Perdic | وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	vehicular U	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	means of transport U	وسائط نقلیه
	trafficking U	عبو ومرور وسائط نقلیه
	traffic U	عبو ومرور وسائط نقلیه
	traffick U	عبو ومرور وسائط نقلیه
	meetings U	تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
	traffics U	عبو ومرور وسائط نقلیه
	trafficked U	عبو ومرور وسائط نقلیه
	meeting U	تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
	phallic U	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
	traffic signal U	علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
	stoplight U	چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
	stoplights U	چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
	hijacks U	دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
	hijack U	دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
	hijacked U	دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
	checkpoints U	محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
	trailerite U	ساکن اتاقهای متحرک بوسیله وسائط نقلیه
	checkpoint U	محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
	check-points U	محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
	road test U	ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
	trailer camp U	محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
	dilly U	وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
	trailer court U	محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
	trailer park U	محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
	motor pool U	گروهی از وسائط نقلیه برای مقاصد نظامی یا حمل ونقل بنوبت
	bureaucratic U	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
	olympian U	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
	syzygial U	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
	choral U	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
	subglacial U	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
	telepathic U	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
	dialectological U	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
	sothic U	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
	puritanical U	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
	phylar U	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
	lexicographic U	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
	rectal U	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
	cliquy U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	kinetic U	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
	supervisory U	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
	cliquey U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	erotic U	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
	monarchic U	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
	sister services U	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
	zygose U	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
	frontal U	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
	lithic U	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
	following distance U	فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
	logistics U	شعبهای از فنون نظامی که درباره فن لشکرکشی و وسائط نقلیه وتهیه اردوگاه واذوقه ومهمات لازمه درطی لشکرکشی بحث میکند
	Neanderthal U	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
	hermitical U	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
	morphic U	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
	associate U	وابسته وابسته کردن
	associated U	وابسته وابسته کردن
	associates U	وابسته وابسته کردن
	associating U	وابسته وابسته کردن
	popliteal U	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
	physico chemical U	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
	epistemologycal U	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
	poplitaeal U	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
	life cycle hypothesis U	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
	piggy back traffic U	حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
	piggyback trafic U	حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
	dependant U	وابسته
	commissarial U	وابسته به
	affiliated U	وابسته
	germane U	وابسته
	attributable U	وابسته به
	tuitionary U	وابسته به
	comprador U	وابسته
	hanger on U	وابسته
	affiliates U	وابسته
	cephalic U	وابسته به سر
	adjectives U	وابسته
	aquatic U	وابسته به اب
	affiliate U	وابسته
	related U	وابسته
	dependants U	وابسته
	affiliating U	وابسته
	riverrine U	وابسته به
	messianic U	وابسته به
	diphtheric U	وابسته به
	attached U	وابسته
	thereof U	وابسته به ان
	of kin U	وابسته
	elysian U	وابسته به
	pertinent U	وابسته
	congenerous U	وابسته
	thereof=of that U	وابسته به ان
	syncop U	وابسته به غش
	subordinates U	وابسته
	sexual organs U	وابسته به
	correspondent U	وابسته
	contingents U	وابسته
	pertianing U	وابسته
	adjective U	وابسته
	attendants U	وابسته
	appurtenant U	وابسته
	subordinated U	وابسته
	attendant U	وابسته
	correspondents U	وابسته
	plantar U	وابسته به کف پا
	wedded U	وابسته
	akin U	وابسته
	subordinating U	وابسته
	relative U	وابسته
	contingent U	وابسته
	pyretic U	وابسته به تب
	pyrexial U	وابسته به تب
	elfin U	وابسته به جن
	pyrexic U	وابسته به تب
	monitorial U	وابسته به
	attache U	وابسته
	levitical U	وابسته به
	federate U	وابسته
	federated U	وابسته
	belonging U	وابسته ها
	federates U	وابسته
	federating U	وابسته
	pertaining U	وابسته
	carpal U	وابسته به مچ
	interdependent U	وابسته
	israelitish U	وابسته به
	dependent U	وابسته
	cantabrigian U	وابسته به
	subordinate U	وابسته
	relevant U	وابسته
	febile U	وابسته به تب
	ogygian U	وابسته بروزگار
	rectorial U	وابسته به rector
	pygmean U	وابسته به پیگمی ها
	pygmaean U	وابسته به پیگمی ها
	olfactive U	وابسته به بویایی
	ranine U	وابسته به وزغ
	radio ulnar U	وابسته به زندبالاوزندپائین
	radio carpal U	وابسته به زندبالاومچ
	dipteran U	وابسته به دوبالان
	dramaturgic U	وابسته به فن نمایش
	secretarial U	وابسته بدبیرخانه
	secretarial U	وابسته به منشیگری
	onomastic U	وابسته به اسم
	dominical U	وابسته بخداوند
	locomotive U	وابسته به تحرک
	diphtheritic U	وابسته به خناق
	gasolinic U	وابسته به بنزین
	rectal U	وابسته به مقعد
	horticultural U	وابسته به گل برزی
	architectural U	وابسته به معماری
	dioecious U	وابسته به مگ س گیران
	congestive U	وابسته به تراکم
	veterinary U	وابسته بدامپزشکی
	rabid U	وابسته به هاری
	optic U	وابسته به بینایی
	clerical U	وابسته به روحانیون
	locomotives U	وابسته به تحرک
	galilean U	وابسته به گالیله
	visual U	وابسته به دید
	visually U	وابسته به دید
	visuals U	وابسته به دید
	folkish U	وابسته به فولکلور
	nomological U	وابسته به قانون
	non self maintained discharge U	تخلیه وابسته
	floricultural U	وابسته به گلکاری
	flexional U	وابسته به صرف
	sculptural U	وابسته به هنرپیکرتراشی
	depend U	وابسته بودن
	depended U	وابسته بودن
	depends U	وابسته بودن
	scribal U	وابسته به کتابت
	scolopendrine U	وابسته به هزارپاها
	scientail U	وابسته به علم
	folklorish U	وابسته به فولکلور
	noachian U	وابسته به نوح
	maternity U	وابسته به زایمان
	societal U	وابسته به اجتماع
	titanic U	وابسته به عنصرتیتانیوم
	skyey U	وابسته باسمان
	skiey U	وابسته باسمان
	probationary U	وابسته به التزام
	sister services U	خدمات وابسته
	neuralgic U	وابسته به پی درد
	shaksperian U	وابسته به شکسپیر
	shakespearian U	وابسته به شکسپیر
	shakespearean U	وابسته به شکسپیر
	sexed U	وابسته به تذکیروتانیث
	nicotinic U	وابسته به نیکوتین
	sex linked U	وابسته به جنسیت
	galactic U	وابسته به کهکشان
	atavistic U	وابسته به نیاکان
	cervical U	وابسته به گردن
	fetal U	وابسته به جنین
	ethnical U	وابسته به نژادشناسی
	odontic U	وابسته به دندان
	eponymic U	وابسته به سرخاندان
	sermon U	وابسته بموعظه
	sermons U	وابسته بموعظه
	rhinal U	وابسته به بینی
	secular U	وابسته بدنیا
	angelic U	وابسته به فرشته
	angelical U	وابسته به فرشته