English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
drug dependency U وابستگی دارویی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
medicinal U دارویی
medicamental U دارویی
pharmacological U دارویی
officinal U دارویی
medic U دارویی طبیب
drug addiction U اعتیاد دارویی
phamaceutical chemistry U شیمی دارویی
chemotherapy U درمان دارویی
medicate U دارویی کردن
medics U مواد دارویی
chemical U ماده شیمیایی دارویی
pharmaceuticals U دارویی وابسته به داروسازی
pharmaceutical U دارویی وابسته به داروسازی
nepenthes U دارویی که غم را از بین میبرد
pharmaceutic U دارویی وابسته به داروسازی
biologic U ماده دارویی وحیاتی
chemicals U ماده شیمیایی دارویی
haematic U دارویی که درخون موثراست
medicals U مواد دارویی و پزشکی
physic garden U باغ گیاهان طبی یا دارویی
acetum U استخراج عصاره ازگیاهان دارویی
nervine U دارویی که پی ها را ارام سازدیا نیرودهد
dispensatory U کتاب ترکیبات دارویی داروخانه
syrups U محلول غلیظ قندی دارویی
syrup U محلول غلیظ قندی دارویی
sirup U محلول غلیظ قندی دارویی
pastile U قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
pastil U قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
pastille U قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
haematogen U دارویی که برای چاره کم خونی میدهند
pastilles U قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
palliatives U مسکن دارویی که موقتاناخوشی ای راسبک سازد
palliative U مسکن دارویی که موقتاناخوشی ای راسبک سازد
orthopaedy U معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
hemostat U اسباب یا دارویی برای بند اوردن خونریزی
kindred U وابستگی
interdependency U وابستگی
proximity of blood U وابستگی
pertinence or nency U وابستگی
coherency U وابستگی
contiguity U وابستگی
dependance U وابستگی
contingency U وابستگی
contingencies U وابستگی
correlation U وابستگی
coherence U وابستگی
interdependence U وابستگی
affinity U وابستگی
affinities U وابستگی
relation U وابستگی
connexions U وابستگی
connection U وابستگی
affiliation U وابستگی
affiliations U وابستگی
dependency U وابستگی
dependencies U وابستگی
attachment U وابستگی
dependence U وابستگی
nasality U وابستگی به بینی
nodality U وابستگی به گره
prospectiveness U وابستگی به اینده
vassalage U وابستگی بیعت
tobacco dependence U وابستگی به توتون
oral dependence U وابستگی دهانی
parentela U نسب وابستگی
sensuousness U وابستگی به حواس
relational U وابستگی رابطهای
pertinency U وابستگی دخل
pertinence U وابستگی دخل
contingency table U جدول وابستگی
clericalism U وابستگی به روحانیت
contingency coefficient U ضریب وابستگی
dependence effect U اثر وابستگی
direct relationship U وابستگی مستقیم
disrelation U عدم وابستگی
dualistic dependency U وابستگی دوگانه
agnation U وابستگی پدری
export dependence U وابستگی صادرات
relationships U وابستگی نسبت
field dependence U وابستگی میدانی
ties U اتحاد وابستگی
intercorrelation U وابستگی درونی
interdependence U وابستگی متقابل
relationship U وابستگی نسبت
tie U اتحاد وابستگی
profaneness U وابستگی بچیزهای جسمانی
associations U وابستگی وابسته سازی
association U وابستگی وابسته سازی
symbiotic psychosis U روان پریشی وابستگی
hardware dependent U وابستگی سخت افزاری
bipartisanship U وابستگی بدو حزب
electron attachment U پیوستگی یا وابستگی الکترون
a newspaper's political affiliation U وابستگی سیاسی روزنامه ها
otherworldiness U وابستگی بجهان اینده
ipomoea U حنس نیلوفر پیچ که برخی گیاهان دارویی نیز همچون جلب و جزو ان هستند
irrelatively U بی انکه وابستگی داشته باشد
plebeianness U وابستگی به طبقه رنجبریا عوام
mainstay U وابستگی عمده نقطه اتکاء
unattached U بدون وابستگی ورزشکار به باشگاه
mainstays U وابستگی عمده نقطه اتکاء
LSD U لیسرجیک اسید دی اتیل آمید [دارویی توهم زا که در برخی باعث بروز حال عرفانی میشود]
irrelevantly U بدون اینکه وابستگی داشته باشد
off the point U بدون اینکه وابستگی داشته باشد
free lance U کار کردن بدون وابستگی بحزب یا جماعتی
nostrum U دارویی که علاج هر درد باشد علاج هر چیز
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com