Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
milkweed
U
پادزهر رسمی استبرق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
antidote
U
پادزهر
bezoar
U
پادزهر
snakestone
U
پادزهر
antidotes
U
پادزهر
milk weed
U
گیاه پادزهر
mithridate
U
پادزهر تریاق
theriac
U
پادزهر شیره قند
miyhridate
U
زهر دارو پادزهر
stapelia
U
پادزهر سمی وبدبوی افریقا
returns
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
reviews
U
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing
U
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewed
U
بازدید رسمی یاسان رسمی
officious
U
نیمه رسمی شبهه رسمی
officiary
U
مامور رسمی مقام رسمی
review
U
بازدید رسمی یاسان رسمی
solemn form
U
در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
exchange devaluation
U
تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
orthodox
U
رسمی
institutional
U
رسمی
formmal
U
رسمی
official
U
رسمی
formal
U
رسمی
solemn
U
رسمی
protesting
U
اعتراض رسمی
aregular cook
U
اشپز رسمی
talking to
U
سرزنش رسمی
insignia
U
مدال رسمی
talking-to
U
سرزنش رسمی
official receiver
U
اعتصاب رسمی
protested
U
اعتراض رسمی
protest
U
واخواست رسمی
protest
U
اعتراض رسمی
protested
U
واخواست رسمی
careered
U
دوره رسمی
protests
U
اعتراض رسمی
protests
U
واخواست رسمی
protesting
U
واخواست رسمی
insignia
U
نشان رسمی
official
U
عالیرتبه رسمی
pronouncement
U
اعلامیه رسمی
unofficial
U
غیر رسمی
officious
U
غیر رسمی
missive
U
نامه رسمی
officiating
U
مقام رسمی
officiates
U
مقام رسمی
officiated
U
مقام رسمی
officiate
U
مقام رسمی
pronouncements
U
اعلامیه رسمی
career
U
دوره رسمی
careering
U
دوره رسمی
bank holidays
U
تعطیلات رسمی
asparagus
U
مارچوبهء رسمی
official
U
موثق و رسمی
tuxedo
U
لباس رسمی
tuxedos
U
لباس رسمی
informal
U
غیر رسمی
careers
U
دوره رسمی
stand on ceremony
<idiom>
U
رسمی بودن
official channels
U
طرق رسمی
official receipt
U
رسید رسمی
mare's tail
U
هپوریس رسمی
official religion
U
دین رسمی
letter de chancellerie
U
نامه رسمی
legalization
U
شناسایی رسمی
officialize
U
رسمی کردن
officiously
U
بطورغیر رسمی
intrant
U
ورود رسمی
insigne
U
مدال رسمی
insigne
U
نشان رسمی
prontonotary
U
سردفتراسناد رسمی
prothonotary
U
سردفتراسناد رسمی
official rate
U
نرخ رسمی
official prices
U
قیمتهای رسمی
official channels
U
مجاری رسمی
official authorities
U
مراجع رسمی
official communications
U
ابلاغیه رسمی
official document
U
سند رسمی
noterial document
U
سند رسمی
official deed
U
سند رسمی
official gazette
U
روزنامه رسمی
official jurnal
U
روزنامه رسمی
official language
U
زبان رسمی
official meeting
U
ملاقات رسمی
official meeting
U
اجتماع رسمی
nonformal
U
غیر رسمی
public submission
U
مناقصه رسمی
hansard
U
مذاکرات رسمی
semi official
U
نیمه رسمی
dress suit
U
لباس رسمی شب
state religion
U
مذهب رسمی
statute mile
U
مایل رسمی
contracts under seal
U
عقد رسمی
tux
U
لباس رسمی
communique
U
ابلاغ رسمی
vestment
U
لباس رسمی
cognizance
U
اخطار رسمی
card-carrying
U
عضو رسمی
throwaway
U
غیر رسمی
Full dress. Formal dress.
