English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
thermometric U وابسته به گرماسنجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
calorimetry U گرماسنجی
thermometry U گرماسنجی
pyrometry U گرماسنجی
thermometrically U از روی گرماسنجی
thermographer U کسی که گرماسنجی کند دمانگار
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subordinates U وابسته
monitorial U وابسته به
subordinated U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
adjectives U وابسته
adjective U وابسته
attributable U وابسته به
pertianing U وابسته
attendant U وابسته
attendants U وابسته
dependants U وابسته
of kin U وابسته
interdependent U وابسته
dependant U وابسته
pyretic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
pyrexic U وابسته به تب
subordinating U وابسته
akin U وابسته
diphtheric U وابسته به
congenerous U وابسته
comprador U وابسته
commissarial U وابسته به
cephalic U وابسته به سر
carpal U وابسته به مچ
cantabrigian U وابسته به
attache U وابسته
appurtenant U وابسته
dependent U وابسته
belonging U وابسته ها
germane U وابسته
elfin U وابسته به جن
elysian U وابسته به
levitical U وابسته به
federate U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
thereof U وابسته به ان
israelitish U وابسته به
pertinent U وابسته
related U وابسته
affiliate U وابسته
affiliated U وابسته
affiliates U وابسته
affiliating U وابسته
aquatic U وابسته به اب
hanger on U وابسته
febile U وابسته به تب
pertaining U وابسته
attached U وابسته
subordinate U وابسته
contingent U وابسته
syncop U وابسته به غش
riverrine U وابسته به
relevant U وابسته
contingents U وابسته
messianic U وابسته به
relative U وابسته
wedded U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
correspondent U وابسته
sexual organs U وابسته به
correspondents U وابسته
tuitionary U وابسته به
vespertilian U وابسته به شبکور
eleemosinary U وابسته به صدقه
ventricular U وابسته به شکم
far eastern U وابسته بخاوردور
diametral U وابسته بقطر
dramaturgic U وابسته به فن نمایش
facultative U وابسته به faculty
exegetic U وابسته به تفسیر
eleemosynary U وابسته به صدقه
vespal U وابسته به زنبور
eugenic U وابسته به به نژادی
venusian U وابسته به زهره
ventilatory U وابسته به بادگیر
ethnical U وابسته به نژادشناسی
ethnologic U وابسته به نژادشناسی
venusian U وابسته به ونوس
eponymic U وابسته به سرخاندان
dominical U وابسته بخداوند
deltaic U وابسته به دلتا
deathy U وابسته بمردن
darky U وابسته به نژادسیاه
cycloidal U وابسته به دایره
cuttural attache U وابسته فرهنگی
cuticular U وابسته به پوست
vituperative U وابسته به ناسزاگویی
cufic U وابسته به کوفه
corneal U وابسته به قرنیه
dependant variable U متغیر وابسته
dependent variable U متغیر وابسته
dipteran U وابسته به دوبالان
diphtheritic U وابسته به خناق
vindicatory U وابسته به توجیه
dioecious U وابسته به مگ س گیران
bacchanal U وابسته به باکوس
visive U وابسته به بینایی
diaconal U وابسته بشماس
device dependent U وابسته به دستگاه
dermatic U وابسته به زیرپوست
volitionary U وابسته به اراده
inferential U وابسته به استنتاج
predial or prae U وابسته به زمین
hypochondriacal U وابسته به تهیگاه
hygroscopic U وابسته به نم نما
hydrological U وابسته به خواص اب
hydrologic U وابسته به اب شناسی
hyperbolic U وابسته به هذلولی
hunnish U وابسته به هونها
undersurface U وابسته بزیرسطح
humnanist U وابسته به بشردوستی
iatric U وابسته به پزشکی
icarian U وابسته به ایکاروس
indonesian U وابسته به اندونزی
indic U وابسته به هند
tubuliferous U وابسته به استکانیان
tubulifloral U وابسته به استکانیان
tussive U وابسته به سرفه
tutelary U وابسته بقیمومت
incorporative U وابسته به الحاق
idiographic U وابسته به مجاز
ichthyic U وابسته به ماهی
horatian U وابسته به هوراس
homeric U وابسته به هومر
hippocratic U وابسته به طب بقراط
geomantic U وابسته به رمالی
gasolinic U وابسته به بنزین
galilean U وابسته به گالیله
folklorish U وابسته به فولکلور
folkish U وابسته به فولکلور
floricultural U وابسته به گلکاری
flexional U وابسته به صرف
fetal U وابسته به جنین
vaccinal U وابسته به واکسن
gerontic U وابسته به پیری
glandulose U وابسته به غدد
uranological U وابسته به اسمانشناسی
hematic U وابسته به خون
uxorial U وابسته به عیال
haemic U وابسته بخون
gutturo nasal U وابسته بگلووبینی
gular U وابسته به مری
gregorian U وابسته به گریگوری
gnomonic U وابسته به شاخص
glandulous U وابسته به غدد
faunistic U وابسته به جانوران
altitudinal U وابسته به اوج
wearing U وابسته به پوشیدن
wedded U وابسته به ازدواج
generic U وابسته به تیره
paralytics U وابسته به فلج
paralytic U وابسته به فلج
materialistic U وابسته به مادیات
connubial U وابسته به زناشویی
marines U وابسته به دریانوردی
landed U وابسته بزمین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com