Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
marian
U
وابسته به مریم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mariology
U
مبحث زندگی مریم باکره شناسایی مریم باکره
tuberose
U
گل مریم
miriam
U
مریم
rose of jericho
U
کف مریم
cyclamen
U
پنجه مریم
magdalen or lene
U
مریم مجدلیه
navel wnrt
U
قدح مریم
candlemas
U
عیدتطهیرحضرت مریم
scarlet sage
U
مریم سرخ
heart clover
U
مریم نخودی
swine bread
U
پنجه مریم
dicentra
U
گل قلب مریم
the virgin
U
مریم باکره
cyclamens
U
پنجه مریم
pennywort
U
قدح مریم
cotyledon
U
قدح مریم
virgin mary
U
مریم باکره
pennorth
U
قدح مریم
mary
U
مریم باکره
maudlin
U
مریم مجدلیه
garden sage
U
مریم گلی
mariolatry
U
مریم پرستی
mariolatrous
U
مریم پرست
sowbread
U
پنجه مریم
Madonnas
U
تصویر حضرت مریم
salvia
U
مریم گلی مریمی
Madonna
U
تصویر حضرت مریم
marist
U
عضو انجمن مریم
magnificat
U
سرود نیایش مریم
mariolatry
U
پرستش مریم مادر عیسی
assumption
U
جشن صعود مریم باسمان
lady day
U
عید مخصوص مریم باکره
little office
U
نماز مخصوص حضرت مریم
pieta
U
نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
mrs jordan nee mary
U
بانو جردن که نام خانه پدری او مریم است
mary maximus
U
ان مریم که از همنام های خود بیشتر سال دارد
lady chapel
U
کلیسا یا محراب کلیسایی که به مریم باکره تخصیص داده شده
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
pyrexic
U
وابسته به تب
dependant
U
وابسته
pyrexial
U
وابسته به تب
attendants
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
attached
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
plantar
U
وابسته به کف پا
cantabrigian
U
وابسته به
carpal
U
وابسته به مچ
israelitish
U
وابسته به
commissarial
U
وابسته به
attributable
U
وابسته به
federating
U
وابسته
comprador
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
syncop
U
وابسته به غش
congenerous
U
وابسته
dependants
U
وابسته
attendant
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
thereof=of that
U
وابسته به ان
interdependent
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
federate
U
وابسته
federated
U
وابسته
federates
U
وابسته
dependent
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
levitical
U
وابسته به
pertinent
U
وابسته
related
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
pertaining
U
وابسته
of kin
U
وابسته
germane
U
وابسته
adjective
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
akin
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
attache
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
belonging
U
وابسته ها
affiliated
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
subordinates
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
subordinating
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
contingent
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
relative
U
وابسته
contingents
U
وابسته
relevant
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
wedded
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
hanger on
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
riverrine
U
وابسته به
correspondent
U
وابسته
maritime
U
وابسته بدریانوردی
marines
U
وابسته به دریانوردی
troy
U
وابسته به تروا
logarithmic
U
وابسته به لگاریتم
fetal
U
وابسته به جنین
marine
U
وابسته به دریانوردی
naval
U
وابسته به کشتی
tubulifloral
U
وابسته به استکانیان
nasal
U
وابسته به منخرین
mission
U
وابسته به ماموریت
missions
U
وابسته به ماموریت
macaronic
U
وابسته به ماکارونی
tussive
U
وابسته به سرفه
tutelary
U
وابسته بقیمومت
programmatic
U
وابسته به پروگرام
lukan
U
وابسته به لوقا
promethean
U
وابسته به پرومیتوس
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
lucan
U
وابسته به لوقا
sister services
U
خدمات وابسته
nasal
U
وابسته به بینی
connubial
U
وابسته به زناشویی
saturnian
U
وابسته بزحل
eugenic
U
وابسته به به نژادی
hippocratic
U
وابسته به طب بقراط
homeric
U
وابسته به هومر
trigonometric
U
وابسته به مثلثات
limnetic
U
وابسته به اب شیرین
emotive
U
وابسته به احساسات
ethnical
U
وابسته به نژادشناسی
degenerative
U
وابسته به انحطاط
rabid
U
وابسته به هاری
provencal
U
وابسته بشهر
acoustical
U
وابسته به شنوایی
adipic
U
وابسته به چربی
sorcerous
U
وابسته به جادوگری
aerological
U
وابسته بهواشناسی
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
affiliated company
U
شرکت وابسته
exegetic
U
وابسته به تفسیر
landed
U
وابسته بزمین
tubuliferous
U
وابسته به استکانیان
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
materialistic
U
وابسته به مادیات
paralytic
U
وابسته به فلج
paralytics
U
وابسته به فلج
faunistic
U
وابسته به جانوران
satellitory
U
وابسته به اقمارسیارات
skiey
U
وابسته باسمان
far eastern
U
وابسته بخاوردور
generic
U
وابسته به تیره
skyey
U
وابسته باسمان
facultative
U
وابسته به faculty
hematic
U
وابسته به خون
societal
U
وابسته به اجتماع
trophic
U
وابسته بتغذیه
limnic
U
وابسته به اب شیرین
eponymic
U
وابسته به سرخاندان
flexional
U
وابسته به صرف
surgical
U
وابسته به جراحی
maximal
U
وابسته به حداکثر
matricidal
U
وابسته بمادرکشی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com