Perdic | ولتاژ اشباع کلکتور | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	collector saturation voltage U	ولتاژ اشباع کلکتور

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	line voltage U	ولتاژ خطی ولتاژ زنجیرشده ولتاژ خط
	unipolar U	که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
	transmissions U	که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
	transmission U	که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
	commutator U	کلکتور
	collector U	کلکتور
	collectors U	کلکتور
	current collector U	کلکتور
	collector terminal U	ترمینال کلکتور
	commutator brush U	جاروبک کلکتور
	collector resistance U	مقاومت کلکتور
	collector electrode U	الکترود کلکتور
	collector contact U	اتصال کلکتور
	collector brush U	ذغال کلکتور
	collector current U	جریان کلکتور
	voltage regulator U	تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
	common collector circuit U	مدار کلکتور مشترک
	non return to zero U	سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
	collector emitter, leakage current U	جریان نشستی کلکتور- امیتر
	surge U	یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
	surged U	یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
	surges U	یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
	voltage balance U	موازنه ولتاژ تعادل ولتاژ
	electrically U	قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است
	piezoelectric U	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
	negative true logic U	سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
	positive U	سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
	concentration U	اشباع
	concentrations U	اشباع
	impregnation U	اشباع
	suffusion U	اشباع
	saturated U	اشباع
	satiation U	اشباع
	saturation U	اشباع
	imbue U	اشباع کردن
	saturate U	اشباع کردن
	imbuing U	اشباع کردن
	imbues U	اشباع کردن
	imbued U	اشباع کردن
	satiate U	اشباع شدن
	saturate U	اشباع شدن
	satiating U	اشباع شدن
	imbibed U	اشباع کردن
	imbibes U	اشباع کردن
	satiates U	اشباع شدن
	satiated U	اشباع شدن
	imbibing U	اشباع کردن
	saturating U	اشباع شدن
	saturating U	اشباع کردن
	sodden U	اشباع شده
	saturates U	اشباع شدن
	saturates U	اشباع کردن
	imbibe U	اشباع کردن
	anode saturation U	اشباع اند
	saturated zone U	منطقه اشباع
	zine of saturation U	منطقه اشباع
	saturation capacity U	گنجایش اشباع
	saturation current U	جریان اشباع
	saturation factor U	ضریب اشباع
	saturation state U	رژیم اشباع
	saturator U	اشباع کننده
	subsaturated U	نزدیک به اشباع
	subsaturation U	شبه اشباع
	temperature saturation U	اشباع دمایی
	unsaturate U	اشباع نشده
	unsaturated U	اشباع نشده
	voltage saturation U	اشباع ولتاژی
	voltage saturation U	اشباع اند
	saturant U	اشباع شده
	saturable U	اشباع شدنی
	current saturation U	اشباع اند
	plate saturation U	اشباع اند
	color saturation U	اشباع رنگ
	magnetic saturation U	اشباع اهن
	degree of saturation U	درجه اشباع
	filament saturation U	اشباع افروزه
	filament saturation U	اشباع دمایی
	satiable U	اشباع شدنی
	impregnant U	اشباع شده
	ingraft U	اشباع کردن
	magnetic saturation U	اشباع مغناطیسی
	neural satiation U	اشباع عصبی
	overfull employment U	اشباع اشتغال
	pervasivenness U	قوه اشباع
	satiable U	قابل اشباع
	waterlogged U	ازاب اشباع
	saturated U	اشباع شده
	steepest U	اشباع کردن
	steep U	اشباع کردن
	saturated air U	هوای اشباع شده
	saturated transistor U	ترانزیستور اشباع شده
	pervasiveness U	قوه سرایت یا اشباع
	saturated soil paste U	خمیر خاک اشباع
	saturated fats U	چربی اشباع شده
	subsaturated U	نیمه اشباع شده
