English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
psychoanalytic U وابسته به روانکاوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
psychoanalysis U روانکاوی
analytic U روانکاوی
neopsychoanalysis U نو روانکاوی
analytical U روانکاوی
depth psychology U روانکاوی
didactic analysis U روانکاوی اموزشی
didactic psychoanalysis U روانکاوی اموزشی
psychanalyze U روانکاوی کردن
classical psychoanalysis U روانکاوی کلاسیک
psychologize U پژوهش روانشناسی کردن روانکاوی کردن
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
affiliate U وابسته
affiliates U وابسته
elysian U وابسته به
affiliating U وابسته
germane U وابسته
related U وابسته
attendant U وابسته
pertinent U وابسته
affiliated U وابسته
tuitionary U وابسته به
contingent U وابسته
contingents U وابسته
subordinate U وابسته
subordinated U وابسته
aquatic U وابسته به اب
comprador U وابسته
attributable U وابسته به
belonging U وابسته ها
monitorial U وابسته به
congenerous U وابسته
diphtheric U وابسته به
sexual organs U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
dependant U وابسته
subordinating U وابسته
dependants U وابسته
subordinates U وابسته
dependent U وابسته
thereof U وابسته به ان
attendants U وابسته
levitical U وابسته به
attache U وابسته
interdependent U وابسته
pertianing U وابسته
wedded U وابسته
appurtenant U وابسته
cantabrigian U وابسته به
israelitish U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
pyretic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
riverrine U وابسته به
akin U وابسته
adjectives U وابسته
adjective U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
hanger on U وابسته
relative U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
attached U وابسته
elfin U وابسته به جن
syncop U وابسته به غش
commissarial U وابسته به
federates U وابسته
of kin U وابسته
messianic U وابسته به
federated U وابسته
relevant U وابسته
federate U وابسته
pertaining U وابسته
federating U وابسته
correspondent U وابسته
febile U وابسته به تب
correspondents U وابسته
cephalic U وابسته به سر
piscatorial U وابسته به صیدماهی
periclean U وابسته به پریکلس
associated company U شرکت وابسته
army attache U وابسته زمینی
degenerative U وابسته به انحطاط
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
photic U وابسته به نوروروشنایی
piscatory U وابسته به صیدماهی
piscatory U وابسته به ماهیگیری
analphabetic U وابسته به بیسوادی
affiliated company U شرکت وابسته
astronautical U وابسته به فضانوردان
peruvian U وابسته به پرو
perigeal U وابسته به حضیضی
army attache U وابسته نظامی
petrologic U وابسته به سنگ
air attache U وابسته هوایی
antichristian U وابسته به دجال
pharisaic U وابسته به فریسی
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
aortal U وابسته بشاهرگ
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
nasolabial U وابسته به لب و بینی
aortic U وابسته بشاهرگ
aerological U وابسته بهواشناسی
anginal U وابسته به گلودرد
acoustical U وابسته به شنوایی
photic U وابسته به تولیدنور
pharyngal U وابسته به گلوگاه
perigean U وابسته به حضیضی
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
archimedean U وابسته به ارشمیدس
perlitic U وابسته به مروارید
adipic U وابسته به چربی
altitudinal U وابسته به اوج
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
cosmic U وابسته بگیتی
menstrual U وابسته به قاعده گی
vital U وابسته بزندگی
vital U وابسته به زندگی
investigatory U وابسته به رسیدگی
pubertal U وابسته به بلوغ
scientific U وابسته بعلم
puberal U وابسته به بلوغ
psychologic U وابسته به روانشناسی
municipal U وابسته بشهرداری
seminal U وابسته به منی
provencal U وابسته بشهر
ethnic U وابسته به نژادشناسی
pleural U وابسته به شامه شش
aesthetically U وابسته به زیبایی
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
promethean U وابسته به پرومیتوس
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
pythian U وابسته به "اپولو"
porcine U وابسته بخوک
rhinal U وابسته به بینی
jugular U وابسته بوریدوداجی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
matrimonial U وابسته به عروسی
rectorial U وابسته به rector
oracular U وابسته به وحی
surgical U وابسته به جراحی
rectal U وابسته به مقعد
ranine U وابسته به وزغ
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
photographic U وابسته به عکاسی
solar U وابسته بخورشید
homicidal U وابسته به ادمکشی
pygmean U وابسته به پیگمی ها
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
programmatic U وابسته به پروگرام
human U وابسته بانسان
humans U وابسته بانسان
potamic U وابسته به رودها
naval U وابسته به کشتی
maritime U وابسته بدریانوردی
marine U وابسته به دریانوردی
marines U وابسته به دریانوردی
connubial U وابسته به زناشویی
pocky U وابسته به ابله
materialistic U وابسته به مادیات
paralytic U وابسته به فلج
paralytics U وابسته به فلج
plumbous U وابسته به سرب
generic U وابسته به تیره
oratorical U وابسته به سخنرانی
platinic U وابسته به پلاتین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com