English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
calisthenic U وابسته به ورزشهای سبک سوئدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
calisthenics U ورزشهای سبک بدون وسیله ورزشهای سوئدی
swedish U سوئدی
calisthenics U حرکات سوئدی
swedish medley U دو امدادی سوئدی در تالارسرپوشیده
swedish variation U واریاسیون سوئدی در دفاع تاراش
nordenfelt U یکجور مسلسل که سوئدی اختراع کرده است
pentathlons U ورزشهای پنجگانه
spectator sports U ورزشهای پر تماشاگر
aquatics U ورزشهای ابی
pentathlon U ورزشهای پنجگانه
aquatic sports U ورزشهای ابی
martial arts U ورزشهای رزمی
contact sports U ورزشهای برخوردی
court U زمین ورزشهای محوطهای
decathlons U ورزشهای ده گانه دوومیدانی
decathlon U ورزشهای ده گانه دوومیدانی
motorsports U ورزشهای با وسایل موتوری
jujitsu U مادر ورزشهای رزمی
noncontact sports U ورزشهای بدون برخورد
tae guk U بالاترین فلسفه ورزشهای رزمی
calisthenics U ورزشهای تمرینی بدون اسباب
cross country U درسرتاسرمزرعه ورزشهای میدانی وصحرایی
capitain's armband U بازوبند کاپیتان [ورزشهای با توپ]
abdominal endurance U ورزشهای تقویت عضلههای شکم
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
attributable U وابسته به
pyrexial U وابسته به تب
tuitionary U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
cantabrigian U وابسته به
germane U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
pyretic U وابسته به تب
dependant U وابسته
cephalic U وابسته به سر
dependants U وابسته
monitorial U وابسته به
pertaining U وابسته
attached U وابسته
commissarial U وابسته به
syncop U وابسته به غش
comprador U وابسته
congenerous U وابسته
attendant U وابسته
attendants U وابسته
aquatic U وابسته به اب
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
federate U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
related U وابسته
pertinent U وابسته
belonging U وابسته ها
dependent U وابسته
appurtenant U وابسته
levitical U وابسته به
akin U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
thereof=of that U وابسته به ان
elfin U وابسته به جن
of kin U وابسته
federating U وابسته
attache U وابسته
interdependent U وابسته
adjective U وابسته
thereof U وابسته به ان
adjectives U وابسته
israelitish U وابسته به
relative U وابسته
febile U وابسته به تب
riverrine U وابسته به
diphtheric U وابسته به
subordinated U وابسته
subordinate U وابسته
pertianing U وابسته
relevant U وابسته
sexual organs U وابسته به
messianic U وابسته به
wedded U وابسته
subordinates U وابسته
elysian U وابسته به
contingents U وابسته
subordinating U وابسته
correspondent U وابسته
correspondents U وابسته
contingent U وابسته
hanger on U وابسته
glandulous U وابسته به غدد
missions U وابسته به ماموریت
mission U وابسته به ماموریت
promethean U وابسته به پرومیتوس
faunistic U وابسته به جانوران
trophic U وابسته بتغذیه
fetal U وابسته به جنین
exegetic U وابسته به تفسیر
gnomonic U وابسته به شاخص
troy U وابسته به تروا
pessimistic U وابسته به بدبینی
nasal U وابسته به منخرین
focal U وابسته بکانون
shakespearian U وابسته به شکسپیر
programmatic U وابسته به پروگرام
nasal U وابسته به بینی
shaksperian U وابسته به شکسپیر
floricultural U وابسته به گلکاری
provencal U وابسته بشهر
scansorial U وابسته بصعود
tubulifloral U وابسته به استکانیان
tubuliferous U وابسته به استکانیان
flexional U وابسته به صرف
glandulose U وابسته به غدد
oratorical U وابسته به سخنرانی
planetary U وابسته به سیاره
far eastern U وابسته بخاوردور
laryngeal U وابسته بنای
generic U وابسته به تیره
gular U وابسته به مری
societal U وابسته به اجتماع
eugenic U وابسته به به نژادی
gutturo nasal U وابسته بگلووبینی
trachean U وابسته به نای
emotive U وابسته به احساسات
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
ethnologic U وابسته به نژادشناسی
degenerative U وابسته به انحطاط
totemistic U وابسته به توتم
ethnical U وابسته به نژادشناسی
haemic U وابسته بخون
acoustical U وابسته به شنوایی
adipic U وابسته به چربی
laryngitic U وابسته به نای
paralytics U وابسته به فلج
paralytic U وابسته به فلج
lenten U وابسته به چله
trigonometric U وابسته به مثلثات
facultative U وابسته به faculty
leninist U وابسته به لنین
naval U وابسته به کشتی
maritime U وابسته بدریانوردی
sister services U خدمات وابسته
saturnian U وابسته بزحل
skiey U وابسته باسمان
skyey U وابسته باسمان
gregorian U وابسته به گریگوری
marine U وابسته به دریانوردی
marines U وابسته به دریانوردی
connubial U وابسته به زناشویی
satellitory U وابسته به اقمارسیارات
materialistic U وابسته به مادیات
eponymic U وابسته به سرخاندان
aesthetically U وابسته به زیبایی
homicidal U وابسته به ادمکشی
press attache U وابسته مطبوعاتی
landed U وابسته بزمین
marian U وابسته به مریم
manurial U وابسته بکود
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
porcine U وابسته بخوک
sculptural U وابسته به هنرپیکرتراشی
mantic U وابسته به پیشگویی
uranological U وابسته به اسمانشناسی
scribal U وابسته به کتابت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com