Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
maximum powerpoint voltage
U
ولتاژ در نقطه توان حداکثر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
maximum power point current
U
جریان در نقطه توان حداکثر
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
peak voltage
U
ولتاژ حداکثر
maximum available powere
U
توان حداکثر
maximum gate trigger voltage
U
ولتاژ احتراق حداکثر
maximum permissible voltage
U
ولتاژ مجاز حداکثر
maximum reverse r.m.s. voltage
U
ولتاژ سد موثر حداکثر
maximum operating voltage
U
ولتاژ کار حداکثر
maximum output voltage
U
ولتاژ خروجی حداکثر
maxvo
U
حداکثر توان هوازی
maximum power operation
U
کار با توان حداکثر
maximum power gain
U
تقویت توان حداکثر
maximal aerobic power
U
بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen uptake
U
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen consumption
U
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
parameters
U
ولتاژ یا توان یک سیستم
parameter
U
ولتاژ یا توان یک سیستم
potentiometer
U
توان سنج ولتاژ برق
volt
U
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
volts
U
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
line voltage
U
ولتاژ خطی ولتاژ زنجیرشده ولتاژ خط
maximum ordinate
U
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
junctions
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
unipolar
U
که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
transmission
U
که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
transmissions
U
که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
power meter
U
دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
eight bit system
U
کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
voltage regulator
U
تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
non return to zero
U
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
surge
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
voltage balance
U
موازنه ولتاژ تعادل ولتاژ
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
rating
U
توان نامی توان قدرت
ratings
U
توان نامی توان قدرت
lsb
U
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
electrically
U
قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است
A jars mouth may be stopped ,a mans cannot.
<proverb>
U
در کوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست.
max min system
U
سیستم حداکثر و حداقل سیستم انبارداری که در ان حداقل و حداکثر موجودی تعیین میگردد
volt ampere meter
U
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
mini
U
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
bearing
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point
U
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
capacity cost
U
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
line of vision
U
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
approaches
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point
U
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approached
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
positive
U
سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
point-to-point connection
U
اتصال نقطه به نقطه
point to point network
U
شبکه نقطه به نقطه
pointillism
U
نقاشی نقطه نقطه
peak
U
حداکثر
outside
U
حداکثر
uttermost
U
حداکثر
outsides
U
حداکثر
peaking
U
حداکثر
endurance
U
حداکثر
peaks
U
حداکثر
maximal
U
حداکثر
maximum
U
حداکثر
break up point
U
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
maximum efficiency
U
راندمان حداکثر
maximum duration
U
زمان حداکثر
maximum output
U
خروجی حداکثر
maximum demand
U
بار حداکثر
peak current
U
جریان حداکثر
