Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gregorian
U
وابسته به کلیسای گریگوریان ارمنستان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parochial school
U
مدرسه وابسته به کلیسای بخش
Roman Catholic
U
وابسته به کلیسای کاتولیک روم
Roman Catholics
U
وابسته به کلیسای کاتولیک روم
presbyterian
U
وابسته به کلیسای مشایخی پروتستان
lutheran
U
وابسته به مارتین لوتر کلیسای لوتران
feria
U
کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
lady-chapel
U
[کلیسای کوچک در کلیسای اصلی برای تکریم]
reunionism
U
دلبستگی به پیوند کلیسای کاتولیک با کلیسای انگلیس
gregorian calender
U
گاهنامه گریگوریان
Armenia
U
ارمنستان
caucasus
U
منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
kirk
U
کلیسای اسکاتلند
chapels
U
کلیسای کوچک
the orthodox church
U
کلیسای خاور
the orthodox church
U
کلیسای ارتودوکس
cross-doomed
U
کلیسای گنبددار
cross-church
U
کلیسای صلیبی
minster
U
کلیسای بزرگ
popery
U
کلیسای کاتولیک رم
chapel
U
کلیسای کوچک
greek church
U
کلیسای خاور
greek church
U
کلیسای شرقی
Church of England
U
کلیسای انگلستان
st peter's
U
کلیسای سن پیر
Coptic Church
U
کلیسای قبطی
cathedral
U
کلیسای جامع
cathedrals
U
کلیسای جامع
romanist
U
عضو کلیسای رم
episcopalianism
U
پیروی از کلیسای اسقفی
power of the keys
U
اختیارات کلیسای پاپ
greek catholic
U
عضو کلیسای شرقی
Collegiate church
U
کلیسای وقف ایتام
orthodoxly
U
بشیوه کلیسای خاور
Catholics
U
عضو کلیسای کاتولیک
C. of E
U
مخفف کلیسای انگلیس
canon low
U
قانون کلیسای کاتولیک
greed orthodox
U
کلیسای ارتدکس یونانی
nonconformist
U
مخالف کلیسای رسمی
laura
U
صومعه کلیسای شرقی
Catholic
U
عضو کلیسای کاتولیک
nonconformists
U
مخالف کلیسای رسمی
established church
U
کلیسای قانونی و شرعی
episcopalians
U
پیرو کلیسای اسقفی
episcopalian
U
پیرو کلیسای اسقفی
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
anglicanism
U
اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
episcopal
U
مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت
nestorian
U
کلیسای نسطوری قدیم ایران
dominie
U
عنوان کشیشان کلیسای هلند
archimandrite
U
رئیس دیر در کلیسای شرقی
orthodox
U
مطابق عقاید کلیسای مسیح
Cluny
U
[کلیسای کلونی به سبک رنسانس]
Coptic Church
U
کلیسای بومی مصر و اتیوپی
abbeys
U
کلیسا نام کلیسای وست مینستر
jacobite
U
عضو کلیسای قدم سوریه و عراق
lector
U
قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
presbyterianism
U
پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
abbey
U
کلیسا نام کلیسای وست مینستر
lateran
U
نام کلیسای جامع رم نامیده میشود
romanism
U
اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
gregorian chant
U
سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
Gohar carpet
U
فرش گوهر
[این فرش که توسط بافنده ای به همین نام از اهالی ارمنستان وسیه بافته شده از فرش های شاخص و کلیدی این منطقه محسوب شده و طرح آنرا مربوط به قره باغ می دانند.]
The Catholic Church springs
[comes]
to mind as an obvious example.
U
کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
the r.
U
مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
mantelletta
U
شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
nonagium
U
عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
biretta
U
یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
parish clerk
U
کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
cross-in-square
U
[کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
episcopacy
U
مقام اسقفی پیروی از کلیسای اسقفی
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associates
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
carpal
U
وابسته به مچ
belonging
U
وابسته ها
pyrexic
U
وابسته به تب
affiliating
U
وابسته
federated
U
وابسته
attendants
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
pyrexial
U
وابسته به تب
thereof=of that
U
وابسته به ان
plantar
U
وابسته به کف پا
febile
U
وابسته به تب
elysian
U
وابسته به
sexual organs
U
وابسته به
attendant
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
pyretic
U
وابسته به تب
israelitish
U
وابسته به
levitical
U
وابسته به
affiliates
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
germane
U
وابسته
related
U
وابسته
adjective
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
akin
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
elfin
U
وابسته به جن
pertinent
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
syncop
U
وابسته به غش
federate
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
comprador
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
relative
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
federating
U
وابسته
federates
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
affiliate
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
monitorial
U
وابسته به
subordinated
U
وابسته
of kin
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
contingents
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
contingent
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
correspondents
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
subordinates
U
وابسته
attached
U
وابسته
wedded
U
وابسته
relevant
U
وابسته
dependent
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
appurtenant
U
وابسته
dependant
U
وابسته
dependants
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
attache
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
nasal
U
وابسته به بینی
nasal
U
وابسته به منخرین
anginal
U
وابسته به گلودرد
dipteran
U
وابسته به دوبالان
diphtheritic
U
وابسته به خناق
tubulifloral
U
وابسته به استکانیان
subunits
U
یکانهای وابسته
dermatic
U
وابسته به زیرپوست
trigonometric
U
وابسته به مثلثات
aortic
U
وابسته بشاهرگ
aortal
U
وابسته بشاهرگ
diaconal
U
وابسته بشماس
trophic
U
وابسته بتغذیه
deathy
U
وابسته بمردن
diametral
U
وابسته بقطر
sudanese
U
وابسته به سودان
device dependent
U
وابسته به دستگاه
dioecious
U
وابسته به مگ س گیران
antichristian
U
وابسته به دجال
tubuliferous
U
وابسته به استکانیان
troy
U
وابسته به تروا
uxorial
U
وابسته به عیال
analphabetic
U
وابسته به بیسوادی
paralytics
U
وابسته به فلج
adipic
U
وابسته به چربی
stimulus bound
U
محرک- وابسته
acoustical
U
وابسته به شنوایی
degenerative
U
وابسته به انحطاط
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
emotive
U
وابسته به احساسات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com