Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
the lie of the land
U
وضع یا کیفیت طبیعی زمین وضع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
original ground
U
زمین طبیعی
natural ground
U
زمین طبیعی
original ground level
U
تراز زمین طبیعی
natural ground level
U
تراز زمین طبیعی
landform
U
تغییرات سطح زمین در اثرعوامل طبیعی
geophysics
U
علم اوضاع بیرونی و طبیعی زمین
seepage of oil
U
تراوش طبیعی نفت در روی زمین
physiocracy
U
حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
retrain
U
ایجاد مجدد اتصال با کیفیت باتری وقتی که کیفیت خط خیلی بد باشد
garbage
U
اصط لاحی که در آن دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
gigo
U
اصط لاحی که بیان میکند دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
spinwriter
U
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
letter quality printer
U
چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
physiographic
U
وابسته به اوضاع طبیعی یاجغرافیای طبیعی
quality control tests
U
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
naturalism
U
فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
feelings indigenous to man
U
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
states
U
کیفیت
stating
U
کیفیت
featured
U
کیفیت
feature
U
کیفیت
features
U
کیفیت
kind
U
کیفیت
featuring
U
کیفیت
kinds
U
کیفیت
kindest
U
کیفیت
stated
U
کیفیت
state-
U
کیفیت
state
U
کیفیت
quality
U
کیفیت
color
U
کیفیت
modality
U
کیفیت
modalities
U
کیفیت
qualities
U
کیفیت
how
U
کیفیت
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
image quality
U
کیفیت تصویر
outness
U
کیفیت خارجی
ubiety
U
کیفیت مکان
Quality Control
کنترل کیفیت
circumstances
U
چگونگی کیفیت
letter quality
U
کیفیت حرفی
letter quality
U
کیفیت حرف
spiritusoity
U
کیفیت معنوی
gestaltqualitat
U
کیفیت گشتالتی
magnetic quantity
U
کیفیت مغناطیسی
quality control
U
کنترل کیفیت
quality
U
بهترین کیفیت
qualities
U
بهترین کیفیت
quality engineering
U
مهندسی کیفیت
quality certificate
U
گواهی کیفیت
quality assurance
U
اطمینان از کیفیت
print quality
U
کیفیت چاپ
qualitatively
U
از لحاظ کیفیت
grade
U
کلاس کیفیت
grades
U
کلاس کیفیت
number
U
بیان کیفیت
acceptable quality level
U
کیفیت مناسب
drawing quality
U
کیفیت کشش
numbers
U
بیان کیفیت
cutting quality
U
کیفیت برش
certificate of quality
U
گواهی کیفیت
fair average quality
U
کیفیت متوسط مناسب
air quality criterion
U
معیار کیفیت هوا
speciosity
U
کیفیت معین ومشخص
letter quality
U
چاپ با کیفیت خوب
signal quality detector
U
اشکارگر کیفیت سیگنال
quality control approval
U
تایید کنترل کیفیت
ambient quality standard
U
استاندارد کیفیت پرمون
specialty
U
اختصاص کیفیت ویژه
stamping quality
U
کیفیت قالب گیری
played
U
کیفیت یاسبک بازی
playing
U
کیفیت یاسبک بازی
plays
U
کیفیت یاسبک بازی
play
U
کیفیت یاسبک بازی
high quality cast iron
U
چدن با کیفیت عالی
gross national quality
U
کیفیت ناخالص ملی
high quality steel
U
فولاد با کیفیت خوب
speciality
U
اختصاص کیفیت ویژه
specialities
U
اختصاص کیفیت ویژه
nlq
U
کیفیت تقریبا" عالی
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
degradation
U
کیفیت پایین سیگنال یا تصویر
quality control
U
کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
contractor quality control
U
سیستم کنترل کیفیت پیمانها
acceptable quality level
U
سطح کیفیت قابل قبول
fine
U
کیفیت بسیار بالا و عالی
fined
U
کیفیت بسیار بالا و عالی
high quality sheet steel
U
ورق فولادی با کیفیت خوب
telemetry
U
اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
quality assurance
U
عملیات اطمینان از کیفیت جنس
finest
U
کیفیت بسیار بالا و عالی
control chart
U
جدول کنترل کیفیت تولید
thread fineness
U
[ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
photorealistic
U
که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
carats
U
معیار اندازه گیری کیفیت طلا
performance
U
قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
print
U
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
layer
U
لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
highs
U
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
highest
U
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
high
U
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
layers
U
لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
performances
U
قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
drafts
U
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
draft
U
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
carat
U
معیار اندازه گیری کیفیت طلا
prints
U
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
drafted
U
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
printed
U
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
draft mode
U
چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
outwardness
U
کیفیت فاهر دلبستگی بچیزهای خارجی یامادی
qualities
U
بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
zygosity
U
کیفیت تخم لقاح شده پیوند جنسی
correspondence quality
U
چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری
quality
U
بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
to effuse
U
از خود بیرون
[بروز]
دادن
[مانند مایع نور بو یا کیفیت]
topography
U
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
trafficked
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
CD quality
U
چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
TFT screen
U
روش ایجاد صفحه نمایش LCD با کیفیت بالا در کامپیوترهای Laptop
traffics
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
trafficking
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
sub woofer
U
هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
to p off an awkward situation
U
حواس خود را از کیفیت بدی منحرف و به چیز دیگری متوجه کردن
traffic
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
images
U
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
image
U
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
guarantees
U
متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
guarantee
U
متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
guaranteed
U
متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
hydrographer
U
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
U
موشک زمین به زمین
vector
U
که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
image printer
U
چاپگر نقطه ماتریسی که قابلیت تولید خروجی متن وگرافیک با کیفیت بالا را دارد
vectors
U
که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
silvan
U
طبیعی
normal
U
طبیعی
innate
U
طبیعی
indigenous
U
طبیعی
naturals
U
طبیعی
natural right
U
حق طبیعی
crude copper
U
مس طبیعی
natural foundation
U
پی طبیعی
natural
U
طبیعی
home born
U
طبیعی
physical
U
طبیعی
homebred
U
طبیعی
natural bridge
U
پل طبیعی
ground resolution
U
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade
U
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall.
U
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
normal fault
U
گسل طبیعی
subnormal
U
غیر طبیعی
tincal
U
بوره طبیعی
natural rubber
U
لاستیک طبیعی
tincal or kal
U
بوره طبیعی
trim size
U
اندازه طبیعی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com