	saturated fat U	چربی اشباع شده
	unsaturated fat U	چربی اشباع نشده
	unsaturated U	ترکیب اشباع نشده
	unsaturate U	ترکیب اشباع نشده
	indoctrinating U	اغشتن اشباع کردن
	indoctrinates U	اغشتن اشباع کردن
	indoctrinated U	اغشتن اشباع کردن
	under szturated rock U	سنگ زیر اشباع
	saturant U	بحد اشباع رسیده
	chalk-line U	[ریسمان اشباع شده با گچ]
	suffuse U	پوشاندن اشباع کردن
	chroma U	درجه اشباع رنگ
	suffusing U	پوشاندن اشباع کردن
	indoctrinate U	اغشتن اشباع کردن
	suffuses U	پوشاندن اشباع کردن
	suffused U	پوشاندن اشباع کردن
	soak U	بوسیله مایع اشباع شدن
	polyunsaturated U	دارای حلقههای اشباع نشده
	poly unsaturated fat U	پلی چربی اشباع نشده
	soaks U	بوسیله مایع اشباع شدن
	ethylene U	هیدرو کربن اشباع نشده
	inundate U	زیر سیل پوشاندن اشباع کردن
	inundated U	زیر سیل پوشاندن اشباع کردن
	inundates U	زیر سیل پوشاندن اشباع کردن
	geraniol U	الکل اشباع شده مایع و معطر
	inundating U	زیر سیل پوشاندن اشباع کردن
	acetylene U	هیدروکربور اشباع نشدهای بفرمول 2H2C
	oilite bushing U	بوش مخصوصی از جنس برنز اشباع شده با روغن
	condensation shock U	چگالش ناگهانی هوای فوق اشباع در حین عبور از حالت شوک
	voltage U	ولتاژ
	voltages U	ولتاژ
	potential U	ولتاژ
	alternating voltage U	ولتاژ C.A
	electric tension U	ولتاژ
	total voltage U	ولتاژ کل
	line voltage U	ولتاژ خط
	age hardening U	سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
	voltage gradient U	گرادیان ولتاژ
	voltage stability U	ثبات ولتاژ
	normal voltage U	ولتاژ عادی
	voltage to ground U	ولتاژ زمین
	nominal voltage U	ولتاژ اسمی
	no load voltage U	ولتاژ بی باری
	medium voltage U	ولتاژ متوسط
	mains voltage U	ولتاژ شبکه
	main voltage U	ولتاژ اصلی
	load voltage U	ولتاژ بار
	load tension U	ولتاژ بار
	operating voltage U	ولتاژ کار
	service voltage U	ولتاژ کار
	voltage source U	منبع ولتاژ
	potential gradient U	گرادیان ولتاژ
	potential drop U	افت ولتاژ
	voltage relay U	رله ولتاژ
	peak voltage U	ولتاژ پیک
	peak voltage U	ولتاژ حداکثر
	peak voltage U	ولتاژ اوج
	overvoltage U	اضافه ولتاژ
	overvoltage U	ولتاژ اضافی
	overpotential U	اضافه ولتاژ
	output voltage U	ولتاژ خروجی
	voltage transformer U	ترانسفورماتور ولتاژ
	line voltage variation U	نوسان ولتاژ
	voltage vector U	بردار ولتاژ
	instantaneous voltage U	ولتاژ لحظهای
	primery voltage U	ولتاژ اولیه
	input voltage U	ولتاژ اولیه
	induction voltage U	ولتاژ القائی
	induce voltage U	ولتاژ القایی
	impressed voltage U	ولتاژ موثر
	impluse U	ضربه ولتاژ
	imaginary voltage U	ولتاژ راکتیو
	ignition voltage U	ولتاژ احتراق
	insulation voltage U	ولتاژ ایزولاسیون
	internal voltage U	ولتاژ داخلی
	inverse voltage U	ولتاژ معکوس
	line voltage U	ولتاژ شبکه
	voltaism U	ولتاژ الکتریکی
	phase to neutral voltage U	ولتاژ فازی
	line to neutral voltage U	ولتاژ فازی
	line to line voltage U	ولتاژ بین دو خط
	zener voltage U	ولتاژ زنر
	line drop U	افت ولتاژ یک خط
	limiting voltage U	ولتاژ مرزی
	peak to peak voltage U	ولتاژ مضاعف
	ionization voltage U	ولتاژ یونیزاسیون
	idle voltage U	ولتاژ کور
	voltage rise U	افزایش ولتاژ
	voltage level U	سطح ولتاژ
	voltage loss U	اتلاف ولتاژ
	voltage stabilization U	تثبیت ولتاژ
	tube voltage U	ولتاژ لامپ
	transient voltage U	ولتاژ گذرا
	transient voltage U	ولتاژ ضربهای
	transient voltage U	ولتاژ لحظهای
	transformer voltage U	ولتاژ ترانسفورماتور
	voltage loss U	تلف ولتاژ
	voltage increase U	افزایش ولتاژ
	voltage impluse U	ضربان ولتاژ
	useful voltage U	ولتاژ موثر
	voltage drop U	افت ولتاژ
	voltage gain U	بهره ولتاژ
	voltage impluse U	ایمپولز ولتاژ
	voltage curve U	منحنی ولتاژ
	voltage control U	کنترل ولتاژ