English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
device status U وضعیت دستگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
situation indicator U دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
squawk low U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اهسته بگذارید
squawk may day U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
squawk mike U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
Other Matches
serviceability criteria U وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
inverse U تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
active status U وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
hartley U بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
races U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service U خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status U وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
transparently U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position U وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
device U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
readiness condition U وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
attack condition , alfa U وضعیت تک
attitudes U وضعیت
phased U وضعیت
manner U وضعیت
phase U وضعیت
situations U وضعیت
fate U وضعیت
status U وضعیت
attack conditon , bravo U وضعیت تک
estates U وضعیت
position U وضعیت
attitude U وضعیت
estate U وضعیت
fates U وضعیت
quality U وضعیت
situation U وضعیت
positioned U وضعیت
qualities U وضعیت
phases U وضعیت
condition U وضعیت
states U وضعیت
state U وضعیت
state- U وضعیت
stating U وضعیت
stated U وضعیت
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
sea state U وضعیت دریا
ammunition condition U وضعیت مهمات
situation map U نقشه وضعیت
sitting position U وضعیت نشسته
positioned U وضعیت موضع
stationary state U وضعیت سکون
edit line U خط گزارش وضعیت
air position U وضعیت هوایی
extreme position U وضعیت نهایی
appreciation of the situation U براورد وضعیت
duty status U وضعیت خدمتی
repetition of position U تکرار وضعیت
rest position U وضعیت ساکن
maintenance status U وضعیت نگهداری
position U وضعیت موضع
kneeling position U وضعیت به زانو
error condition U وضعیت خطا
appreciation of the situation U بررسی وضعیت
qualification U وضعیت شرایط
fate of a collection U وضعیت طلب
marginal case U وضعیت نهائی
input mode U وضعیت ورودی
advice of fate U اعلام وضعیت
situation report U گزارش وضعیت
stating U وضعیت چیزی
status board U تابلو وضعیت
status register U ثبات وضعیت
status report U گزارش وضعیت
steady state U وضعیت پایدار
wait state U وضعیت انتظار
terrestrial U وضعیت زمینی
supervisor state U وضعیت نظارت
develops U گسترش وضعیت
summary U خلاصه وضعیت
summaries U خلاصه وضعیت
develop U گسترش وضعیت
ideal position U وضعیت ایده ال
zero wait state U وضعیت یک وسیله
estimate of the situation U براورد وضعیت
estimated of situation U براورد وضعیت
spinosity U وضعیت غامض
state- U وضعیت چیزی
states U وضعیت چیزی
stated U وضعیت چیزی
stand alone U وضعیت یکتا
starting position U وضعیت صفر
exception conoition U وضعیت استثنایی
state of alert U وضعیت امادگی
state of alert U وضعیت هوشیاری
state stress U وضعیت تنش
state vector U بردار وضعیت
state U وضعیت چیزی
status board U تابلوی وضعیت
idle position U وضعیت ساکن
case U وضعیت موقعیت
as it is U با وضعیت کنونی
condition code U رمز وضعیت
personnel status U وضعیت پرسنلی
configuration U وضعیت یا موقعیت
cindition code U رمز وضعیت
configurations U وضعیت یا موقعیت
fate of goods U وضعیت کالا
central position U وضعیت مرکزی
problem state U وضعیت مسئله
dangerousness U وضعیت خطرناک
military posture U وضعیت نظامی
current ratio U وضعیت فعلی
multiplex mode U وضعیت تسهیم
neutral position U وضعیت بی باری
flight attitude U وضعیت پروازی
byte mode U وضعیت بایت
control status U وضعیت کنترلی
on position U وضعیت وصل
financial position U وضعیت مالی
command mode U وضعیت دستوری
final position U وضعیت نهایی
prone position U وضعیت درازکش
statement U صورت وضعیت
axial position U وضعیت محوری
statements U صورت وضعیت
statements U بیان وضعیت
mark condition U وضعیت نشان
ball games U شرایط وضعیت
ball game U شرایط وضعیت
statement U بیان وضعیت
true U وضعیت منط قی
cases U وضعیت موقعیت
master mode U وضعیت اصلی
truer U وضعیت منط قی
truest U وضعیت منط قی
steady state U وضعیت بارشد مداوم
extracted U چکیده خلاصه وضعیت
control status U وضعیت کنترل اتش
status map U نقشه وضعیت نما
status word U کلمه وضعیت نما
pickle U خیارترشی وضعیت دشوار
nonpay status U وضعیت قطع حقوق
financial statement U صورت وضعیت مالی
extracting U چکیده خلاصه وضعیت
to grow [into] U توسعه دادن وضعیت [به]
readiness condition U وضعیت اماده باش
extracts U چکیده خلاصه وضعیت
status enquiry U پرسش نامه وضعیت
long thrust U وضعیت سخمه بلند
credit notes U صورت وضعیت اعتباری
latches U تنظیم وضعیت خروجی
restores U برگرداندن به وضعیت جدید
how do matters stand? U وضعیت چگونه است
latch U تنظیم وضعیت خروجی
gearbox position U وضعیت جعبه دنده
indeterminate system U سیستمی که وضعیت منط قی
idle circuit condition U وضعیت مدار بی بار
inactive status U وضعیت غیرفعال اتشبارغیرفعال
restored U برگرداندن به وضعیت جدید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com