Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
north-eastern
U
وابسته به شمال شرق ایالات متحده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blue laws
U
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
blue law
U
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
Indian summer
U
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
Indian summers
U
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
federal reserve system
U
ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
united states
U
ایالات متحده
USA
U
ارتش ایالات متحده
ole glory
U
پرچم ایالات متحده
united states attorney
U
دادستان کل ایالات متحده
United States of America
U
ایالات متحده امریکا
USA
U
مخفف ایالات متحده امریکا
stars and bars
U
نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
U.S.A.F
U
مخفف نیروی هوایی ایالات متحده
department of state
U
وزارت خارجه ایالات متحده امریکا
f.b.i
U
یکی از ادارات وزارت دادگستری ایالات متحده
girl scouts
U
عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
girl scout
U
عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
republican party
U
یکی از دوحزب بزرگ ایالات متحده امریکا
Central Intelligence Agency
U
مرکز اداره اطلاعات
[ایالات متحده آمریکا]
Uncle Sam
U
لقب دولت ایالات متحده امریکا عمو سام
The passenger was admitted into the USA.
U
به مسافر اجازه ورود به ایالات متحده آمریکا را دادند.
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack.
U
سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
liberty party
U
حزب مخالف سیستم برده داری که در سال 0481 در ایالات متحده امریکاتشکیل شد
national crime information center
U
شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد
member banks
U
در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
new deal
U
روش سیاسی جدیدی که از دوران روزولت اعمال ان از طرف دولت ایالات متحده امریکا شروع شد
Ivy League
U
نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
We planned to do a cross-country trip in the US, but our parents ruled that out/vetoed it.
U
ما برنامه ریختیم سفری سرتاسری در ایالات متحده بکنیم اما پدر و مادرمان جلویمان را گرفتند
[مخالفت کردند ]
.
democratic party
U
یکی از دو حزب بزرگ سیاسی ایالات متحده امریکا که به صورت فعلیش از 8281 تاسیس شده لیکن از 7871 عملا" موجود بوده است
communications stallite corporation
U
یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
Midwestern
U
وابسته به ایالتهای میانی ایالت متحده
point four
U
چهارمین ماده از مواد اصلی نطق افتتاحیه ترومن رئیس جمهور امریکادر ژانویه 9491 در کنگره که در ان پیشنهاد شده بود که ایالات متحده امریکا به وسیله تامین کمکها و مساعدتهای فنی در کشورهای توسعه نیافته جهان
holarctic
U
وابسته به ناحیه قطب شمال منطقه قطب شمال
central treaty organization
U
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
unified command
U
نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
Nordic
U
وابسته به شمال اروپا
polar
U
وابسته به قطب شمال وجنوب
moorish
U
وابسته به اهالی شمال افریقا
arctic
U
وابسته بقطب شمال سرد
upstate
U
وابسته به بخش شمالی ایالت شمال ایالت نیویورک
baltic
U
دریای بالتیک در شمال اروپا وابسته به بالتیک
northing
U
عرض شمالی انحراف به سوی شمال شمال شبکه
northeast
U
شمال شرقی شمال شرق
north-west
U
شمال غربی در شمال غرب
northwest
U
شمال غرب شمال غربی
north-east
U
شمال شرقی در شمال شرق
north west
U
شمال غرب شمال غربی
north east
U
شمال شرق شمال شرقی
north by cast
U
میان شمال و شمال شرقی
north north east
U
میان شمال و شمال خاور
federal government
U
حکومت متحده
the united kingdom
U
سلطنت متحده
federal council
U
مجلس متحده
lord lieutenant
U
نماینده پادشاه در ایالات
confederacies
U
ایالات هم پیمان هم پیمانی
confederacy
U
ایالات هم پیمان هم پیمانی
the united states of america
U
ایالات یا کشورهای متحدامریکا
United Arab Emirates
U
امارات متحده عربی
United Kingdom
U
کشور متحده پادشاهی
united arab republic
U
جمهوری متحده عربی
federal council
U
مجلس دولت متحده
federal authorities
U
قدرت دولت متحده
interstate commerce commission
U
کمیسیون تجارت بین ایالات
state hood
U
حالت وشرایط ایالات امریکا
federal constitution
U
قانون اساسی دولت متحده
texas
U
