English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
curatorial <adj.> U وابسته به سرپرستی
directive <adj.> U وابسته به سرپرستی
tutelary <adj.> U وابسته به سرپرستی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
supervision U سرپرستی
protectorate U سرپرستی
superintendence U سرپرستی
management U سرپرستی
headship U سرپرستی
government U سرپرستی
directorship U سرپرستی
protectorates U سرپرستی
direction U سرپرستی
chaperonage U سرپرستی
care U سرپرستی
administration U سرپرستی
tutelage U سرپرستی
superintendency U سرپرستی
presidency U سرپرستی
wardship U سرپرستی
wardenship U سرپرستی
protectorship U سرپرستی
supervise U سرپرستی کردن
superintends U سرپرستی کردن
department of trusteeship U اداره سرپرستی
to take under one's wing U سرپرستی کردن
supervised U سرپرستی کردن
supervises U سرپرستی کردن
patronage U سرپرستی قیمومت
supervising U سرپرستی کردن
deparment of trusteeship U اداره سرپرستی
tutoship U اموزانه سرپرستی
superintendence U مباشرت سرپرستی
tutorage U اموزانه سرپرستی
superintendency U مباشرت سرپرستی
superintending U سرپرستی کردن
presides U سرپرستی کردن
presided U سرپرستی کردن
presiding U سرپرستی کردن
superintend U سرپرستی کردن
superintended U سرپرستی کردن
preside U سرپرستی کردن
oversees U سرپرستی کردن
overseeing U سرپرستی کردن
oversee U سرپرستی کردن
guardianship U ولایت سرپرستی قانونی
under his majesty's patronage U با سرپرستی و توجه اعلیحضرت
tutelage U سرپرستی تعلیم سرخانه
godfather U نام گذاردن بر سرپرستی کردن از
wardship U تحت سرپرستی یا نظارت بودن
godfathers U نام گذاردن بر سرپرستی کردن از
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
tutee U کسی که تحت سرپرستی لله باشد
sponsors U سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
sponsoring U سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
sponsor U سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
supervise U نظارت یا مباشرت کردن سرپرستی کردن
supervised U نظارت یا مباشرت کردن سرپرستی کردن
head U مواجه شدن سرپرستی شدن به وسیله
supervising U نظارت یا مباشرت کردن سرپرستی کردن
supervises U نظارت یا مباشرت کردن سرپرستی کردن
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
dependant U وابسته
dependants U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
pertianing U وابسته
federating U وابسته
diphtheric U وابسته به
elysian U وابسته به
attributable U وابسته به
cantabrigian U وابسته به
akin U وابسته
carpal U وابسته به مچ
cephalic U وابسته به سر
thereof=of that U وابسته به ان
thereof U وابسته به ان
appurtenant U وابسته
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
of kin U وابسته
related U وابسته
federate U وابسته
congenerous U وابسته
commissarial U وابسته به
attache U وابسته
attendants U وابسته
adjectives U وابسته
pertinent U وابسته
syncop U وابسته به غش
aquatic U وابسته به اب
adjective U وابسته
tuitionary U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
attendant U وابسته
comprador U وابسته
subordinates U وابسته
hanger on U وابسته
sexual organs U وابسته به
belonging U وابسته ها
contingents U وابسته
contingent U وابسته
febile U وابسته به تب
riverrine U وابسته به
pyretic U وابسته به تب
subordinating U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
subordinate U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
subordinated U وابسته
interdependent U وابسته
israelitish U وابسته به
elfin U وابسته به جن
attached U وابسته
correspondents U وابسته
correspondent U وابسته
messianic U وابسته به
wedded U وابسته
levitical U وابسته به
monitorial U وابسته به
relevant U وابسته
dependent U وابسته
pertaining U وابسته
germane U وابسته
relative U وابسته
humans U وابسته بانسان
avian U وابسته به مرغان
planetary U وابسته به سیاره
attache U وابسته نظامی
structurally U وابسته به بنا
subversion U وابسته به خرابکاری
photic U وابسته به تولیدنور
auricular U وابسته بشنوایی
auditive U وابسته به شنوایی
structurally U وابسته به ساختمان
social U وابسته بجامعه
pygmean U وابسته به پیگمی ها
structural U وابسته به ساختمان
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
structural U وابسته به بنا
human U وابسته بانسان
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
photic U وابسته به نوروروشنایی
investigatory U وابسته به رسیدگی
vital U وابسته به زندگی
vital U وابسته بزندگی
menstrual U وابسته به قاعده گی
porcine U وابسته بخوک
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
satellitory U وابسته به اقمارسیارات
saturnian U وابسته بزحل
scansorial U وابسته بصعود
homicidal U وابسته به ادمکشی
scientail U وابسته به علم
petrologic U وابسته به سنگ
scolopendrine U وابسته به هزارپاها
scientific U وابسته بعلم
rhinal U وابسته به بینی
rectorial U وابسته به rector
ethnic U وابسته به نژادشناسی
bacchanal U وابسته به باکوس
bacterial U وابسته به باکتری
balsamic U وابسته به بلسان
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
pharyngal U وابسته به گلوگاه
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
pharisaic U وابسته به فریسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com