English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (6243 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
timer U وقت نگهدار هر راننده
timers U وقت نگهدار هر راننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
driver U راننده اتومبیل راننده ارابه
drivers U راننده اتومبیل راننده ارابه
protectors U نگهدار
sustentative U نگهدار
tenter U نگهدار
supporters U نگهدار
linemen U خط نگهدار
linesman U خط نگهدار
linesmen U خط نگهدار
backer U نگهدار
backers U نگهدار
keeper U نگهدار
keepers U نگهدار
propping U نگهدار
propped U نگهدار
prop U نگهدار
lineman U خط نگهدار
support r U نگهدار
lineswoman U خط نگهدار زن
supporter U نگهدار
protector U نگهدار
sinkers U وزنه نگهدار
baselinesman U خط نگهدار خط عرضی
notcher U حساب نگهدار
paper weight U کاغذ نگهدار
stanchion U حائل نگهدار
patrons U نگهدار پشتیبان
patron U نگهدار پشتیبان
rope stopper U طناب نگهدار
blank holder U ورق نگهدار
face-saving U آبرو نگهدار
babysitter U بچه نگهدار
markers U حساب نگهدار
concierge U نگهدار یاحافظ
concierges U نگهدار یاحافظ
sinker U وزنه نگهدار
scorers U حساب نگهدار
scorer U حساب نگهدار
timekeeper U گاه نگهدار
linesman flag U پرچم خط نگهدار
line call U اعلام خط نگهدار
knitting sheath U میل نگهدار
time keeper U وقت نگهدار
baby-sitters U بچه نگهدار
baby-sitter U بچه نگهدار
buttress U حائل نگهدار
marker U حساب نگهدار
chain check stopper U سیم نگهدار
clocker U وقت نگهدار
timers U وقت نگهدار
depositary U نگهدار ضامن
buttressing U حائل نگهدار
buttresses U حائل نگهدار
buttressed U حائل نگهدار
timer U وقت نگهدار
timekeepers U وقت نگهدار
timekeepers U گاه نگهدار
flame holder U شعله نگهدار
sitter in U بچه نگهدار
timekeeper U وقت نگهدار
drill stock U مته نگهدار
baby sitter U بچه نگهدار
looker U خوش قیافه نگهدار
scorekeeper U حساب نگهدار امتیازها
combination toolholder U ابزار نگهدار چندگانه
toolhead U ابزار نگهدار اتومبیل
carpenters' stopper U سیم نگهدار گیرهای
trigger U چرخ نگهدار ماشه
triggers U چرخ نگهدار ماشه
farewell U خدا نگهدار خداحافظ
farewells U خدا نگهدار خداحافظ
believer [in something] U پشتیبان [نگهدار] [ازچیزی]
bird cage U ماسک مخصوص خط نگهدار
triggered U چرخ نگهدار ماشه
bedplate U صفحه قاب یا نگهدار چیزی
blank holder U ورق یا صفحه نگهدار کشویی
induction holding furnace U کوره گرم نگهدار القائی
stockholders U صاحب موجودی ذخیره نگهدار
tone arm U الت سوزن نگهدار گرامافون
stockholder U صاحب موجودی ذخیره نگهدار
penalty time keeper U حساب نگهدار پنالتیهاو مدت اخراج بازیگران
piloted U راننده
motor man U راننده
steersman U راننده
helmsman U راننده
helmsmen U راننده
impelent U راننده
the man at the wheel U راننده
pilot U راننده
wheelsman U راننده
driving U راننده
pilots U راننده
drivers U راننده
driver U راننده
wheelman U راننده
propulsive U پیش راننده
power unit U پیش راننده
train driver U راننده قطار
locomotive driver [British E] U راننده قطار
locomotive operator [British E] U راننده قطار
train operator [American E] U راننده قطار
railroad engineer [American E] U راننده قطار
road hog <idiom> U راننده بیابان
taximan U راننده تاکسی
truckman U راننده کامیون
locomotive engineer [American E] U راننده قطار
motorman U راننده موتور
drivers U راننده گرداننده
assistant driver U کمک راننده
bulldozerer U راننده بولدوزر
bus driver U راننده اتوبوس
cabman U راننده تاکسی
carter U راننده گاری
drive's cab U اطاق راننده
drive's seat U صندلی راننده
chauffeured U راننده ماشین
chauffeur U راننده ماشین
chauffeuring U راننده ماشین
truckers U راننده کامیون
cabbie U راننده تاکسی
cabbies U راننده تاکسی
cabby U راننده تاکسی
power plant U پیش راننده
power plants U پیش راننده
trucker U راننده کامیون
chauffeurs U راننده ماشین
driver's mate U شاگرد راننده
driver U راننده گرداننده
hot shoe U راننده زبردست
repellent U راننده بیزار کننده
pilot U راننده قایق روی یخ
hackney man U راننده درشکه کرایهای
iceboater U راننده قایق روی یخ
outboarder U راننده قایق موتوری
hackman U راننده درشکه کرایهای
pick off U رد شدن از راننده دیگر
motor man U راننده واگون یالوکوموتیوبرقی
karter U راننده اتومبیل کوچک
ambulanceman U راننده یا مسئول آمبولانس
repellents U راننده بیزار کننده
pilots U راننده قایق روی یخ
gondoliers U راننده کرجی ونیزی
piloted U راننده قایق روی یخ
gondolier U راننده کرجی ونیزی
catch driver U راننده اجیر ارابه
diver U راننده قایق موتوری
fly man U راننده درشکه تک اسبه کرایهای
provisional driver U راننده تازه کار ارابه
piloted U خلبان هواپیما راننده کشتی
puntist U راننده کرجی نام دارد
pilot U خلبان هواپیما راننده کشتی
cockpit U محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
cockpits U محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
pilots U خلبان هواپیما راننده کشتی
road hog U راننده متجاوز بحقوق سایررانندگان درجاده
corner crew U متصدیان اعلام خطر به راننده در سر پیچ
pole sitter U راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
teamster U راننده یک جفت حیوان یا دستگاه اسب ودرشکه
four in hand U گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
The driver coaxed his bus through the snow. U راننده با دقت اتوبوس را از توی برف راند .
solocross U مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
set down U معلق ساختن سوارکار یا راننده ارابه بخاطر خطا
remotely piloted U هدایت شونده از راه دور هواپیمای بدون راننده
protest flag U پرچم قرمز کوچک بعلامت اعتراض راننده قایق
sidecar U جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
sidecars U جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
drafting U راندن پشت سر راننده جلوبرای کاستن فشار هوا
hit-and-run <idiom> U حادثهای که راننده ماشین به بیراهه براند بدون اثری
fitcall finding U پیدا کردن عیب کوچک مربوط به راننده یا رده یکم
predicted log racing U مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
understeer U تمایل اتومبیل به مستقیم رفتن در سر پیچ بیش ازانتظار راننده
side car U جای اضافی چرخ داردرپهلوی راننده موتور سیکلت سایدکار
check string U ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
cabs U اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
pit board U تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
cab U اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
driver U چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
back-seat driver U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
drivers U چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
back-seat drivers U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
staging light U چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
running down case U دعوی علیه راننده وسیله نقلیه که در نتیجه تصادم باعث جرح یا خسارت شده است
warm gas thruster U جت پیش راننده متشکل از گازذخیره شده با فشار زیاد که قبل از بیرون رانده شدن ازنازل گرم شود
drone U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droning U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
guard-rail U ریل نگهدار حائل ریل
guard-rails U ریل نگهدار حائل ریل
cabs U جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
cab U جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
Recent search history Forum search
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com