Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
value parameter
U
پارامتر مقداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quantity equation
U
معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
quantity equation of exchange
U
یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
parameter
U
پارامتر
parameters
U
پارامتر
z parameter
U
پارامتر "زد"
linkage parameter
U
پارامتر پیوندی
positional parameter
U
پارامتر وضعیتی
passing parameter
U
پارامتر عبوری
formmal parameter
U
پارامتر صوری
frequency parameter
U
پارامتر فرکانس
actual parameter
U
پارامتر واقعی
parameter setting
U
پارامتر نشانی
input parameter
U
پارامتر ورودی
impact parameter
U
پارامتر برخورد
pseudoparameter
U
شبه پارامتر
wave parameter
U
پارامتر موج
variable parameter
U
پارامتر متغییر
lattice parameter
U
پارامتر شبکه
racah parameter
U
پارامتر راکاه
refernce parameter
U
پارامتر مرجع
replaceable parameter
U
پارامتر جایگزینی
shielding parameter
U
پارامتر حفافتی
symbolic parameter
U
پارامتر نمادی
adjustable parameter
U
پارامتر تنظیم پذیر
impact parameter
U
پارامتر ضرب شونده
drive designator
U
پارامتر دیسک گردان
deceleration parameter
U
پارامتر کند شدن
y parameter
U
پارامتر چهار قطبی ایگرگ
parameters
U
ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
parameter
U
ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
quantitatively
U
مقداری
quantitative
U
مقداری
qualitative
U
مقداری
I'd like some ...
من مقداری ... میخواهم.
some crisps
U
مقداری چیپس
extensive property
U
خاصیت مقداری
quantitative methods
U
روشهای مقداری
single valued function
U
تابع یک مقداری
I'd like some ...
من مقداری ... میخواهم.
volume discont
U
تخفیف مقداری
some cold water
U
مقداری آب سرد
some milk
U
مقداری شیر
I'd like some ...
من مقداری ... میخواهم.
drop in the bucket
<idiom>
U
مقداری جزئی
quantitative value
U
ارزش مقداری
quantitative analysis
U
تحلیل مقداری
parameter
U
مقداری از یک مدار
some hot water
U
مقداری آب گرم
bill of quantities
U
صورت مقداری
parameters
U
مقداری از یک مدار
communication
U
پارامتر هایی که نحوه کنترل ارسال داده را بیان می کنند
parameter
U
نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
parameters
U
نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
amount
U
مقداری از داده یا کاغذ یا...
size distribution of income
U
توزیع درامد مقداری
amounted
U
مقداری از داده یا کاغذ یا...
amounting
U
مقداری از داده یا کاغذ یا...
amounts
U
مقداری از داده یا کاغذ یا...
I'd like some soup.
من مقداری سوپ میخواهم.
Some sugar, please.
لطفا مقداری شکر.
quantity theory of money
U
نظریه مقداری پول
applicative
U
صفت مقداری مانندsome یا every
quantity theory of money and prices
U
نظریه مقداری پول و قیمت
augmenter
U
مقداری که به دیگری اضافه میشود
to run to a quantity
[to run into a sum]
U
بر مبلغی
[مقداری]
بالغ شدن
[یا بودن]
to have a limit
[of up to something]
U
[تا]
به حد
[چیزی یا مقداری]
اعتبار داشتن
[اقتصاد]
The welfare budget has been cut down.
U
از بودجه رفاهی مقداری زده اند
May I have some ...?
آیا ممکن است مقداری ... برایم بیاورید؟
transparencies
U
مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
to have a maximum limit
[of something]
U
[به]
حداکثر
[چیزی یا مقداری]
اعتبار داشتن
[اقتصاد]
transparency
U
مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
leakage
U
مقداری که معمولابرای کسری در اثرنشتی درنظر میگیرند
handily
U
ذخیره کردن مقداری از انرژی از طرف اسب
parameters
U
مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
leakages
U
مقداری که معمولابرای کسری در اثرنشتی درنظر میگیرند
parameter
U
مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
lipoprotein
U
مواد پروتئینی که حاوی مقداری چربی باشند
plough land
U
مقداری زمین که با هشت گاومیتوانستند در یک سال شخم بزنند
dragged
U
مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
drags
U
مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
oversale
U
پیش فروش چیزی به مقداری که بعدا` نتوان تحویل داد
drag
U
مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
soft valve
U
شیر ترمویونیکی که مقداری هوا به داخل ان نشت کرده است
water hole
U
سوراخ یا شکاف طبیعی رودخانه خشک شده که مقداری اب دران باشد
nuclide
U
انواع اتم هایی که حاوی پروتون و نوترون و مقداری نیرو میباشند
plene administrative preter
U
دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
biases
U
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
defaulted
U
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
default
U
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
bias
U
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
defaulting
U
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
defaults
U
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
creditor's bill
U
رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
setting up
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
defaults
U
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
default
U
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
multipe expansion of credit
U
استنباط مضاعف اعتبارات حقی که خزانه داری کل درقبول چک امانتی به مقداری بیش از ذخیره و اعتبار خوددارد
defaulting
U
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaulted
U
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
earnest
U
مقداری از مبیع که پیش از قبض واقباض کل مبیع و ثمن به خریدار تسلیم میشود
whisker
U
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
quantity theory of money
U
حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
continental shelf
U
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
classical theory of money
U
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com