Perdic | وابسته به ساختار گرایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	structuralist U	وابسته به ساختار گرایی
	structuralists U	وابسته به ساختار گرایی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	animistic U	وابسته به جان گرایی یاهمزادگرایی
	surreal U	وابسته به سوررئالیسم یا فراراستی گرایی
	idealistic U	مطلوب وابسته به ارمان گرایی
	moralistic U	وابسته به اخلاق گرایی و اخلاق گرایان
	hierarchy U	روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
	hierarchies U	روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
	anastylosis U	[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
	hydrotropism U	اب گرایی یا هیدروتربیسم رطوبت گرایی
	phallic U	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
	syzygial U	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
	bureaucratic U	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
	olympian U	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
	subglacial U	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
	telepathic U	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
	choral U	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
	dialectological U	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
	phylar U	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
	vehicular U	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
	rectal U	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
	puritanical U	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
	sothic U	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
	lexicographic U	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
	erotic U	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
	monarchic U	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
	cliquy U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	supervisory U	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
	cliquey U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	kinetic U	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
	structuring U	ساختار
	structures U	ساختار
	structure	ساختار
	architecture U	ساختار
	hydrotropic U	اب گرایی
	leftism U	چپ گرایی
	sensualism U	حس گرایی
	ambivalence U	دو سو گرایی
	skepticism U	شک گرایی
	economic structure U	ساختار اقتصادی
	block structure U	ساختار بلوکی
	inverted structure U	ساختار معکوس
	crystal structure U	ساختار بلور
	atomic structure U	ساختار اتمی
	molecular structure U	ساختار مولکولی
	kekule structure U	ساختار ککوله
	cellular structure U	ساختار شبکهای
	crane construction U	ساختار جرثقیل
	close packed structure U	ساختار تنگچین
	electronic structure U	ساختار الکترونی
	grain structure U	ساختار بلوری
	control structure U	ساختار کنترلی
	diamond structure U	ساختار الماس
	crystalline structure U	ساختار بلوری
	tree structure U	ساختار درخت
	structure factor U	عامل ساختار
	structure chart U	نمودار ساختار
	nested structure U	ساختار لانهای
	data structure U	ساختار داده ها
	network stracture U	ساختار شبکه
	decision structure U	ساختار تصمیم
	network structure U	ساختار شبکهای
	helical structure U	ساختار مارپیچی
	band structure U	ساختار نواری
	age structure U	ساختار سنی
	selection structure U	ساختار گزینشی
	shell structure U	ساختار لایهای
	lewis structure U	ساختار لوویس
	fabric U	ساختار ساختمان
	factor structure U	ساختار عاملی
	pyramidal structure U	ساختار هرمی
	list structure U	ساختار لیست
	internal structure U	ساختار داخلی
	linear structure U	ساختار خطی
	file structure U	ساختار فایل
	structure [first order] U	ساختار [ریاضی]
	fine structure U	ساختار فریف
	ring structure U	ساختار حلقهای
	nuclear structure U	ساختار هستهای
	sequence structure U	ساختار ترتیبی
	relational structure U	ساختار رابطهای
