Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 184 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
otherworldiness
U
وابستگی بجهان اینده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prospectiveness
U
وابستگی به اینده
future perfect
U
شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
dependency
U
وابستگی
dependencies
U
وابستگی
affiliation
U
وابستگی
correlation
U
وابستگی
proximity of blood
U
وابستگی
coherence
U
وابستگی
interdependence
U
وابستگی
dependence
U
وابستگی
dependance
U
وابستگی
coherency
U
وابستگی
interdependency
U
وابستگی
kindred
U
وابستگی
contiguity
U
وابستگی
pertinence or nency
U
وابستگی
contingency
U
وابستگی
contingencies
U
وابستگی
affinity
U
وابستگی
affiliations
U
وابستگی
affinities
U
وابستگی
attachment
U
وابستگی
relation
U
وابستگی
connexions
U
وابستگی
connection
U
وابستگی
tie
U
اتحاد وابستگی
agnation
U
وابستگی پدری
intercorrelation
U
وابستگی درونی
tobacco dependence
U
وابستگی به توتون
oral dependence
U
وابستگی دهانی
parentela
U
نسب وابستگی
nodality
U
وابستگی به گره
clericalism
U
وابستگی به روحانیت
pertinence
U
وابستگی دخل
nasality
U
وابستگی به بینی
dependence effect
U
اثر وابستگی
pertinency
U
وابستگی دخل
ties
U
اتحاد وابستگی
dualistic dependency
U
وابستگی دوگانه
sensuousness
U
وابستگی به حواس
interdependence
U
وابستگی متقابل
export dependence
U
وابستگی صادرات
relationship
U
وابستگی نسبت
relationships
U
وابستگی نسبت
drug dependency
U
وابستگی دارویی
disrelation
U
عدم وابستگی
direct relationship
U
وابستگی مستقیم
field dependence
U
وابستگی میدانی
vassalage
U
وابستگی بیعت
contingency table
U
جدول وابستگی
contingency coefficient
U
ضریب وابستگی
relational
U
وابستگی رابطهای
symbiotic psychosis
U
روان پریشی وابستگی
association
U
وابستگی وابسته سازی
a newspaper's political affiliation
U
وابستگی سیاسی روزنامه ها
profaneness
U
وابستگی بچیزهای جسمانی
electron attachment
U
پیوستگی یا وابستگی الکترون
bipartisanship
U
وابستگی بدو حزب
hardware dependent
U
وابستگی سخت افزاری
associations
U
وابستگی وابسته سازی
irrelatively
U
بی انکه وابستگی داشته باشد
mainstay
U
وابستگی عمده نقطه اتکاء
plebeianness
U
وابستگی به طبقه رنجبریا عوام
unattached
U
بدون وابستگی ورزشکار به باشگاه
mainstays
U
وابستگی عمده نقطه اتکاء
coming
U
اینده
next
U
اینده
to be
U
اینده
futurity
U
اینده
future
U
اینده
in the time to come
U
اینده
following on
U
از پی اینده
comer
U
اینده
toward
U
اینده
lavenir
U
اینده
aftertime
U
اینده
incoming
U
اینده
forthcomming
U
اینده
forthcoming
U
اینده
approaching
U
اینده
at a laterd
U
در اینده
off the point
U
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
irrelevantly
U
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
futurity
U
نسل اینده
the a season
U
موسم اینده
sup.latest or last
U
دیر اینده
futurism
U
اینده گرایی
prospecting
U
اینده نگری
futures contract
U
قرارداد اینده
the a season
U
فعل اینده
the f. winter
U
زمستان اینده
the future
U
جهان اینده
nrxt monday
U
دوشنبه اینده
paulo postfuture
U
اینده نزدیک
nether world
U
جهان اینده
katabatic
U
پائین اینده
prospectively
U
با عطف به اینده
proximo
U
درماه اینده
intercurrent
U
در میان اینده
the next world
U
عالم اینده
proximo
U
ماه اینده
prospect of the future
U
دورنمای اینده
the next world
U
جهان اینده
futurity
U
اتفاقات اینده
odd comeshortly
U
اینده نزدیک
f. tense
U
زمان اینده
futures
U
قراردادهای اینده
catabatic
U
پایین اینده
by next mail
U
باپست اینده
emergent
U
بیرون اینده
futuristic
U
مربوط به اینده
prospective
U
مربوط به اینده
prospectuses
U
اینده نامه
providential
U
اینده نگر
offing
U
در اینده نزدیک
looking
U
بنظر اینده
prospectus
U
اینده نامه
upcoming
U
زود اینده
prospects
U
اینده نگری
prospected
U
اینده نگری
even tual
U
درنتیجه اینده
erelong
U
در اینده نزدیک
prospect
U
اینده نگری
free lance
U
کار کردن بدون وابستگی بحزب یا جماعتی
emergencies
U
ناگه اینده اورژانس
prescient
U
عالم به غیب یا اینده
oncoming
U
پیشامد کننده اینده
post date
U
تاریخ اینده گذاشتن
emergency
U
ناگه اینده اورژانس
tardier
U
دیر اینده کند
tardiest
U
دیر اینده کند
tardy
U
دیر اینده کند
prospectiveness
U
چشم داشت به اینده
provident
U
صرفه جو اینده نگر
without prejudice
U
بدون تاثیر به اینده
proximo
U
مربوط بماه اینده
the rising generation
U
دوره جوانان اینده
emergence
U
ناگه اینده اورژانس
the ensving twelve months
U
دوازده ماه اینده
perfect foresight
U
اینده نگری کامل
latest
U
تازه گذشته اینده
future
U
بعد اینده اتیه
scouts
U
ارزیابی حریف اینده
scouted
U
ارزیابی حریف اینده
scout
U
ارزیابی حریف اینده
long range
U
مربوط به اینده دور
providence
U
صرفه جویی اینده نگری
hunches
U
فن احساس وقوع امری در اینده
intermediate
U
درمیان اینده مداخله کننده
on the th prox
U
در روز چهارم ماه اینده
hunching
U
فن احساس وقوع امری در اینده
hold over
U
برای اینده نگاه داشتن
hunched
U
فن احساس وقوع امری در اینده
exdividend
U
بدون سود اینده سهام
hunch
U
فن احساس وقوع امری در اینده
forward sales
U
فروش کالاجهت تحویل در اینده
the law is prospective
U
اثر قانون مربوط به اینده است
future attacks
U
حملههای اینده را پیش بینی نکردند
hidden momentum of population growth
U
سبب گستردگی والدین اینده میشود
tenor
U
بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
nominate
U
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
current liabilities
U
بدهیهایی که باید در اینده نزدیک پرداخت شوند
tenors
U
بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
nominating
U
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
executory contract
U
قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
augural
U
تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
nominates
U
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
futures
U
قرارداد معامله سهام یا کالا بمنظور تحویل در اینده
disqualifications
U
اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
disqualification
U
اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
exclusion
U
اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از دوبازی اینده
bill time draft
U
برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
demand factors
U
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
prolepsis
U
فرض قبلی صحبت از اینده چنانچه گویی گذشته است
experimental free handicap
U
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
dynamic analisis
U
تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
radar correlation
U
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
plunging fire
U
تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
innovation theory
U
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
future promissory
U
زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
intervenient
U
در میان اینده واقع در میان
indemnity
U
تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
indemnities
U
تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com