Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
molding sand preparation plant
U
واحد تهیه ماسه قالب گیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
molding sand
U
ماسه قالب گیری
compression molding process
U
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
backing sand
U
ماسه پشت قالب
knot
U
نات
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
sand blast unit
U
واحد ماسه پاشی
proportioning
U
توزین شن و ماسه و سیمان و اب جهت تهیه بتن
aggregates
U
مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate
U
مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
batch
U
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batches
U
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batcher
U
دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
mould
U
قالب گیری
molds
U
قالب گیری
molded
U
قالب گیری
moulded
U
قالب گیری
moulds
U
قالب گیری
moulding
U
قالب گیری
stamping
U
قالب گیری
cased
U
قالب گیری
molding machine
U
دستگاه قالب گیری
molder's tool
U
ابزار قالب گیری
metal stamping
قالب گیری فلزی
size stick
U
قالب اندازه گیری
stamping die
U
حدیده قالب گیری
benches
U
میز قالب گیری
template molding
U
قالب گیری شابلونی
loam molding shop
U
قالب گیری ماسهای
bench
U
میز قالب گیری
die stamping
U
قالب گیری حدیدهای
molding shop
U
کارگاه قالب گیری
sell molding
U
قالب گیری پوستهای
moulding clay
U
خاک قالب گیری
transfer mold
U
قالب گیری انتقالی
comppression molding compound
U
قالب گیری تراکمی
molding box
U
جعبه قالب گیری
stamping mass
U
جرم قالب گیری
compression molding compound
U
قالب گیری تراکمی
stamping quality
U
کیفیت قالب گیری
loam molding
U
قالب گیری ماسهای
die stamping press
U
پرس قالب گیری حدیدهای
injection moulding
U
روش قالب گیری تزریقی
fuller
U
منگنه شیاردار قالب گیری
croning molding process
U
فرایند قالب گیری کرونینگ
shell molding process
U
فرایند قالب گیری پوستهای
shell molding machine
U
دستگاه قالب گیری پوستهای
plaster of Paris
U
گچ ویژه شکسته بندی و قالب گیری
shell moulded casting
U
قطعه ریختگی قالب گیری پوستهای
shell molding type foundry
U
ریخته گری نوع قالب گیری پوستهای
investment
U
مواد قالب گیری بسته سرمایه گذاری
investments
U
مواد قالب گیری بسته سرمایه گذاری
desalination plant
U
واحد ملح گیری
unit of measurement
U
واحد اندازه گیری
sampling unit
U
واحد نمونه گیری
watts
U
واحد اندازه گیری الکتریسیته
entropy
U
واحد اندازه گیری ترمودینامیک
utile
U
واحد اندازه گیری مطلوبیت
yards
U
واحد اندازه گیری = 3 فوت
yard
U
واحد اندازه گیری = 3 فوت
watt
U
واحد اندازه گیری الکتریسیته
kilo
U
واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
dewpoint metering unit
U
واحد اندازه گیری نقطه شبنم
angstrom
U
واحد اندازه گیری طول امواج
kilos
U
واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
foundry proof
U
نمونه غلط گیری شده برای تهیه کلیشه یاگراور
permittivity
U
واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده
radian
U
واحد اندازه گیری سطح زاویه دار
angstrom
U
واحد اندازه گیری معادل با یک هزار میلیونیوم متر
en
U
واحد اندازه گیری که معادل نیمی از یک ein است
modules
U
نقشه کوچک واحد اندازه گیری مقیاس مدل
module
U
نقشه کوچک واحد اندازه گیری مقیاس مدل
hollow ware
U
چینی یاشیشهای که بصورت استوانهای شکل ویا نظیر ان قالب گیری شده است
to puddle clay and sand
U
ازرس و ماسه گل ساختن ماسه و گل رس را بهم امیختن
building sand
U
خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
lips
U
واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
kb
U
واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا با معنای هزار بایت
Kbyte
U
واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا معادل هزار بایت
quicksand
U
ماسه روان ماسه دانه نچسبیده
kilo
U
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
kilos
U
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
absolute system of units
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
quicksand
U
ماسه ناپای ماسه غلطان
denier
U
دنیر
[واحد اندازه گیری الیاف فیلامنت مثل ابریشم که هر نهصد متر طول آن معادل یک گرم است.]
module
U
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
barns
U
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barn
U
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
modules
U
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
typeface
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
kabal
U
قبال
[نوعی واحد اندازه گیری در تبریز معادل هزار و چهارصد گره می باشد و جهت تعیین مقدار دستمزد بافنده بکار می رود.]
