Perdic | وابسته به سنجش فشار هوا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (6 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	barometric U	وابسته به سنجش فشار هوا
	barometrical U	وابسته به سنجش فشار هوا

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	manometric U	وابسته به سنجش فشار گازیا دمه
Other Matches

	measuring voltage U	فشار سنجش
	barometry U	سنجش فشار هوا
	manometer U	الت سنجش فشار خون
	hydrometric U	وابسته به سنجش وزن ویژه ابگونه ها
	measuring technique U	متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
	scalar U	توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
	ppi gauge U	معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
	cabin pressure U	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
	pressurized cabin U	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
	compensating relief valve U	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
	pitot static system U	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
	pore pressure U	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
	phallic U	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
	cabin pressurization safety valve U	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
	compressor pressure ratio U	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
	isopiestic U	دارای فشار یکسان خط هم فشار
	olympian U	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
	syzygial U	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
	bureaucratic U	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
	subglacial U	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
	dialectological U	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
	choral U	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
	telepathic U	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
	low head plant U	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
	sothic U	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
	rectal U	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
	puritanical U	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
	lexicographic U	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
	vehicular U	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
	phylar U	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
	supervisory U	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
	cliquy U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	erotic U	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
	monarchic U	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
	cliquey U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	kinetic U	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
	piezoelectric U	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
	appraisals U	سنجش
	measurment U	سنجش
	degress of comparison U	سنجش
	scalar U	سنجش
	appraisal U	سنجش
	evalution U	سنجش
	assessment U	سنجش
	assessments U	سنجش
	evaluation U	سنجش
	measure U	سنجش
	evaluations U	سنجش
	deliberation U	سنجش
	ponderingly U	با سنجش
	ponderation U	سنجش
	measurement U	سنجش
	pondering U	سنجش
	g U	سنجش
	pondered U	سنجش
	ponder U	سنجش
	measurements U	سنجش
	poneration U	سنجش
	scaling U	سنجش
	assay U	سنجش
	assays U	سنجش
	ponders U	سنجش
	deliberations U	سنجش
	energy absorber U	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
	impluse level U	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
	high voltage transformer U	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
	measuring technique U	تکنیک سنجش
	comparative measurement U	سنجش مقایسهای
	incommensurable U	سنجش ناپذیر
	measuring unit U	واحد سنجش
	measuring transductor U	ترانسدوکتور سنجش
	metage U	حق سنجش قپانداری
	measuring thermocouple U	ترموکوپل سنجش
	measuring unit U	عضو سنجش
	measurment U	سنجش اندازه
	measuring thermocouple U	عنصرحرارتی سنجش
	comparative measurement U	سنجش قیاسی
	method of measurment U	روش سنجش
	depth measurement U	سنجش گودی
	assay U	ازمایش سنجش
	voltage measuring U	سنجش ولتاژ
	assays U	ازمایش سنجش
	ponderable U	قابل سنجش
	accuracy to gage U	دقت سنجش
	font metric U	سنجش فونت
	clocked U	با سنجش زمان
