Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
upper class
U
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
upper classes
U
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
upperclassman
U
کسیکه در کلاسهای عالی دانشگاه یا دبیرستان درس میخواند
prep schools
U
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
prep school
U
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
O level
U
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O levels
U
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
oxonian
U
وابسته به دانشگاه اکسفورد
donnish
U
وابسته به یا همانند استاد دانشگاه
matricular
U
وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
upstages
U
وابسته به عقب یا بالای صحنه
upstaged
U
وابسته به عقب یا بالای صحنه
upper class
U
وابسته به طبقات بالای اجتماع
upper classes
U
وابسته به طبقات بالای اجتماع
upstaging
U
وابسته به عقب یا بالای صحنه
Masters of Arts
U
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
Master of Arts
U
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
overhead clearance
U
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead cover
U
پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pops
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
crest clearing
U
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
middle school
U
دبیرستان
middle schools
U
دبیرستان
secondary schools
U
دبیرستان
secondary school
U
دبیرستان
secondery school
U
دبیرستان
haute ecole
U
دبیرستان
schools
U
دبیرستان
school
U
دبیرستان
high schools
U
دبیرستان
high school
U
دبیرستان
gym
U
زورخانه دبیرستان
gymnasiums
U
زورخانه دبیرستان
junior high school
U
دبیرستان مقدماتی
gymnasium
U
زورخانه دبیرستان
lycee
U
دبیرستان فرانسوی
junior schools
U
دوره اول دبیرستان
junior school
U
دوره اول دبیرستان
lycee l
U
دبیرستان دولتی درفرانسه
principal
U
رئیس دانشکده یا دبیرستان
principals
U
رئیس دانشکده یا دبیرستان
technical school
U
هنرستان دبیرستان فنی
high schools
U
مدرسه متوسطه دبیرستان
professors
U
معلم دبیرستان یا دانشکده
high school
U
مدرسه متوسطه دبیرستان
professor
U
معلم دبیرستان یا دانشکده
proms
U
مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
public school
U
دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
prom
U
مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
juniors
U
دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
junior
U
دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
non matriculated
U
دوره دبیرستان را بپیان نرسانده یا بدانشگاه پذیرفته نشده
They dont recognize your high-school diploma here.
U
دیپلم دبیرستان شما را اینجا برسمیت نمی شناسند
transom
U
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
colleges
U
دانشگاه
Univ
U
دانشگاه
college
U
دانشگاه
academy
دانشگاه
university
U
دانشگاه
universities
U
دانشگاه
dramatics
U
کارهای هنری وخارج ازبرنامه دبیرستان و دانشکده روش نمایش
college of
[music, technology,...]
U
دانشگاه فناوری
senior technical college
U
دانشگاه فناوری
polytechnic
U
دانشگاه فناوری
president
U
رئیس دانشگاه
the institution of a universit
U
تاسیس دانشگاه
presidents
U
رئیس دانشگاه
technical university
U
دانشگاه فنی
academies
U
دانشگاه اموزشگاه
academical
U
دانشجوی دانشگاه
Chancellors
U
رئیس دانشگاه
Chancellor
U
رئیس دانشگاه
state university
U
دانشگاه ایالتی
University of Applied Sciences
[UAS]
U
دانشگاه فناوری
staff college
U
دانشگاه جنگ
state university
U
دانشگاه دولتی
academy
U
دانشگاه هنر
chaired
U
کرسی استادی در دانشگاه
matriculant
U
قبول شده در دانشگاه
vice-chancellor
U
معاون رئیس دانشگاه
vice-chancellors
U
معاون رئیس دانشگاه
semesters
U
دوره 61 هفتهای دانشگاه
semester
U
دوره 61 هفتهای دانشگاه
war college
U
دانشگاه عالی جنگ
chairs
U
کرسی استادی در دانشگاه
chairing
U
کرسی استادی در دانشگاه
chair
U
کرسی استادی در دانشگاه
proctor
U
مدیر اجرایی دانشگاه
extramural
U
مربوط به خارج از دانشگاه
rector
U
رئیس دانشگاه رهبر
rectors
U
رئیس دانشگاه رهبر
vice chancellor
U
معاون رئیس دانشگاه
He is majoring in mathematic at the university.
U
در دانشگاه رشته ریاضیات می هواند
mattriculation
U
نام نویسی دردانشکده یا دانشگاه
He was not admitted to the university.
U
اورا به دانشگاه راه ندادند
As a university professor , his performance stank.
U
طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
matriculated
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculation
U
امتحان ورودی دانشگاه کنکور
matriculation
U
دخول یا نام نویسی در دانشگاه
academic costume
U
لباس رسمی استادی دانشگاه
send down
U
دانشجویی را از دانشگاه بیرون کردن
matriculate
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
in the schools
U
مشغول دادن امتحانات دانشگاه
faculties
U
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
matriculating
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
academicals
U
لباس رسمی استادی دانشگاه
matriculates
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
spring practice
U
دوره تمرینهای بهاری دانشگاه
alma mater
U
سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه
faculty
U
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
ox man
U
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
underclassman
U
شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
chancellery
U
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
sixth form
U
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
command and general staff college
U
دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
berkeley unix
U
گونهای از UNIX که توسط دانشگاه کالیفرنیا
sixth forms
U
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
chancellory
U
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
school and college ability test
آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
varsity
U
تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
general staff college
U
دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
matriculating
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
advisee
U
کسی که از مشاور در مدرسه یا دانشگاه کمک می گیرد
matriculated
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
academia
U
حیطه ای از فعالیت ها و کار مرتبط با تحصیل در دانشگاه
matriculates
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
he went out in the poll
U
امتحان دانشگاه را گذراندولی امتیاز ویژهای نگرفت
matriculate
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
school doctor
U
استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
jayvee
U
عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه
poll degree
U
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
great go
U
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
university extension
U
تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند
bachelors
U
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
bachelor
U
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
into the bargain
U
بالای ان
outreach
U
بالای سر
oer
U
بالای
over-
U
بالای
over-
U
بالای سر
above
U
بالای
over
U
بالای سر
overhead
U
بالای سر
above
U
بالای سر
upping
U
بالای
upped
U
بالای
up
U
بالای
atop of
U
در بالای
atop of
U
بالای
overhead
U
در بالای سر
at the top of
U
در بالای
over
U
بالای
upstream
U
بالای رودخانه
roof tree
U
کش بالای شیروانی
ridge pole
U
کش بالای شیروانی
plunging fire
U
اتش بالای سر
ridge tree
U
کش بالای شیروانی
uptown
U
بالای شهر
It passed over my head.
U
از بالای سرم رد شد
ridge piece
U
کش بالای شیروانی
above the earth
U
بالای زمین
rooftop
U
بالای بام
rooftops
U
بالای بام
up the street
U
بالای خیابان
crown
U
بالای هرچیزی
crow's nest
U
بالای بلندی
on
U
بالای در باره
pressure above the atmosphere
U
فشار بالای جو
fanlight
U
پنجره بالای در
fanlights
U
پنجره بالای در
crowns
U
بالای هرچیزی
aloft
U
در بالای زمین
overhead backhand
U
بک هند از بالای سر
mantel board
U
در بالای بخاری
in-
U
بالای روی
over the horizon
U
از بالای افق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com