English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
interrogatory U وابسته به سئوال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interrogatives U علامت سئوال
question answer U سئوال- جواب
inquiry U سئوال استعلام
I have a question. U من یک سئوال دارم.
interrogative U علامت سئوال
interrogation point U علامت سئوال
inquiries U سئوال استعلام
cross question U سئوال بطریق استنطاق
catechization U ازراه سئوال وجواب
catechisation U از راه سئوال وجواب
query by example U سئوال از طریق مثال
interpellate U رسما سئوال کردن
Might I ask a question? U اجازه می دهید یک سئوال بکنم؟
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
syncop U وابسته به غش
subordinated U وابسته
affiliated U وابسته
affiliates U وابسته
dependants U وابسته
affiliating U وابسته
subordinates U وابسته
tuitionary U وابسته به
comprador U وابسته
aquatic U وابسته به اب
commissarial U وابسته به
congenerous U وابسته
subordinating U وابسته
dependant U وابسته
germane U وابسته
levitical U وابسته به
affiliate U وابسته
federates U وابسته
federated U وابسته
federate U وابسته
of kin U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
attache U وابسته
pyretic U وابسته به تب
interdependent U وابسته
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
appurtenant U وابسته
israelitish U وابسته به
federating U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
related U وابسته
pertinent U وابسته
cephalic U وابسته به سر
belonging U وابسته ها
carpal U وابسته به مچ
cantabrigian U وابسته به
pyrexic U وابسته به تب
dependent U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
thereof U وابسته به ان
pertianing U وابسته
attendant U وابسته
attendants U وابسته
akin U وابسته
relative U وابسته
correspondents U وابسته
correspondent U وابسته
hanger on U وابسته
elfin U وابسته به جن
attributable U وابسته به
monitorial U وابسته به
diphtheric U وابسته به
sexual organs U وابسته به
riverrine U وابسته به
febile U وابسته به تب
relevant U وابسته
messianic U وابسته به
attached U وابسته
wedded U وابسته
subordinate U وابسته
pertaining U وابسته
contingent U وابسته
contingents U وابسته
elysian U وابسته به
marian U وابسته به مریم
landed U وابسته بزمین
press attache U وابسته مطبوعاتی
lactic U وابسته به شیر
adipic U وابسته به چربی
acoustical U وابسته به شنوایی
masticatory U وابسته به جویدن
trachean U وابسته به نای
degenerative U وابسته به انحطاط
provencal U وابسته بشهر
homicidal U وابسته به ادمکشی
witchy U وابسته به جادوگری
photographic U وابسته به عکاسی
manurial U وابسته بکود
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
mantic U وابسته به پیشگویی
porcine U وابسته بخوک
solar U وابسته بخورشید
emotive U وابسته به احساسات
vaccinal U وابسته به واکسن
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
totemistic U وابسته به توتم
matricidal U وابسته بمادرکشی
mayoral U وابسته به شهردار
ventilatory U وابسته به بادگیر
preemptive U وابسته به پیشدستی
cosmic U وابسته بگیتی
aesthetically U وابسته به زیبایی
jesuitic U وابسته به یسوعیون
analphabetic U وابسته به بیسوادی
anginal U وابسته به گلودرد
toplogic U وابسته به مکانشناسی
antichristian U وابسته به دجال
aesthetic U وابسته به زیبایی
tonsorial U وابسته به سلمانی
preemptive U وابسته به حق شفعه
kufic U وابسته به کوفه
altitudinal U وابسته به اوج
air attache U وابسته هوایی
prefectoral U وابسته به اداری
maximal U وابسته به حداکثر
aerological U وابسته بهواشناسی
puberal U وابسته به بلوغ
surgical U وابسته به جراحی
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
oracular U وابسته به وحی
matrimonial U وابسته به عروسی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
jugular U وابسته بوریدوداجی
affiliated company U شرکت وابسته
totemic U وابسته به توتم
psychologic U وابسته به روانشناسی
prefectorial U وابسته به اداری
uranological U وابسته به اسمانشناسی
tutelary U وابسته بقیمومت
tubuliferous U وابسته به استکانیان
nasal U وابسته به بینی
nasal U وابسته به منخرین
pessimistic U وابسته به بدبینی
mission U وابسته به ماموریت
missions U وابسته به ماموریت
programmatic U وابسته به پروگرام
promethean U وابسته به پرومیتوس
lenten U وابسته به چله
limnic U وابسته به اب شیرین
lucan U وابسته به لوقا
lukan U وابسته به لوقا
logarithmic U وابسته به لگاریتم
tubulifloral U وابسته به استکانیان
ethnic U وابسته به نژادشناسی
social U وابسته بجامعه
planetary U وابسته به سیاره
subversion U وابسته به خرابکاری
structurally U وابسته به بنا
structurally U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به بنا
focal U وابسته بکانون
tussive U وابسته به سرفه
limnetic U وابسته به اب شیرین
oratorical U وابسته به سخنرانی
human U وابسته بانسان
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
seminal U وابسته به منی
municipal U وابسته بشهرداری
leninist U وابسته به لنین
presbyterial U وابسته به کشیش ها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com