U
لباس رسمی
bonspiel
U
مسابقه رسمی
boarding call
U
بازدید رسمی
standard time
U
زمان رسمی
dress uniform
U
انیفرم رسمی
semi officially
U
بطورنیم رسمی
semiformal
U
نیمه رسمی
semiofficial
U
نیمه رسمی
smallage
U
کرفس رسمی
solemn form
U
طریقه رسمی
formal review
U
بررسی رسمی
formal review
U
سان رسمی
formal group
U
گروه رسمی
formal education
U
اموزش رسمی
formal accountability
U
ذیحسابی رسمی
extra official
U
غیر رسمی
speedwell
U
سیزاب رسمی
driss uniform
U
لباس رسمی
free and easy
<idiom>
U
غیر رسمی
placards
U
پروانه رسمی
audiences
U
ملاقات رسمی
audience
U
ملاقات رسمی
return
U
گزارش رسمی
officials
U
مقامات رسمی
placard
U
پروانه رسمی
positioned
U
شغل رسمی
returned
U
گزارش رسمی
function
U
ایین رسمی
functions
U
ایین رسمی
missives
U
نامه رسمی
returning
U
گزارش رسمی
position
U
شغل رسمی
returns
U
گزارش رسمی
functioned
U
ایین رسمی
formalizes
U
رسمی کردن
formalizing
U
رسمی کردن
reprimands
U
توبیخ رسمی
reprimanding
U
توبیخ رسمی
reprimanded
U
توبیخ رسمی
note
U
نامه رسمی
reprimand
U
توبیخ رسمی
notes
U
نامه رسمی
formalized
U
رسمی کردن
noting
U
نامه رسمی
formalised
U
رسمی کردن
formalises
U
رسمی کردن
formalising
U
رسمی کردن
formalize
U
رسمی کردن
official calibration
U
واسنجی رسمی
[مهندسی]
official oath
U
سوگند قانونی یا رسمی
physician in ordinary
U
پزشک رسمی یا همیشگی
pro memoria
U
نامه غیر رسمی
regulation clothing
U
لباس رسمی نظامی
official visit
U
بازدید رسمی فرمانده
officially represented
U
دارای نماینده رسمی
stuffed shirt
<idiom>
U
شخص رسمی وجدی
morning dress
U
جامهی رسمی صبحگاهی
visit of courtesy
U
بازدید رسمی نظامی
vestment
U
لباس رسمی اسقف
unofficial news
U
خبر غیر رسمی
finery
[formal]
U
جامه رسمی جشن
studbook
U
شناسنامه رسمی اسب
reprimanding
U
سرزنش وتوبیخ رسمی
visitor
U
مهمان رسمی نظامی
placards
U
اعلامیه رسمی اعلان
placard
U
اعلامیه رسمی اعلان
requisitions
U
درخواست رسمی کردن
requisitioning
U
درخواست رسمی کردن
requisitioned
U
درخواست رسمی کردن
plains
U
غیر رسمی جلگه
irregular
U
نا منظم غیر رسمی
visitors
U
مهمان رسمی نظامی
common law marriage
U
ازدواج غیر رسمی
red carpet
U
تشریفات و احترامات رسمی
dress uniform
U
لباس رسمی نظامی
nonconformist
U
مخالف کلیسای رسمی
introductions
U
معرفی رسمی اشناسازی
introduction
U
معرفی رسمی اشناسازی
reprimands
U
سرزنش وتوبیخ رسمی
formalist
U
شخص زیاد رسمی
plainer
U
غیر رسمی جلگه
communique
U
اطلاعیه رسمی یااداری
canonicals
U
لباس رسمی روحانیون
requisition
U
درخواست رسمی کردن
notaries
U
سردفتر اسناد رسمی
notary
U
سردفتر اسناد رسمی
notary
U
سر دفتر اسناد رسمی
starchy
U
شبیه نشاسته رسمی
full dress
U
بالباس تمام رسمی
par
U
بهای رسمی سهم
pronouncement
U
افهار عقیده رسمی
dress shirt
U
پیراهن لباس رسمی
plainest
U
غیر رسمی جلگه
registry
U
دفترخانه رسمی ثبت
registries
U
دفترخانه رسمی ثبت
Thais
U
زبان رسمی تایلند
notaries
U
سر دفتر اسناد رسمی
canonical dress
U
لباس رسمی روحانیون
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com