	structuring U	ساختار ساخت
	ingots structure U	ساختار شمش
	institutional structure U	ساختار نهادی
	structures U	ساختار ساخت
	loop structure U	ساختار حلقهای
	superstructure U	ساختار بالا
	structure U	ساختار ساخت
	superstructures U	ساختار بالا
	valence bond structure U	ساختار پیوند والانسی
	branch control structure U	ساختار کنترل انشعاب
	centralized network configuration U	ساختار شبکهای متمرکز
	secondary structure of portein U	ساختار دوم پروتئین
	sequential data structure U	ساختار ترتیبی داده
	structured design U	طراحی ساختار یافته
	loop control structure U	ساختار کنترل حلقه
	graphic data structure U	ساختار داده گرافیکی
	sequence control structure U	ساختار کنترل ترتیبی
	contiguous data structure U	ساختار دادههای همجوار
	hydrogen depleted structure U	ساختار هیدروژن زدوده
	algebraic structure U	ساختار جبری [ریاضی]
	hierachical structure U	ساختار سلسله مراتبی
	hyperfine structure U	ساختار فوق فریف
	database structure U	ساختار پایگاه داده ها
	structuring U	پی ریزی کردن ساختار
	straight chain structure U	ساختار راست زنجیر
	structures U	پی ریزی کردن ساختار
	cubic closed packed structure U	ساختار مکعبی تنگچین
	infrastructure U	ساختار یا سرویس ابتدایی
	work breakdown structure U	ساختار تفکیک کار
	tertiary structure of protein U	ساختار سوم پروتئین
	structure U	پی ریزی کردن ساختار
	mentalism U	ذهن گرایی
	galvanotaxis U	برق گرایی
	mendelism U	مندل گرایی
	collectivism U	جمع گرایی
	electrotaxis U	برق گرایی
	phototropism U	نور گرایی
	eidesis U	تخیل گرایی
	magnotropism U	مغناطیس گرایی
	formalism U	صورت گرایی
	sectionalism U	استان گرایی
	corporativism U	شرکت گرایی
	surrealism U	فراواقعیت گرایی
	constructivism U	سازندگی گرایی
	darwinism U	داروین گرایی
	transformism U	تحول گرایی
	tritheism U	سه یزدان گرایی
	machiavellianism U	ماکیاول گرایی
	transformism U	دگرگونی گرایی
	semitism U	سامی گرایی
	erotism U	شهوت گرایی
	empircism U	تجربه گرایی
	galvanotropism U	برق گرایی
	determinism U	جبر گرایی
	masculinism U	نرینه گرایی
	separatism U	جدا گرایی
	denominationalism U	فرقه گرایی
	self determinism U	نفس گرایی
	environmentalism U	پرمون گرایی
	sectarianism U	فرقه گرایی
	nominalism U	اسم گرایی
	atavism U	نیاکان گرایی
	positivism U	مثبت گرایی
	positivism U	اثبات گرایی
	structuralism U	ساخت گرایی
	defeatism U	شکست گرایی
	eroticism U	شهوت گرایی
	objectivism U	برون گرایی
	corporatism U	شرکت گرایی
	nationalism U	ملت گرایی
	industrialism U	صنعت گرایی
	regionalism U	ناحیه گرایی
	spiritualism U	روح گرایی
	homosexuality U	همجنس گرایی
	altruism U	همگونه گرایی
	capitalism U	سرمایه گرایی
	traditionalism U	سنت گرایی
	minimalism U	کمینه گرایی
	relativism U	نسبیت گرایی
	consumerism U	مصرف گرایی
	monarchical U	شاه گرایی
	rightism U	راست گرایی
	militarism U	جنگ گرایی
	objectivism U	عین گرایی
	individualism U	فرد گرایی
	absolutism U	مطلق گرایی
	introspection U	درون گرایی
	feudalism U	تیول گرایی
	animism U	جان گرایی
	perfectionism U	کمال گرایی
	extremism U	افراط گرایی
	verism U	حقیقت گرایی
	verbalism U	لفظ گرایی
	associationism U	تداعی گرایی
	athleticism U	ورزش گرایی
	atomism U	ذره گرایی
	nihilism U	پوچ گرایی
	utopianism U	ارمان گرایی
	utilitarianism U	سودمند گرایی
	moralization U	اخلاق گرایی
	monopolism U	انحصار گرایی
	phenomenalism U	پدیده گرایی
	pragmatism U	عمل گرایی
	pragmatism U	مصلحت گرایی
	universalism U	عام گرایی
	unitarianism U	توحید گرایی
	centration U	میان گرایی
	nationallism U	ملت گرایی
	viscerotonia U	لذت گرایی
	tribalism U	قبیله گرایی
	revanchism U	کین گرایی
	tribalism U	ایل گرایی
	theism U	یزدان گرایی
	subjective U	ذهن گرایی
	voluntarism U	اراده گرایی
	westernization U	غرب گرایی
	accidentalism U	تصادف گرایی
	adience U	محرک گرایی
	positive tropism U	محرک گرایی
	aestheticism U	زیبایی گرایی
	ambiversion U	میان گرایی