Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ulnar
U
وابسته به زند زبرین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
supramaxillary
U
وابسته به ارواره زبرین
Other Matches
uppers
U
زبرین
the upper lip
U
لب زبرین
upper
U
زبرین
upmost
U
زبرین
false pelvis
U
لگن زبرین
epilimnion
U
اب لایه زبرین
superior colliculus
U
برجستگی زبرین
epipelagic
U
زیر لایه زبرین
premaxillary
U
واقع در جلو ارواره زبرین
limbs
U
قطع کردن عضو اندام زبرین
limb
U
قطع کردن عضو اندام زبرین
overshot jaw
U
ارواره زبرین هنگامی که ازارواره زیرین جلوترامده است
overbite
U
پیشامدگی دندانهای زبرین نسبت به دندانهای زیرین
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
overpasses
U
گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
overpass
U
گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associates
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
dependent
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
subordinated
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
subordinating
U
وابسته
belonging
U
وابسته ها
monitorial
U
وابسته به
febile
U
وابسته به تب
elysian
U
وابسته به
aquatic
U
وابسته به اب
dependant
U
وابسته
dependants
U
وابسته
federated
U
وابسته
federate
U
وابسته
of kin
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
carpal
U
وابسته به مچ
cantabrigian
U
وابسته به
pertianing
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
attache
U
وابسته
adjective
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
akin
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
federates
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
affiliating
U
وابسته
attendant
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
related
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
congenerous
U
وابسته
comprador
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
syncop
U
وابسته به غش
attendants
U
وابسته
federating
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
correspondents
U
وابسته
germane
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
relative
U
وابسته
relevant
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
pertaining
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
messianic
U
وابسته به
sexual organs
U
وابسته به
pyrexic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
wedded
U
وابسته
contingent
U
وابسته
attached
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
attributable
U
وابسته به
contingents
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
psychologic
U
وابسته به روانشناسی
anginal
U
وابسته به گلودرد
petrologic
U
وابسته به سنگ
photic
U
وابسته به تولیدنور
pygmaean
U
وابسته به پیگمی ها
municipal
U
وابسته بشهرداری
pharmacologic
U
وابسته بداروشناسی
pygmean
U
وابسته به پیگمی ها
scientific
U
وابسته بعلم
pyrrhic
U
وابسته به " پیروس "
investigatory
U
وابسته به رسیدگی
pubertal
U
وابسته به بلوغ
vital
U
وابسته به زندگی
aortal
U
وابسته بشاهرگ
menstrual
U
وابسته به قاعده گی
aortic
U
وابسته بشاهرگ
antichristian
U
وابسته به دجال
puberal
U
وابسته به بلوغ
vital
U
وابسته بزندگی
photic
U
وابسته به نوروروشنایی
pharyngal
U
وابسته به گلوگاه
petiolar
U
وابسته به برگدم
porcine
U
وابسته بخوک
ranine
U
وابسته به وزغ
attache
U
وابسته نظامی
solar
U
وابسته بخورشید
photographic
U
وابسته به عکاسی
rectal
U
وابسته به مقعد
rectorial
U
وابسته به rector
surgical
U
وابسته به جراحی
oracular
U
وابسته به وحی
matrimonial
U
وابسته به عروسی
jugulars
U
وابسته بوریدوداجی
jugular
U
وابسته بوریدوداجی
rhinal
U
وابسته به بینی
periclean
U
وابسته به پریکلس
astronautical
U
وابسته به فضانوردان
perigeal
U
وابسته به حضیضی
psychiatric
U
وابسته به روانپزشکی
onomastic
U
وابسته به اسم
homicidal
U
وابسته به ادمکشی
peruvian
U
وابسته به پرو
radio carpal
U
وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar
U
وابسته به زندبالاوزندپائین
archimedean
U
وابسته به ارشمیدس
army attache
U
وابسته نظامی
army attache
U
وابسته زمینی
perlitic
U
وابسته به مروارید
perigean
U
وابسته به حضیضی
associated company
U
شرکت وابسته
landed
U
وابسته بزمین
naval
U
وابسته به کشتی
plumbous
U
وابسته به سرب
nasal
U
وابسته به بینی
generic
U
وابسته به تیره
prefectoral
U
وابسته به اداری
prefectorial
U
وابسته به اداری
press attache
U
وابسته مطبوعاتی
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
pleural
U
وابسته به شامه شش
focal
U
وابسته بکانون
platinic
U
وابسته به پلاتین
planetary
U
وابسته به سیاره
emotive
U
وابسته به احساسات
pocky
U
وابسته به ابله
nasal
U
وابسته به منخرین
paralytics
U
وابسته به فلج
potamic
U
وابسته به رودها
predial or prae
U
وابسته به زمین
preemptive
U
وابسته به حق شفعه
preemptive
U
وابسته به پیشدستی
missions
U
وابسته به ماموریت
maritime
U
وابسته بدریانوردی
marine
U
وابسته به دریانوردی
marines
U
وابسته به دریانوردی
mission
U
وابسته به ماموریت
connubial
U
وابسته به زناشویی
materialistic
U
وابسته به مادیات
paralytic
U
وابسته به فلج
presbyterial
U
وابسته به کشیش ها
social
U
وابسته بجامعه
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
affiliated company
U
شرکت وابسته
piscatorial
U
وابسته به ماهیگیری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com