	frequency measurement U	سنجش فرکانس
	voltage measuring U	سنجش فشارالکتریکی
	pulmometry U	سنجش گنجایش شش
	delib erator U	سنجش کننده
	ponderability U	سنجش پذیری
	colorimetry U	سنجش رنگ
	volumetric analysis U	سنجش حجمی
	measuring frequency U	فرکانس سنجش
	measuring method U	اسلوب سنجش
	graduated steel straight edge U	شینه سنجش
	measuring period U	مدت سنجش
	measuring period U	دوره سنجش
	measuring position U	محل سنجش
	ratings U	سنجش توان
	measuring current U	جریان سنجش
	measuring coil U	بوبین سنجش
	measuring circuit U	مدار سنجش
	measuring cable U	کابل سنجش
	meters U	وسیله سنجش
	measuring diaphragm U	دیافراگم سنجش
	meter U	وسیله سنجش
	measuring diaphragm U	ممبران سنجش
	measuring generator U	مولد سنجش
	measurable U	سنجش پذیر
	indirect measurement U	سنجش غیرمستقیم
	high accuracy measurement U	سنجش دقیق
	precision measurment U	سنجش دقیق
	rating U	سنجش توان
	measuring junction U	محل سنجش
	measuring junction U	نقطه سنجش
	measuring error U	خطای سنجش
	measuring range U	ناحیه ی سنجش
	datum line U	خط مبنای سنجش
	measuring relay U	رله سنجش
	market appraisal U	سنجش بازار
	measuring switch U	کلید سنجش
	measuring system U	سیستم سنجش
	comparison U	تطبیق سنجش
	comparisons U	تطبیق سنجش
	measuring technique U	روش سنجش
	measuring sensitivity U	حساسیت سنجش
	sociometry U	سنجش افکاراجتماعی
	measuring rectifier U	یکسوکننده سنجش
	biometrics U	زیست سنجش
	emergency measure U	سنجش اضطراری
	measuring point U	نقطه سنجش
	measuring range U	حیطه سنجش
	surveyor's chain U	زنچیر سنجش
	calipers U	پرگار برای سنجش
	thermal resolution U	حداقل سنجش حرارت
	perimetry U	سنجش میدان دید
	imponderability U	عدم قابلیت سنجش
	scruple U	واحد سنجش چیزجزئی
	limit gage U	وسیله سنجش تلرانس
	mileage U	سنجش برحسب میل
	clocked input U	ورودی با سنجش زمان
	clocked flip flop U	الاکلنگ با سنجش زمان
	means tests U	سنجش استطاعت مالی
	the estimative faculty U	قوه سنجش یا براورد
	optical measuring system U	سیستم سنجش نوری
	means test U	سنجش استطاعت مالی
	pixing the coin U	سنجش عیار سکه
	tangible benefits U	سودهای قابل سنجش
	bel U	یگان سنجش صوت
	coductivity cell U	پیل سنجش رسانندگی
	precision measuring equipment U	تجهیزات سنجش دقیق
	assays U	عیار گرفتن سنجش
	assay U	عیار گرفتن سنجش
	acre U	برای سنجش زمین
	acres U	برای سنجش زمین
	mile U	مقیاس سنجش مسافت
	milage U	سنجش برحسب میل
	pulmometer U	الت سنجش گنجایش شش
	quantifiable U	قابل سنجش یا تعیین
	insulation measurement U	سنجش و ازمایش ایزولاسیون
	miles U	مقیاس سنجش مسافت
	instrumentation U	کاربرد وسائل سنجش
	measure U	مقایسه کردن سنجش
	eudiometry U	سنجش اکسیژن هوا
	photomrtry U	سنجش شدت روشنایی
	measuring thermocouple U	زوج فلزحرارتی سنجش
	aerometry U	سنجش غلظت هوا
	frontal U	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
	zygose U	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
	sister services U	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
	lithic U	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
	pitot pressure U	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
	clear one's ears U	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
	transvaluation U	سنجش ارزش برحسب معیارجدیدی
	rain gage U	وسیله سنجش میزان بارندگی
	Parts-per notation U	بخش در یکای سنجش [مهندسی]
	piezometer U	دستگاه سنجش شدت انفجار
	cohesiometer U	دستگاه سنجش چسبندگی خاک
	harmonometer U	الت سنجش هم اهنگی صداها
	ceilometer U	وسیله سنجش ارتفاع ابر
	butyrometer U	الت سنجش چربی شیر
	magneto ohmmeter U	میگر برای سنجش مقاومت
	transversal U	سنجش ارزش برحسی معیارنوینی
	dynameter U	اسباب سنجش قوه دوربین
	pyrometer U	الت سنجش گرمای زیاد
	ergograph U	دستگاه سنجش قدرت کارعضلانی
	incommensurability U	عدم تقارن سنجش ناپذیری
	moving coil measuring mechanism U	مکانیزم سنجش قاب گردان
	pluviometric U	مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
	vinometer U	الت سنجش الکل شراب
	roentgen U	واحد سنجش تشعشع اتمی
	exposure meter U	دستگاه سنجش نوردهی نورسنج
	transit compass U	الت سنجش گوشههای افقی
	sociometry U	سنجش روابط افراد جامعه
	chronograph U	الت سنجش فواصل زمانی
	sequencer U	اسباب سنجش توالی وتسلسل
	pneumercator U	شاغول سنجش ارتفاع مایعات
	hygrometer U	الات وادوات سنجش رطوبت هوا
	fluviometer U	الت سنجش افت وخیزاب رودخانه