استان تکزاس درکشورهای متحده امریکا
statehood
U
یکی از ایالتهای متحده شدن یا بودن
virginia
U
نام یکی از ایالات اتازونی توتون ویرژینی
sherman anti trust act
U
قانون ضد تراست شرمن درایالات متحده امریکا
illinois
U
استان >ایلی نویز< در ایالت متحده امریکا
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
first class cricket
U
مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
north
U
در شمال
north
U
شمال
northerly
U
شمال
north
<adj.>
U
شمال
provincialism
U
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
northwest
U
شمال باختری
north
U
باد شمال
north
U
روبه شمال
north westerly
U
شمال غربی
north-east
U
شمال شرق
northerner
U
اهل شمال
Libya
U
شمال افریقا
northbound
U
عازم شمال
northerners
U
اهل شمال
north-eastern
U
از شمال خاوری
north-eastern
U
رو به شمال شرق
northeastern
U
شمال شرقی
north west
U
شمال باختر
north easterly
U
شمال شرقی
the north pole
U
قطب شمال
northwardly
U
سوی شمال
north-easterly
U
شمال شرقی
arctic
U
قطب شمال
North Pole
U
قطب شمال
north-westerly
U
در شمال باختر
north-westerly
U
شمال غربی
northerly
U
به سمت شمال
northeastward
U
شمال شرقی
northwestern
U
شمال غربی
north east
U
در شمال خاور
north east
U
شمال خاور
arcturus
U
نگهبان شمال
epsilon bootis
U
رایت شمال
grid north
U
شمال شبکه
ina northerly direction
U
سوی شمال
true north
U
شمال واقعی
true north
U
شمال جغرافیایی
true north
U
شمال حقیقی
magnetic north
U
شمال مغناطیسی
north-western
U
شمال غربی
NW
U
شمال غربی
northeast
U
شمال خاوری
north-west
U
شمال غرب
north wind
U
باد شمال
compass north
U
شمال مغناطیسی
northern
U
ساکن شمال
compass rose
U
شمال نما
north western
U
شمال غربی
north westerly
U
در شمال باختر
rubicon
U
رودی در شمال ایتالیا
ina northerly direction
U
بطرف شمال شمالا
compass north
U
شمال قطب نما
smew
U
مرغابی شمال اروپاواسیا
Arctic Circle
U
مدار قطب شمال
celestial north pole
U
قطب شمال عالم
Flemish Mannerism
U
انقلاب شمال اروپا
ice foot
U
دیواره یخ درنواحی شمال
upstater
U
اهل شمال استان
NW
U
مخفف شمال غرب
northwester
U
طوفان شمال غربی
northwester
U
باد شمال غربی
northeaster
U
باد شمال خاوری
northernmost
U
دورترین محل در شمال
northwards
U
بسوی شمال شمالا
northwardly
U
بطرف شمال شمالی
norther
U
بیشتر بطرف شمال
north light roof
U
بام شمال نور
northeastward
U
بطرف شمال شرقی
north easter
U
باد شمال خاور
north wester
U
باد شمال باختر
northeastern
U
مربوط به شمال شرقی
northeaster
U
نسیم شمال شرقی
north-eastern
U
به سوی شمال شرق
northwestwards
U
بطرف شمال غربی
northward
U
بسوی شمال شمالا
magnetic north pole
U
قطب شمال مغناطیسی
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lemmings
U
موش صحرایی قطب شمال
uptown
U
واقع در محلات شمال شهر
piedmont
U
ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
steelhead
U
ماهی ازاد شمال امریکا
barbary
U
کشوران اسلامی شمال افریقا
narwal
U
نهنگ دریایی قطب شمال
moor
U
اهل شمال افریقا مسلمان
moored
U
اهل شمال افریقا مسلمان
moors
U
اهل شمال افریقا مسلمان
lemming
U
موش صحرایی قطب شمال
narwhale
U
نهنگ دریایی قطب شمال
euroclidon
U
بادطوفانی شمال شرقی درمدیترانه
low dutch
U
زبان شمال المان و هلندی
narwhal
U
نهنگ دریایی قطب شمال
laplander
U
اهل در شمال اسکاندیناوی زبان لایلاندی
inkberry
U
درخت خاص شمال شرق امریکا
The aircrafts was flying in a northerly direction.
U
هواپیما در جهت شمال حرکت می کرد
trouvere
U
شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
troy
U
شهر تروا در شمال غربی اسیای صغیر
shaman
U
کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
declination
U
مقدار تفاوت بین شمال واقعی و مغناطیسی
bald eagles
U
نوعی عقاب که در شمال امریکا زندگی میکند
fox grape
U
انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
white crappie
U
ماهی خوراکی نقره فام شمال امریکاcell
bald eagle
U
نوعی عقاب که در شمال امریکا زندگی میکند
Nahavand
U
شهر نهاوند
[در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
Expressionism
U
[جنبش هنرمندان شمال اروپا بخصوص در آلمان و هلند]
English style
U
[نوعی سبک قرن بیستم در انگلستان و شمال آمریکا]
new england
U
نام شش ایالت در شمال خاوراتازونی در امتداداقیانوس اهالی انراگویند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com