English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
contact sports U ورزشهای برخوردی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
calisthenics U ورزشهای سبک بدون وسیله ورزشهای سوئدی
collision ionization U یونش برخوردی
impact printer U چاپگر برخوردی
collision excitation U تحریک برخوردی
pentathlon U ورزشهای پنجگانه
aquatics U ورزشهای ابی
aquatic sports U ورزشهای ابی
pentathlons U ورزشهای پنجگانه
spectator sports U ورزشهای پر تماشاگر
martial arts U ورزشهای رزمی
decathlon U ورزشهای ده گانه دوومیدانی
decathlons U ورزشهای ده گانه دوومیدانی
court U زمین ورزشهای محوطهای
noncontact sports U ورزشهای بدون برخورد
jujitsu U مادر ورزشهای رزمی
motorsports U ورزشهای با وسایل موتوری
capitain's armband U بازوبند کاپیتان [ورزشهای با توپ]
tae guk U بالاترین فلسفه ورزشهای رزمی
abdominal endurance U ورزشهای تقویت عضلههای شکم
cross country U درسرتاسرمزرعه ورزشهای میدانی وصحرایی
calisthenics U ورزشهای تمرینی بدون اسباب
calisthenic U وابسته به ورزشهای سبک سوئدی
mach stem U جبهه موج حاصل از تلاقی موج برخوردی و منعکس
wire matrix printer U یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com