English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
seraphic U وابسته به فرشتگان سرافین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
seraphs U فرشتگان سرافین
seraphim U فرشتگان سرافین
seraph U فرشتگان سرافین
hiearchic U وابسته به دستگاه فرشتگان
angeology U مبحث فرشتگان
heavenly hierarchy U سلسله مراتب فرشتگان
heavenly hierarchy U پایه بندی فرشتگان
cherubim U فرشتگان اسمانی بصورت بچه بالدار
cherub U فرشتگان اسمانی بصورت بچه بالدار
cherubs U فرشتگان اسمانی بصورت بچه بالدار
hierarchies U گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
hierarchy U گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
white magic U جادو گری بوسیله فرا خواندن فرشتگان کیمیا
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
monitorial U وابسته به
attributable U وابسته به
thereof U وابسته به ان
pyrexic U وابسته به تب
adjective U وابسته
aquatic U وابسته به اب
pyrexial U وابسته به تب
pyretic U وابسته به تب
belonging U وابسته ها
subordinating U وابسته
subordinates U وابسته
cephalic U وابسته به سر
thereof=of that U وابسته به ان
diphtheric U وابسته به
relative U وابسته
israelitish U وابسته به
subordinate U وابسته
subordinated U وابسته
adjectives U وابسته
wedded U وابسته
commissarial U وابسته به
hanger on U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
attache U وابسته
levitical U وابسته به
akin U وابسته
congenerous U وابسته
dependants U وابسته
dependant U وابسته
related U وابسته
dependent U وابسته
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
sexual organs U وابسته به
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
comprador U وابسته
correspondents U وابسته
riverrine U وابسته به
pertianing U وابسته
tuitionary U وابسته به
appurtenant U وابسته
relevant U وابسته
carpal U وابسته به مچ
attendant U وابسته
elfin U وابسته به جن
syncop U وابسته به غش
attendants U وابسته
federate U وابسته
federated U وابسته
messianic U وابسته به
federates U وابسته
federating U وابسته
elysian U وابسته به
pertaining U وابسته
contingents U وابسته
contingent U وابسته
attached U وابسته
febile U وابسته به تب
pertinent U وابسته
cantabrigian U وابسته به
interdependent U وابسته
of kin U وابسته
germane U وابسته
correspondent U وابسته
adipic U وابسته به چربی
aortal U وابسته بشاهرگ
aerological U وابسته بهواشناسی
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
antichristian U وابسته به دجال
nassal U وابسته به بینی
thermometric U وابسته به گرماسنج
anginal U وابسته به گلودرد
nasolabial U وابسته به لب و بینی
natatorial U وابسته به شنا
aortic U وابسته بشاهرگ
jobless U وابسته به بیکاری
altitudinal U وابسته به اوج
associated company U شرکت وابسته
army attache U وابسته نظامی
therof U وابسته بان
army attache U وابسته زمینی
monotheistic U وابسته به توحید
archimedean U وابسته به ارشمیدس
naval attache U وابسته دریایی
mythologic U وابسته به اساطیر
analphabetic U وابسته به بیسوادی
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
affiliated company U شرکت وابسته
air attache U وابسته هوایی
thermometric U وابسته به گرماسنجی
myelogenous U وابسته بمغزاستخوان
natatory U وابسته به شنا
negroid U وابسته به سیاهان
astronautical U وابسته به فضانوردان
aesthetically U وابسته به زیبایی
municipal U وابسته بشهرداری
orthopedic U وابسته به استخوانپزشکی
tetanal U وابسته به کزاز
scientific U وابسته بعلم
investigatory U وابسته به رسیدگی
vital U وابسته به زندگی
vital U وابسته بزندگی
menstrual U وابسته به قاعده گی
texas U وابسته به تکزاس
seminal U وابسته به منی
structural U وابسته به ساختمان
aesthetic U وابسته به زیبایی
onomastic U وابسته به اسم
humans U وابسته بانسان
human U وابسته بانسان
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
ornithic U وابسته به مرغان
outer directed U برون وابسته
ovular U وابسته به تخمک
surgical U وابسته به جراحی
oracular U وابسته به وحی
matrimonial U وابسته به عروسی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
jugular U وابسته بوریدوداجی
paschal U وابسته به عیررستاخیزمسیح
passerine U وابسته به گنجشک
cosmic U وابسته بگیتی
tenruial U وابسته بتصدی
photographic U وابسته به عکاسی
parenthetical U وابسته به دو کمانک
porcine U وابسته بخوک
palatal U وابسته به کام
palatal U وابسته سق دهانی
palating U وابسته بسق
homicidal U وابسته به ادمکشی
terpsichorean U وابسته به رقص
solar U وابسته بخورشید
structural U وابسته به بنا
structurally U وابسته به ساختمان
structurally U وابسته به بنا
paralytics U وابسته به فلج
paralytic U وابسته به فلج
materialistic U وابسته به مادیات
nomological U وابسته به قانون
connubial U وابسته به زناشویی
marines U وابسته به دریانوردی
marine U وابسته به دریانوردی
maritime U وابسته بدریانوردی
noachian U وابسته به نوح
generic U وابسته به تیره
Judaic U وابسته به یهودا
degenerative U وابسته به انحطاط
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
emotive U وابسته به احساسات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com