Moghat
U
مقات
[نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
basic type single tier formwork
U
قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
rulers
U
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
ruler
U
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
laying up
U
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
importing
U
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
imported
U
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
import
U
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
plasticize
U
قالب پذیر کردن از قالب در اوردن
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
powers
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
old red sandstone
U
سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
cpu
U
واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
morpheme
U
واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
purveys
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
functional unit
U
واحد در حال کار واحد تابعی
blow-ups
U
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow up
U
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-up
U
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
He's a wet blanket.
U
او
[مرد]
آدم روح گیری
[نا امید کننده ای یا ذوق گیری]
است.
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
sand
U
ماسه
sands
U
ماسه
gravel
U
ماسه
crushed stone sand
U
ماسه
gritting
U
ماسه
green sand
U
ماسه تر
gritted
U
ماسه
yield of cdoncrete
U
ماسه
ballast
U
ماسه
grit
U
ماسه
uniform sand
U
ماسه یکنواخت
he was neat
U
بی ماسه خالص
dune sand
U
ماسه بادی
uniform sand
U
ماسه یکدست
body sand
U
ماسه پر کننده
sandstone
U
ماسه سنگ
sandstone
U
سنگ ماسه
sandband
U
کران ماسه
greensand
U
ماسه سبز
sandstorms
U
ماسه باد
sandbanks
U
کرانه ماسه
detritic sand
U
ماسه فرسایهای
heap of sand
U
توده ماسه
sands
U
ماسه ریختن شن
sanded
U
ماسه دار
sandrock
U
ماسه سنگ
pit sand
U
ماسه معدنی
sandblasting
U
ماسه پرانی
sanding
U
ماسه گذاری
sandblast
U
باپاشیدن ماسه
quarrying
U
معدن شن و ماسه
quarry
U
معدن شن و ماسه
desilter
U
ماسه گیر
sand
U
ماسه ریختن شن
sand clay
U
رس ماسه دار
quarries
U
معدن شن و ماسه
sanbar
U
کران ماسه
gritted
U
ماسه درشت
sand equivalent
U
همسنگ ماسه
sand filling
U
ماسه گرفتگی
sand layer
U
لایه ماسه
masonry sand
U
ماسه بنایی
grit
U
ماسه درشت
masonry sand
U
ماسه ملاتی
sand pile
U
توده ماسه
marine sand
U
ماسه بادی
marine sand
U
ماسه دریایی
fine sand
U
ماسه ریز
arenaceous
U
ماسه وار
sand trap
U
ماسه گیر
running sand
U
ماسه بادی
gritting
U
ماسه درشت
sandstorm
U
ماسه باد
sandbank
U
کرانه ماسه
quicksand
U
ماسه بادی
quicksand
U
ماسه متحرک
sand dressing
U
ماسه پاشی
magazines
U
مخزن ماسه
sand blasting
U
ماسه پاشی
magazine
U
مخزن ماسه
sand store
U
انبار ماسه
quick sand
U
ماسه روان
sand stone
U
ماسه سنگ
siliceous sandstone
U
ماسه سنگ سیلیس
pipe sand trap
U
ماسه گیر لولهای
micaceous sandstone
U
ماسه سنگ میکادار
sand pit
U
گود ماسه برداری
sand blasting practice
U
عملیات ماسه پاشی
sandy soil
U
زمین ماسه زار
sand blast nozzle
U
شیپوره ماسه پاشی
sand dredger
U
ماشین مکنده ماسه
sand lime brick
U
اجر ماسه اهکی
sand cone method
U
طریقه جابجایی ماسه
sand mix
U
ماسه اغشته سرد
sandy earth
U
زمین ماسه دار
sabulous
U
ریگزار ماسه دار
sandblast machine
U
ماشین ماسه پاش
gritting
U
درشت ماسه سنگ
calcareous sandstone
U
ماسه سنگ اهکی
foundry sand
U
ماسه ی ریخته گری
grit
U
درشت ماسه سنگ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com