English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mycetozoan U وابسته به قارچ لجنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mycetozoan U قارچ لجنی
hymeneal U وابسته به سطح هاگدارومیوه اور قارچ
cloud chamber effect U اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
miry U لجنی
muddy water U آب لجنی
mycetozoan U کپک لجنی
to become muddy U لجنی شدن
sliminess U خاصیت گلی یا لجنی
fungus U قارچ
fungi U قارچ
fuzz ball U قارچ
fungicid U قارچ کش
fungicides U قارچ کس
fungicides U قارچ کش
fungicide U قارچ کش
fungicide U قارچ کس
mushroom U قارچ
mushrooms U قارچ
mushrooming U قارچ
mushroomed U قارچ
fairy ring U حلقه قارچ
fairy ring U قارچ حلقوی
tuber U قارچ دنبلان
mycophagy U قارچ خواری
spore U تخم قارچ
tubers U قارچ دنبلان
fungicidal U کشنده قارچ
deadly poisonous mushroom: destroying angel قارچ سمی
mucor U قارچ کپک
fungiform U قارچ مانند
fungus U قارچ سماروغ
fungoid U قارچ مانند
toadstools U قارچ سمی
toadstool U قارچ سمی
mycetophagous U قارچ خوار
fungivorous U قارچ خور
clouds U قارچ اتمی
clouding U قارچ اتمی
cloud U قارچ اتمی
mycology U قارچ شناسی
truffles U قارچ دنبلان
truffle U قارچ دنبلان
mold U قارچ انگلی گیاهان
penicillium U قارچ کپکی سبز
chanterelle U قارچ زرد خوردنی
mycologist U ویژه گر قارچ شناسی
mushroom anchor U لنگر قارچ مانند
fungiform U بشکل قارچ وسماروغ
mycelium U رشته رشدکننده قارچ
truffles U قارچ خوراکی دنبلان
truffle U قارچ خوراکی دنبلان
marasmus U قارچ کوچک سفیدهاگ
meadow mushroom U قارچ خوراکی معمولی
champignon U نوعی قارچ خوراکی
morel U قارچ مورکلای خوراکی
morelle U قارچ مورکلای خوراکی
mushrooms on toast U نان تست با قارچ
ketchup or catchup U سوس قارچ یا سماروغ
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
cantarellus U نوعی قارچ کوهی خوراکی
base surge U ابر پایه قارچ اتمی
fungicide U ماده دافع یا نابودکننده قارچ
lower fungus U قارچ بدون کلاهک هاگ
verticillium U قارچ ناقص افت گیاهی
fungicides U ماده دافع یا نابودکننده قارچ
cloud top height U ارتفاع صعود قارچ اتمی
mildew U کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
mycelium U توده بهم بافته مولد قارچ وباکتری
schizomycete U ارگانیسمهای ریز فاقدکلروفیل که جزء قارچ محسوبند
hymeneal U سطح هاگدار ومیوه اور قارچ سرود عروسی
teleutospore U هاگ کامل وبالغ قارچ در اخر دوره باروری
teliospore U جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associate U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
dry rot U پوسیدگی [خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
tuitionary U وابسته به
monitorial U وابسته به
related U وابسته
dependant U وابسته
pyretic U وابسته به تب
dependants U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
affiliate U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
affiliated U وابسته
of kin U وابسته
congenerous U وابسته
interdependent U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
attendant U وابسته
attendants U وابسته
attache U وابسته
aquatic U وابسته به اب
comprador U وابسته
commissarial U وابسته به
elysian U وابسته به
affiliates U وابسته
diphtheric U وابسته به
pertaining U وابسته
riverrine U وابسته به
adjectives U وابسته
adjective U وابسته
relative U وابسته
subordinating U وابسته
affiliating U وابسته
appurtenant U وابسته
pertinent U وابسته
germane U وابسته
contingents U وابسته
carpal U وابسته به مچ
subordinate U وابسته
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
contingent U وابسته
federating U وابسته
federate U وابسته
messianic U وابسته به
levitical U وابسته به
relevant U وابسته
thereof U وابسته به ان
cantabrigian U وابسته به
correspondent U وابسته
correspondents U وابسته
federates U وابسته
sexual organs U وابسته به
federated U وابسته
wedded U وابسته
akin U وابسته
hanger on U وابسته
febile U وابسته به تب
dependent U وابسته
attributable U وابسته به
attached U وابسته
cephalic U وابسته به سر
syncop U وابسته به غش
elfin U وابسته به جن
israelitish U وابسته به
pertianing U وابسته
belonging U وابسته ها
thereof=of that U وابسته به ان
photic U وابسته به نوروروشنایی
army attache U وابسته نظامی
attache U وابسته نظامی
penological U وابسته به کیفرشناسی
avian U وابسته به مرغان
archimedean U وابسته به ارشمیدس
pediculate U وابسته به خفاش
petiolar U وابسته به برگدم
astronautical U وابسته به فضانوردان
associated company U شرکت وابسته
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
army attache U وابسته زمینی
peruvian U وابسته به پرو
bacterial U وابسته به باکتری
rectal U وابسته به مقعد
rectorial U وابسته به rector
porcine U وابسته بخوک
perigean U وابسته به حضیضی
petrologic U وابسته به سنگ
bacchanal U وابسته به باکوس
balsamic U وابسته به بلسان
ranine U وابسته به وزغ
auricular U وابسته بشنوایی
perigeal U وابسته به حضیضی
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
auditive U وابسته به شنوایی
menstrual U وابسته به قاعده گی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com