maximum gain
U
تقویت حداکثر
maximum frequency
U
فرکانس حداکثر
maximal
U
وابسته به حداکثر
maximum detector
U
اشکارساز حداکثر
maximum density
U
حداکثر تراکم
maximum efficiency
U
حداکثر کارائی
maximum load
U
بار حداکثر
maximum of intensity
U
حداکثر شدت
maximization
U
به حداکثر رسانیدن
maximum limited stress
U
تنش حداکثر
maximum amplitude
U
دامنه حداکثر
maximum capacity
U
فرفیت حداکثر
maximum energy
U
انرژی حداکثر
maximum deflection
U
انحراف حداکثر
maximum moment
U
حداکثر لنگر
maximum deviation
U
انحراف حداکثر
maximum current
U
جریان حداکثر
price ceilings
U
حداکثر قیمت
maximum speed
U
حداکثر سرعت
flat out
U
حداکثر سرعت
peak
U
حداکثر کاکل
optimum height
U
حداکثر ارتفاع
high tide
U
حداکثر مد دریا
maximum thermometer
U
گرماسنج حداکثر
maximum value
U
مقدار حداکثر
maximum work
U
کار حداکثر
payloads
U
حداکثر بار
global maximum
U
حداکثر مطلق
wage ceiling
U
حداکثر دستمزد
flank speed
U
حداکثر سرعت
peak demand
U
حداکثر تقاضا
full speed
U
حداکثر سرعت
full bore
U
حداکثر تلاش
payload
U
حداکثر بار
peaking
U
حداکثر کاکل
maximum slope
U
حداکثر شیب
peak load
U
حداکثر بار
submaximal
U
زیر حداکثر
intensity maximum
U
حداکثر شدت
maximum price
U
حداکثر بها
supercharge
U
خرج حداکثر
peaks
U
حداکثر کاکل
maximum profit
U
حداکثر سود
maximum prr ermissible
U
مجاز حداکثر
maximum ratings
U
مقدار حداکثر
maximum performance
U
کارایی حداکثر
peak speed
U
حداکثر سرعت
peak output
U
حداکثر تولید
relative maximum
U
حداکثر نسبی
peak load
U
بار حداکثر
high tides
U
حداکثر مد دریا
maximum performance
U
عملکرد حداکثر
maximum power demand
U
مصرف حداکثر
peak strenght
U
حداکثر استعداد مجاز
utility maximization
U
به حداکثر رسانیدن مطلوبیت
maximum gate trigger current
U
جریان احتراق حداکثر
daily flood peak
U
حداکثر سیل روزانه
maximum flexibility
U
خمش پذیری حداکثر
utmost good faith
U
حداکثر حسن نیت
ultimate bearing capacity
U
حداکثر فشار متحمل پی
principle of miximum overlap
U
اصل حداکثر همپوشانی
maximum in power gain
U
تقویت قدرت حداکثر
maximum sound pressure
U
فشار صوت حداکثر
maximum modulating frequency
U
فرکانس حداکثر مدولاسیون
maximum scattering angle
U
زاویه پراکندگی حداکثر
maximum probility detection
U
تعیین احتمال حداکثر
traffic peak
U
حداکثر عبور و مرور
maximum natality
U
حداکثر زاد و ولد
maximum ratings
U
مقدار نامی حداکثر
maximum temperature
U
درجه حرارت حداکثر
maximum load
U
بار گذاری حداکثر
maximum stock
U
حداکثر موجودی انبار
maximum take off weight
U
حداکثر وزن برخاستن
profit maximization
U
به حداکثر رسانیدن سود
pron to
U
با حداکثر سرعت ممکن
maximum input frequency
U
فرکانس ورودی حداکثر
maximum landing weight
U
حداکثر وزن فرود
maximum light transmission
U
انتقال نور حداکثر
maximum liklihood method
U
روش حداکثر احتمال
maxvo
U
حداکثر اکسیژن مصرفی
maximum wavelength
U
طول موج حداکثر
maximum permissible load
U
بار مجاز حداکثر
sprints
U
با حداکثر سرعت دویدن
high water
U
حداکثر ارتفاع اب مد دریا
maximum control current
U
جریان کنترل حداکثر
maximum and minimum thermometer
U
گرماسنج حداقل و حداکثر
maximum allowable concentration
U
حداکثر غلظت مجاز
utmost
U
منتهای کوشش حداکثر
closed height
U
حداکثر ارتفاع لیفتراک
flank speed
U
حداکثر سرعت قایق
maximum demand pointer
U
عقربه مصرف حداکثر
low tide
U
حداکثر جذر دریا
marginal
U
حداکثر نزدیک به انتها
ceiling price
U
حداکثر قیمت قانونی
extreme
U
حداکثر درمنتهی الیه
ceiling prices
U
حداکثر قیمت قانونی
maximum current rating
U
جریان نامی حداکثر
endurance time
U
سرعت حداکثر مداوم
angle of repose
U
حداکثر شیب استقرار
sprinted
U
با حداکثر سرعت دویدن
sprint
U
با حداکثر سرعت دویدن
maximum direction finding
U
جهت یابی حداکثر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com