مثبت دادن
galvanic skin response U پاسخ برقی پوست
conditioned escape response U پاسخ گریز شرطی
solved U یافتن پاسخ یک مشکل
solve U یافتن پاسخ یک مشکل
phones U پاسخ به تماس در تلفن
rejoin U پاسخ دفاعی دادن
rejoined U پاسخ دفاعی دادن
rejoining U پاسخ دفاعی دادن
rejoins U پاسخ دفاعی دادن
calculation U پاسخ به یک مشکل در ریاضی
phoned U پاسخ به تماس در تلفن
affirmative U پاسخ "بله " بود
solves U یافتن پاسخ یک مشکل
solving U یافتن پاسخ یک مشکل
phoning U پاسخ به تماس در تلفن
conditioned avoidance response U پاسخ اجتنابی شرطی
conditioned emotional response U پاسخ هیجانی شرطی
achromatic color response U پاسخ رنگ بی فام
rejoinder U پاسخ دفاعی دادن
cer U پاسخ هیجانی شرطی
rejoinders U پاسخ دفاعی دادن
phone U پاسخ به تماس در تلفن
all or none response U پاسخ همه یا هیچ
i pause for a reply U خاموش مانده ام که پاسخ بگیرم
reacts U عمل کردن در پاسخ به چیزی
react U عمل کردن در پاسخ به چیزی
let down easy <idiom> U پاسخ منفی به طرز خوشآیندی
problems U یافتن پاسخ برای مشکلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com