English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
planetary U وابسته به سیاره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
planet U سیاره
planets U سیاره
queen of heaven U خرده سیاره
minor planet U سیاره خرد
planetoid U سیاره خرد
planeted U سیاره نشین
asteroids U خرده سیاره
asteroid U خرده سیاره
planetology U سیاره شناسی
asteroids U سیاره خرد اخترواره
asteroid U سیاره خرد اخترواره
move of a planet U گردش یا حرکت سیاره
planetariums U سیاره نما ستاره دیدگاه
planetarium U سیاره نما ستاره دیدگاه
mean distance U فاصله حداکثر وحداقل سیاره از قمر
lander U فضاپیمایی که میتواند به ارامی روی سطح سیاره موردنظر بنشیند
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subordinates U وابسته
subordinating U وابسته
subordinated U وابسته
dependant U وابسته
pyretic U وابسته به تب
aquatic U وابسته به اب
pyrexic U وابسته به تب
dependent U وابسته
riverrine U وابسته به
pyrexial U وابسته به تب
dependants U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
carpal U وابسته به مچ
federated U وابسته
federate U وابسته
appurtenant U وابسته
cantabrigian U وابسته به
interdependent U وابسته
monitorial U وابسته به
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
akin U وابسته
attache U وابسته
attributable U وابسته به
wedded U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
affiliating U وابسته
levitical U وابسته به
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
congenerous U وابسته
related U وابسته
comprador U وابسته
attendant U وابسته
commissarial U وابسته به
pertinent U وابسته
thereof U وابسته به ان
cephalic U وابسته به سر
attendants U وابسته
germane U وابسته
correspondents U وابسته
contingent U وابسته
tuitionary U وابسته به
of kin U وابسته
elysian U وابسته به
pertianing U وابسته
relative U وابسته
correspondent U وابسته
pertaining U وابسته
relevant U وابسته
febile U وابسته به تب
messianic U وابسته به
sexual organs U وابسته به
elfin U وابسته به جن
syncop U وابسته به غش
contingents U وابسته
israelitish U وابسته به
attached U وابسته
hanger on U وابسته
diphtheric U وابسته به
belonging U وابسته ها
thereof=of that U وابسته به ان
subordinate U وابسته
natatorial U وابسته به شنا
nassal U وابسته به بینی
aortic U وابسته بشاهرگ
naval attache U وابسته دریایی
orthopedic U وابسته به استخوانپزشکی
therof U وابسته بان
natatory U وابسته به شنا
texas U وابسته به تکزاس
aortal U وابسته بشاهرگ
investigatory U وابسته به رسیدگی
neuralgic U وابسته به پی درد
palatal U وابسته به کام
palatal U وابسته سق دهانی
anginal U وابسته به گلودرد
palating U وابسته بسق
ovular U وابسته به تخمک
outer directed U برون وابسته
municipal U وابسته بشهرداری
antichristian U وابسته به دجال
seminal U وابسته به منی
vital U وابسته به زندگی
vital U وابسته بزندگی
passerine U وابسته به گنجشک
myelogenous U وابسته بمغزاستخوان
astronautical U وابسته به فضانوردان
solar U وابسته بخورشید
photographic U وابسته به عکاسی
patrimonial U وابسته میراث
surgical U وابسته به جراحی
attache U وابسته نظامی
oracular U وابسته به وحی
matrimonial U وابسته به عروسی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
jugular U وابسته بوریدوداجی
paschal U وابسته به عیررستاخیزمسیح
tenruial U وابسته بتصدی
associated company U شرکت وابسته
menstrual U وابسته به قاعده گی
tetanal U وابسته به کزاز
parenthetical U وابسته به دو کمانک
nasolabial U وابسته به لب و بینی
porcine U وابسته بخوک
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
archimedean U وابسته به ارشمیدس
terpsichorean U وابسته به رقص
mythologic U وابسته به اساطیر
army attache U وابسته نظامی
homicidal U وابسته به ادمکشی
army attache U وابسته زمینی
negroid U وابسته به سیاهان
ethnic U وابسته به نژادشناسی
connubial U وابسته به زناشویی
odontic U وابسته به دندان
theosophical U وابسته به عرفان
oesophageal U وابسته به مری
ogygian U وابسته بروزگار
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
degenerative U وابسته به انحطاط
oleic U وابسته بروغن
olfactive U وابسته به بویایی
missions U وابسته به ماموریت
mission U وابسته به ماموریت
pessimistic U وابسته به بدبینی
numerary U وابسته به اعداد
emotive U وابسته به احساسات
nomological U وابسته به قانون
marines U وابسته به دریانوردی
materialistic U وابسته به مادیات
paralytic U وابسته به فلج
marine U وابسته به دریانوردی
paralytics U وابسته به فلج
maritime U وابسته بدریانوردی
nunnish U وابسته به راهبات
numbered fleet U ناوگان وابسته
generic U وابسته به تیره
naval U وابسته به کشتی
landed U وابسته بزمین
non self maintained discharge U تخلیه وابسته
nasal U وابسته به منخرین
nasal U وابسته به بینی
onomastic U وابسته به اسم
aerological U وابسته بهواشناسی
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com