English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
phot U واحد شدت روشنایی در سیستم غیرمتریک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pieze U واحد فشاری در سیستم غیرمتریک
galico U واحد شتابهای بسیارکم در سیستم غیرمتریک
inches U واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inching U واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inch U واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
grain U واحد وزن در سیستم غیرمتریک معادل 8460/0گرم
inched U واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
sthene U واحد نیرو در سیستم غیرمتریک معادل نیرویی که به جرمی برابر یک تن شتاب یک متر بر مجذور ثانیه
calorie U واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
calories U واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
maxwell U واحد شار مغناطیسی درسیستم غیرمتریک
reaumur temperature scale U اشل دمایی در سیستم غیرمتریک
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
lambert U واحد روشنایی
phot U واحد روشنایی
lighting unit U واحد روشنایی
nits U واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
lumen U واحد فلوی روشنایی درسیستم متریک
nit U واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
footcandle U واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
illuminating system U سیستم روشنایی
lighting U سیستم روشنایی ماشین
picture element U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
pictures U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
picturing U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
picture U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
pictured U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
newton U واحد نیرو در سیستم متریک
watts U واحد توان در سیستم متریک
watt U واحد توان در سیستم متریک
hertz U واحد فرکانس در سیستم متریک
tons U واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
steradian U واحد زاویه صلب در سیستم متریک
ton U واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
volts U واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
volt U واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
coulomb U سیستم بین المللی واحد بار الکتریکی
tesla U واحد چگالی یا انبوهی شارمغناطیسی در سیستم متریک
building block U واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
building blocks U واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
it is insensitive to light U روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
iceblink U روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
resolution U توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
resolutions U توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
attached processor U ریز پردازنده جدا در سیستم که تحت کنترل واحد پردازش مرکزی توابع خاصی را انجام میدهد
interrupt U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupting U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupts U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
address شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
addresses U اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
addressed U اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
power U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot U نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
morpheme U واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
cpu U واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
functional unit U واحد در حال کار واحد تابعی
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
coordinated illumination U روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
policonic projection U سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
coupling U نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
native U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
design phase U فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
natives U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
chcp U در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
download U فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
tar U سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
demands U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
ES IS U سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
demand U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
standbys U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
automatic levelling U سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
standby U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
three phase four wire system U سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
mttf U متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridges U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
desktop U در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
off load U انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
failure U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failures U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
lambert projection U سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
lighted U روشنایی
peeped U روشنایی کم
lighting U روشنایی
luminouity U روشنایی
illuminations U روشنایی
peeps U روشنایی کم
night light U روشنایی شب
peeping U روشنایی کم
lightest U روشنایی
rushlight U روشنایی کم
illumination U روشنایی
light U روشنایی
peep U روشنایی کم
clearness U روشنایی
lightness U روشنایی
luminosity U روشنایی
electric lighting U روشنایی
luminance U روشنایی
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
warm boot U شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
slices U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slice U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
light control U کنترل روشنایی
illumniation aperture U روزنه روشنایی
lighting feeder U تهیه روشنایی
lighting engineering U مهندسی روشنایی
decorative ligthing U روشنایی تزیینی
lighting engineering U تکنیک روشنایی
indirect lighting U روشنایی غیرمستقیم
illuminating device U تجهیزات روشنایی
illuminating engineering U تکنیک روشنایی
illuminating fixture U لوازم روشنایی
illuminating gas U گاز روشنایی
lighting outlet U خروجی روشنایی
lighting plant U تاسیسات روشنایی
illumination method U سبک روشنایی
lighting scheme U ترتیب روشنایی
illumination change U تعویض روشنایی
illumination method U روش روشنایی
lighting mains U خط روشنایی اصلی
illuminating engineering U مهندسی روشنایی
search light illumination U روشنایی با نورافکن
illuminator U وسیله روشنایی
room lighting U روشنایی اطاق
illuminator U دستگاه روشنایی
illuminance U شدت روشنایی
illuminating aperture U روزنه روشنایی
illuminating beam U پرتو روشنایی
lighting line U سیم روشنایی
image brightness U روشنایی تصویر
optics U علم روشنایی
glimmer U روشنایی ضعیف
light gap U فاصله روشنایی
earth light U روشنایی خاکستری
earth shine U روشنایی خاکستری
glimmered U روشنایی ضعیف
light fluctuation U نوسان روشنایی
incandescent lamp U لامپ روشنایی
electric light U روشنایی برقی
emergency lighting U روشنایی اضطراری
light conditions U نسبتهای روشنایی
glimmers U روشنایی ضعیف
loom U هاله روشنایی
lighting control U کنترل روشنایی
loomed U هاله روشنایی
light brightness control U کنترل روشنایی
light adaptation U انطباق با روشنایی
looms U هاله روشنایی
fluorescent light U روشنایی فلورسنت
intensity of illumination U شدت روشنایی
lighting effect U اثر روشنایی
photometer U روشنایی سنج
direct lighting U روشنایی مستقیم
photology U دانش روشنایی
candlelight U روشنایی شمع
illuminations U شدت روشنایی
illumination U شدت روشنایی
street lighting U روشنایی خیابان
lighting battery U باتری روشنایی
sustained illumination U روشنایی مداوم
sustained illumination U روشنایی پایدار
gaslight U روشنایی گاز
light point U منبع روشنایی
full beam spread U باندکامل روشنایی
light meter U روشنایی سنج
intensity level U سطح روشنایی
looming U هاله روشنایی
flashed U روشنایی مختصر
flash U روشنایی مختصر
constant luminance U روشنایی ثابت
luminous intensity U شدت روشنایی
luminance decay U کم شدن روشنایی
luminous power U قوه روشنایی
lux meter U روشنایی سنج
luminance channel U کانال روشنایی
glares U روشنایی زننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com