English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 155 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Bolivia U پارچهی پشمی ضخیم و نرم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
worsted yarn U نخ پشمی [نخ پشمی شانه شده مرتب]
polka dots U پارچهی خالخال
polka dot U پارچهی خالخال
cheesecloth U پارچهی پنبهای درشت باف
cheesecloth U پارچهی درشت باف که در آن پنیر میریختند
G-string U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
G-strings U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
squatty U ضخیم
coarse U ضخیم
coarser U ضخیم
coarsest U ضخیم
russet U روستایی ضخیم
plank U تخته ضخیم
thickens U ضخیم کردن
thicken U ضخیم کردن
paper base laminate U کاغذ ضخیم
mackinaw U پتوی ضخیم
russeting U ضخیم زبر
russetting U ضخیم زبر
straw board U مقوای ضخیم
boldface U حروف ضخیم
thickish U نسبتا ضخیم
thickly U نسبتا ضخیم
thickeners U ضخیم ساز
thickener U ضخیم ساز
thickened U ضخیم کردن
kraft paper U کاغذ ضخیم
bodies U ضخیم کردن
body U ضخیم کردن
junk bozrd U مقوای ضخیم
woollen U پشمی
woolen yarn U نخ پشمی
woolen U پشمی
lanose U پشمی
flocculose U پشمی
lanate U پشمی
flocculous U پشمی
flocky U پشمی
blunter U دارای لبه ضخیم رک
gigas U برگهای ضخیم تر و تیره تر
pea jacket U ژاکت ضخیم ملوانان
gigas U دارای ساقه ضخیم تر
grossed U شرم اور ضخیم
thick film circuit U مدار غشایی ضخیم
shear thickening U ضخیم شدن برش
blunts U دارای لبه ضخیم رک
blunting U دارای لبه ضخیم رک
bluntest U دارای لبه ضخیم رک
gross U شرم اور ضخیم
sludge U رسوب گل و لای ضخیم
blunt U دارای لبه ضخیم رک
grossing U شرم اور ضخیم
blunted U دارای لبه ضخیم رک
grosser U شرم اور ضخیم
grosses U شرم اور ضخیم
grossest U شرم اور ضخیم
bar U خط یا بلاک ضخیم رنگی
bars U خط یا بلاک ضخیم رنگی
worsted U پارچه پشمی
wooliest U : لباس پشمی
woolies U ژاکت پشمی
drugget U گلیم پشمی
woolies U : لباس پشمی
camel hair U پارچهکلفتو پشمی
woolier U ژاکت پشمی
woollies U ژاکت پشمی
woolier U : لباس پشمی
woollier U : لباس پشمی
woolly U ژاکت پشمی
woolliest U ژاکت پشمی
woolly U : لباس پشمی
woolie U لباس پشمی
woolie U ژاکت پشمی
wooly U لباس پشمی
wooly U ژاکت پشمی
Berlin U کاموای پشمی و نر
woollen U پارچههای پشمی
woolliest U : لباس پشمی
woollies U : لباس پشمی
wooliest U ژاکت پشمی
tapestry yarn U نخ چهارلای پشمی
wooled U جامه پشمی
woollier U ژاکت پشمی
bold face U حالت ضخیم تر و تیره تر نوشتار
bulge out U شکم دادن ضخیم شدن
macrame U توری ضخیم و ریشه دار
woolen U پارچههای پشمی پشمینه
shalloon U پارچه پشمی استری
kendal green U پارچه پشمی سبزرنگ
drapers U پارچه پشمی باف
wools U جامه پشمی نخ پشم
cardigans U ژاکت کش باف پشمی
cardigan U ژاکت کش باف پشمی
dud U نوعی پارچه پشمی
drugget U پارچه پشمی زمخت
draper U پارچه پشمی باف
wool U جامه پشمی نخ پشم
fur ruff U کلاه پشمی کت پارکا
guernsey U لباس بافته پشمی
stencil paper U کاغذ ضخیم پارافین دارمخصوص استنسیل
palls U پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palled U پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palling U پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
nimbostratus U ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
skirting armor U ضخیم ترین قسمت زره تانک
pall U پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
triggerfish U ماهیان رنگارنگ دارای بدن ضخیم
tuque U کلاه بافته پشمی زمستانی
balmoral U یکنوع نیم تنه پشمی
berets U کلاه گرد ونرم پشمی
beret U کلاه گرد ونرم پشمی
caddice U لباس مندرس نوعی نخ پشمی
caddis U لباس مندرس نوعی نخ پشمی
cassi mere U پارچه پشمی جناغی مردانه
dornick U نوعی پارچه پشمی وابریشمی
reefers U جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
reefer U جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
duffel U نوعی پارچه پشمی وضخیم وخشن
jade U [پشمی که ذاتا یبز رنگ باشد.]
duffle U نوعی پارچه پشمی وضخیم وخشن
melton U نوعی پارچه پشمی نرم ومحکم
noil U خرده پشمی که هنگام شانه کردن میریزد
pea jacket or coat U جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
flocculus U دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
wool of short staple U پشمی که رشته هایا موهای ان کوتاه است
blazers U نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
blazer U نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
fearnought U یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
serge U پارچه صوف پشمی "سرجیوس " اسم خاص مذکر
virgin wool U [پشمی که تاکنون در منسوجات دیگر بکار نرفته باشد.]
cells U خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cell U خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
greasy wool U پشم چرب [پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
under weft U پود زیرین یا ضخیم [جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
petersham U یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
prunella U پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
raw wool U پشم خام [پشمی که هیچگونه عملیات سفیدگری یا شستشو روی آن صورت نگرفته باشد.]
kemp U پشم ضخیم [بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
fall wool U پشم پاییزه [پشمی که در پاییز چیده می شود و مرغوبیت کمتری از پشم بهاره دارد.]
thick Ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
scissored wool U پشم مقراضی [پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
tartan U یکجور پارچه پشمی شطرنجی پارچه پیچازی
bituminous paint U رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
lanolin U لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
sarcenet U پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
sarsenet U پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
impasto U رنگ گذاری- رنگ ضخیم
aggrade U ضخیم کردن هموار کردن
goat hair U موی بز [الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
cord yarn U نخ ضخیم و چند لا که بصورت پود در بعضی از فرش های مشهد جهت اتمام زودتر فرش و یا جهت تفاوت با فرش های دیگر استفاده می شود . گاه در شیرازه بافی تارهای بالا نیز بکار می رود .
vase structure U بافت سه پوده گلدانی [در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
Khotan rug U فرش ختن [این شهر در جنوب ترکستان چین واقع می باشد و سابقه سیصد ساله در فرش بافی دارد. اکثر لچک های ترنجی را منسوب به این منطقه می دانند و از پودهای پشمی و گاه نخ های زربفت در طرح ها استفاده می شود.]
cable weft U پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com