English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
submission U واگذاری تفویض
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
transfer U واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transferring U واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfers U واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
investitures U تفویض
investiture U تفویض
handing over U تفویض
conferment U تفویض
assigment U تفویض
submission U تفویض
vouchsafes U تفویض کردن
lodged U تفویض کردن
vouchsafed U تفویض کردن
lodges U تفویض کردن
vouchsafe U تفویض کردن
hand over U تفویض کردن
give over U تفویض کردن
consignable U قابل تفویض
conferrable U قابل تفویض
lodge U تفویض کردن
judicial delegation U تفویض قضایی
devolution U تفویض اختیارات
Delegation of Authority U تفویض اختیار
turn over U تفویض کردن
surrending the centre U تفویض مرکز
vouchsafing U تفویض کردن
resignations U کناره گیری تفویض
resignation U کناره گیری تفویض
abdicate U تفویض کردن ترک گفتن
abdicated U تفویض کردن ترک گفتن
resigns U کناره گرفتن تفویض کردن
resign U کناره گرفتن تفویض کردن
abdicating U تفویض کردن ترک گفتن
abdicates U تفویض کردن ترک گفتن
submit U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
rogatory letters U نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
submitted U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submitting U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submits U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
exchange of full powers U رسمیت یافتن تنزل نرخ ارز مبادله اسناد مربوط به تفویض اختیارات تام
surrendered U واگذاری
surrender U واگذاری
surrenders U واگذاری
assignment U واگذاری
assignments U واگذاری
transfer U واگذاری
transter U واگذاری
devolvement U واگذاری
consignation U واگذاری
cession U واگذاری
assigment U واگذاری
abandoment U واگذاری
abaloenation U واگذاری
abalienate U واگذاری
bailment U واگذاری
transfers U واگذاری
transferring U واگذاری
relinguishment U واگذاری
condescension U واگذاری
conveyances U واگذاری
resign U واگذاری
resigns U واگذاری
leave U واگذاری
resignations U واگذاری
resignation U واگذاری
concessions U واگذاری
concession U واگذاری
conveyance U واگذاری
surrendering U واگذاری
leaving U واگذاری
devolution U واگذاری
transference U واگذاری
feoffment U واگذاری تیول
estate in joint tenancy U واگذاری مشاع
bail U واگذاری انتقال
distribution of forces U واگذاری نیروها
demission U واگذاری استعفاء
apportionment U واگذاری اعتبار
assignable credit U اغتبارقابل واگذاری
assignment of contract U واگذاری قرارداد
infeudation U واگذاری به تیول
instrument of assignment U سند واگذاری
voluntary assignment U واگذاری اختیاری
transferable credit U اعتبارقابل واگذاری
target allocation U واگذاری هدف
sector U منطقه واگذاری
sectors U منطقه واگذاری
abandonment U واگذاری دل کندن
quiet enjoyment U واگذاری مطلق
retrocession U واگذاری مجد د
surrender U واگذاری صرفنظر
transfer U واگذاری نقل
remittance U وجه واگذاری
remittances U واگذاری وجه
remittances U وجه واگذاری
surrendered U واگذاری صرفنظر
transferring U واگذاری تحویل
transferring U واگذاری نقل
abandons U واگذاری رهاسازی
abandoning U واگذاری رهاسازی
remittance U واگذاری وجه
transfer U واگذاری تحویل
transfers U واگذاری تحویل
abandon U واگذاری رهاسازی
transfers U واگذاری نقل
surrenders U واگذاری صرفنظر
assignment U واگذاری اسناد
assignments U واگذاری اسناد
policy of d. U سیاست واگذاری اوضاع
transfer U سند انتقال یا واگذاری
ration method U سبک واگذاری جیره
assignations U قرار ملاقات واگذاری
assignation U قرار ملاقات واگذاری
troop basis U مبنای واگذاری یکان
transferring U سند انتقال یا واگذاری
release documents against U واگذاری اسناد در مقابل
weapons assignment U واگذاری جنگ افزار
apportionment U واگذاری سهمیه بودجه
vested in interest U واگذاری حق انتفاع موجل
transfers U سند انتقال یا واگذاری
deed of assignment U سند واگذاری اختیارات
departmentalism U اعنقاد به روش تمرکز دراداره کشور و تفویض اختیارات وسیع به مسئولین اداره امور تقسیمات کوچک مملکتی
releases U ازاد سازی رهایی واگذاری
released U ازاد سازی رهایی واگذاری
vest U واگذاری حقی یامالی به دیگری
release U ازاد سازی رهایی واگذاری
self surrender U واگذاری خود تسلیم به اراده
vested in possession U واگذاری مال تحت تصرف
granted U امتیاز اجازه واگذاری رسمی
grant U امتیاز اجازه واگذاری رسمی
grants U امتیاز اجازه واگذاری رسمی
vests U واگذاری حقی یامالی به دیگری
air defense sector U منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
lease U واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
leases U واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
leases U نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
lease U نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
dubs U تفویض مقام کردن چرب کردن
dubbed U تفویض مقام کردن چرب کردن
dub U تفویض مقام کردن چرب کردن
devolved U تفویض کردن محول کردن
devolves U تفویض کردن محول کردن
devolving U تفویض کردن محول کردن
entrust U واگذار کردن تفویض کردن
devolve U تفویض کردن محول کردن
entrusting U واگذار کردن تفویض کردن
entrusts U واگذار کردن تفویض کردن
grants U واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
granted U واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
grant U واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
cession U صرفنظر کردن از چیزی وواگذار کردن ان واگذاری
tail U واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
tails U واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
tailed U واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
tasking U سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
enfeoffment U واگذاری ملک یاتیول ملک
assignation [of something] [to something] U واگذاری [به چیزی] [از چیزی]
assignment [of something] [to something] U واگذاری [به چیزی] [از چیزی]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com