English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
dorian U وابسته به DORISیکی ازشهرهای باستانی یونانnightjar
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
corinthian U اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
paleographic U وابسته بخطوط باستانی
classical U وابسته به ادبیات باستانی
agonistical U وابسته به مسابقههای باستانی یونان
agonistic U وابسته به مسابقات باستانی یونان
phygian U فریژی وابسته به یکی ازکشورهای باستانی اسیای صغیر
classicists U دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classicist U دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classic U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classics U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classically U باستانی
archaic <adj.> U باستانی
traditionary U باستانی
oldest U باستانی
older U باستانی
old U باستانی
antiquarian U باستانی
relic U باستانی
ancient U باستانی
gray U باستانی
antiquaries U باستانی
antiquary U باستانی
age old U باستانی
age-old U باستانی
antiques U باستانی
antique U باستانی
relics U باستانی
in ancient times U در روزگار باستانی
primer U باستانی ابتدایی
classicism U سبک باستانی
primers U باستانی ابتدایی
northman U اسکاندیناوی باستانی
aramaean U زبان باستانی
ancient relics U اثار باستانی
norseman U اسکاندیناوی باستانی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
classicize U درزمره ادبیات باستانی
avestan U زبان باستانی ایران
Monumental design U طرح آثار باستانی
paleograph U نسخه خطی باستانی
the Classical World [the Ancient World] U جهان باستانی [تاریخ]
primeval U بسیار کهن باستانی
Antiquity U جهان باستانی [تاریخ]
diplomatics U شناسایی خطوط باستانی
classical U پیرو سبکهای باستانی
ethiopic U زبان باستانی حبشه
in ancient times U در اوقات جهان باستانی
classicality U مطابقت با ادبیات وصنایع باستانی
classicalism U پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
veda U کتاب مقدس باستانی هند
traditional U مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
pelta U سپر یونانیان ورومیان باستانی
gaul U اهل کشور باستانی گل فرانسوی
classicize U ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
traditionalism U سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
reliquaries U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquary U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
dithyramb U سرود درهم برهم ووحشیانه یونانیان باستانی
doge U لقب رئیس جمهوردرجمهوریهای باستانی venice aoneg
persepolis U شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
mithra U نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
humanist U دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
catastasis U بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
delphine classics U چاپ ادبیات باستانی لاتین که برای پسر مهتر لوئی چهاردهم درست شد
Are there any antiquities here? U آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟
Greek Revival U [سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
Ouroboros U نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود.
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
Ancient Greece U یونان باستانی [یونان جهان باستان]
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
purgation U روش باستانی دادرسی در CL که به موجب ان متهم بایستی دوازده تن ازهمسایگان را به بیگناهی خود به شهادت می گرفت ویااز طریق رفتن در اب جوش یا اب یخ یا اتش بیگناهی خودرا ثابت می کرد
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
commissarial U وابسته به
affiliate U وابسته
attendants U وابسته
pertaining U وابسته
attendant U وابسته
comprador U وابسته
congenerous U وابسته
attributable U وابسته به
thereof U وابسته به ان
attached U وابسته
monitorial U وابسته به
riverrine U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
elfin U وابسته به جن
belonging U وابسته ها
dependent U وابسته
adjectives U وابسته
tuitionary U وابسته به
thereof=of that U وابسته به ان
carpal U وابسته به مچ
cantabrigian U وابسته به
federate U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
of kin U وابسته
pyretic U وابسته به تب
attache U وابسته
israelitish U وابسته به
aquatic U وابسته به اب
appurtenant U وابسته
levitical U وابسته به
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
interdependent U وابسته
affiliated U وابسته
germane U وابسته
cephalic U وابسته به سر
adjective U وابسته
related U وابسته
akin U وابسته
pertinent U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
messianic U وابسته به
diphtheric U وابسته به
relevant U وابسته
febile U وابسته به تب
sexual organs U وابسته به
hanger on U وابسته
elysian U وابسته به
correspondents U وابسته
subordinated U وابسته
subordinate U وابسته
relative U وابسته
pertianing U وابسته
contingent U وابسته
correspondent U وابسته
wedded U وابسته
contingents U وابسته
dependant U وابسته
syncop U وابسته به غش
dependants U وابسته
subordinating U وابسته
subordinates U وابسته
machine dependent U وابسته به ماشین
emotive U وابسته به احساسات
faunistic U وابسته به جانوران
puberal U وابسته به بلوغ
fetal U وابسته به جنین
landed U وابسته بزمین
hippocratic U وابسته به طب بقراط
connubial U وابسته به زناشویی
specie U وابسته بسکه
psychologic U وابسته به روانشناسی
paralytic U وابسته به فلج
materialistic U وابسته به مادیات
anginal U وابسته به گلودرد
paralytics U وابسته به فلج
malic U وابسته به سیب
malarial U وابسته به مالاریا
generic U وابسته به تیره
floricultural U وابسته به گلکاری
flexional U وابسته به صرف
uranological U وابسته به اسمانشناسی
sculptural U وابسته به هنرپیکرتراشی
marines U وابسته به دریانوردی
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
degenerative U وابسته به انحطاط
lukan U وابسته به لوقا
humnanist U وابسته به بشردوستی
lucan U وابسته به لوقا
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
logarithmic U وابسته به لگاریتم
analphabetic U وابسته به بیسوادی
hunnish U وابسته به هونها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com