English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
comunications parameters U پارامترهای ارتباطات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
passing parameters U پارامترهای عبور پارامترهای گذر
voice grade channel U ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
action parameters U پارامترهای عملیاتی
design parameters U پارامترهای طرح
orbital parameters U پارامترهای اربیتالی
h parameter U پارامترهای هیدرید
essential elements U [پارامترهای اصلی جهت بافت و یا مقدمات بافندگی و رنگرزی]
outputs U مجموعه رکوردها که کاملا طبق پارامترهای مختلف پردازش شده اند
output U مجموعه رکوردها که کاملا طبق پارامترهای مختلف پردازش شده اند
three stage least squares method U روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
fine tune U تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
tune U تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tunes U تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
comms U ارتباطات
communication U ارتباطات
communications U ارتباطات
telecommunication U ارتباطات
avionics U ارتباطات فضایی
agency of communications U شعبه ارتباطات
communication chief U رئیس ارتباطات
communication theory U نظریه ارتباطات
avionics U ارتباطات هوایی
communications program U برنامه ارتباطات
communications protocol U پروتکل ارتباطات
telecommunication engineer U مهندس ارتباطات
signal communications U ارتباطات مخابراتی
telecommunication technique U تکنیک ارتباطات
telecommunication tower U برج ارتباطات
optical communications U ارتباطات نوری
telecommunication traffic U ترافیک ارتباطات
electrical communications U ارتباطات الکترونیکی
digital communications U ارتباطات دیجیتالی
voice communications U ارتباطات صوتی
telecommunication installation U تاسیسات ارتباطات
communication U ارتباطات مواصلات
telecommunication network U پبکه ارتباطات
telecommunications U ارتباطات از دور
binary synchronous communication U ارتباطات همزمان دودویی
logic U مراحل و تصمیمات و ارتباطات
communications controller U کنترل کننده ارتباطات
telecommunications U ارتباطات راه دور
data communication system U سیستم ارتباطات داده
main center office U مرکز اصلی ارتباطات
data communications processor U پردازنده ارتباطات داده ها
telecommunication U ارتباطات از راه دور
data communications equipment U تجهیزات ارتباطات داده ها
communications U خطوط مواصلاتی ارتباطات
dce U CommunicationsEquipment Dataتجهیزات ارتباطات داده
tcam U TelecommunicationsAccessروش دستیابی ارتباطات دورethod
telemedicine U استفاده از ارتباطات راه دور
signal security U حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
logical U مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
telecommunications specialist U متخصص ارتباطات راه دور
We are living in the age of mass communication. U ما در دوران ارتباطات جمعی زندگی می کنیم.
tariff U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
tariffs U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
combined communication board U هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
telecommunications access method U روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
adccp U پروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات داده
micros U طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
micro U طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
advanced U Protocol CommunicationControl Dataپروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات
basic telecommunications access method U روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی
microcomputer U طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
framework U صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
Ergonomics U [مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
fcc U CommunicationCommision Federalسازمان امریکایی مسئول منظم کردن ارتباطات
office of the future U ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
frameworks U صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
EDAC U سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
ack U علامتی در ارتباطات و بی سیم و تلفن که بجای حرف A بکارمیرود
charts U نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
Manchester coding U روش کدگذاری داده و سیگنالهای زمانی که در ارتباطات به کار می رود
transborder U ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنارمرزهای ملی قرار دارند
integral controller U واحد ارتباطات که درون یک کامپیوتر قرار داده شده است
chart U نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charted U نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charting U نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
btam U BasicTelecommunicationsAccess روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی ethod
basic U بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basics U بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
teleinformatic services U هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
pacts U نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
pact U نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
ccitt v. U در ارتباطات داده سری ای ازاستانداردها است که خصوصیات رابط را توصیف میکند
bytes U پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
down line processor U پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
architecture U فاهر و اتصالات سخت افزار داخلی کامپیوتر و ارتباطات منط قی بین CPU
byte U پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
coalitions U در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
coalition U در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
cluster U کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bomb U کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
clusters U کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bombs U کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
multimedia U قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
sna U روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط
internal telecommunications unions U یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
dual U حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
db/dc U DataCommunication/Base Data پایگاه داده- ارتباطات داده
MMX U قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
systems network architecture U روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
data scope U یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
regenerator U وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
axis of signal communication U محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
Intel U محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
aux U در DOS اختصار پورت یادرگاه کمکی است که پورت ارتباطات را در DOS به عنوان پیش فرض استفاده میکند
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
collision detection U پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
paching central U سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
carrier U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
rs c U استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com