Perdic | وابسته به خواص اب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	hydrological U	وابسته به خواص اب

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	hydraulic U	وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
	gyromagnetic U	وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
	physicochemical U	وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
Other Matches

	isotropic solutions U	دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
	attributing U	خواص
	attributes U	خواص
	properties U	خواص
	attribute U	خواص
	attributes U	صفت خواص
	elastic properties U	خواص ارتجاعی
	attribute U	صفت خواص
	bulk properties U	خواص گروهی
	intensive properties U	خواص شدتی
	intrinsic properties U	خواص ذاتی
	chemical properties U	خواص شیمیایی
	attributing U	صفت خواص
	collective properties U	خواص کولیگاتیو
	product capabilities U	خواص محصول
	property list U	سیاهه خواص
	mechanical properties U	خواص مکانیکی
	papaverous U	دارای خواص خشخاش
	electro magnetism U	برق و خواص مغناطیسی
	magnetics U	علم خواص مغناطیسی
	acoustics U	خواص صوتی ساختمان
	general properties of bodies U	خواص عمومی اجسام
	properties of section U	خواص مقاطع تیرها
	amphoteric U	دارای خواص متضاد
	adhesion agent U	ماده تشدیدکننده خواص
	partial molar properties U	خواص جزیی مولی
	oleaginous U	دارای خواص روغن
	geophysical survey U	مطالعه خواص فیزیکی زمین
	propertied U	متمکن دارای خواص معین
	isotropic U	دارای خواص فیزیکی مشابه
	pneumatics U	علم خواص هوا و گاز
	electrokinetics U	علم خواص برق متحرک
	electronography U	ثبت خواص الکتریسته ساکن
	optics U	علم مطالعه در خواص نور
	unsex U	از خواص جنسی محروم کردن
	electro magnetism U	تولید خواص مغناطیسی بوسیله
	phallic U	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
	isotropic U	دارای خواص برابر از هرسو همگرای
	to turn something U	تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
	electro statics U	علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
	actinology U	دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
	pneumatology U	روح شناسی علم خواص هواو گازها
	atoms U	کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
	metamerism U	برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
	actinic U	دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
	axiology U	علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
	atom U	کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
	aircraft alternation U	اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
	Green tea is esteemed for its health-giving properties. U	ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
	miscibility U	قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
	additive	ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
	platinum metal U	ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
	additives U	مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
	epizootology U	علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
	charactristic curve U	نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
	epizoology U	علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
	epizootiology U	علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
	olympian U	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
	bureaucratic U	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
	syzygial U	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
	color code U	روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
	subglacial U	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
	dialectological U	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
	telepathic U	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
	choral U	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
	gestalt U	معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
	epiphytology U	علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
	phylar U	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
	vehicular U	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
	rectal U	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
	lexicographic U	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
	sothic U	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
	puritanical U	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
	supervisory U	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
	monarchic U	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
	cliquy U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	kinetic U	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
	cliquey U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	erotic U	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
	harmonics U	مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
	cementitious U	دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
	lithic U	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
	zygose U	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
	frontal U	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
	sister services U	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
	substantive U	شبیه اسم دارای خواص اسم
	morphic U	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
	hermitical U	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
	Neanderthal U	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
	associated U	وابسته وابسته کردن
	associating U	وابسته وابسته کردن
	associates U	وابسته وابسته کردن
	associate U	وابسته وابسته کردن
	poplitaeal U	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
	physico chemical U	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
	epistemologycal U	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
	popliteal U	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
	life cycle hypothesis U	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
	plantar U	وابسته به کف پا
	cephalic U	وابسته به سر
	comprador U	وابسته
	affiliated U	وابسته
	affiliates U	وابسته
	appurtenant U	وابسته
	affiliating U	وابسته
	thereof=of that U	وابسته به ان
	pertinent U	وابسته
	congenerous U	وابسته
	elysian U	وابسته به
	related U	وابسته
	akin U	وابسته
	monitorial U	وابسته به
	cantabrigian U	وابسته به
	affiliate U	وابسته
	adjectives U	وابسته
	adjective U	وابسته
	pertianing U	وابسته
	thereof U	وابسته به ان
	commissarial U	وابسته به
	hanger on U	وابسته
	attendants U	وابسته
	attendant U	وابسته
	of kin U	وابسته
	federate U	وابسته
	federated U	وابسته
	aquatic U	وابسته به اب
	federates U	وابسته
	diphtheric U	وابسته به
	tuitionary U	وابسته به
	carpal U	وابسته به مچ
	federating U	وابسته
	interdependent U	وابسته
	pertaining U	وابسته
	syncop U	وابسته به غش
	attached U	وابسته
	israelitish U	وابسته به
	febile U	وابسته به تب
	wedded U	وابسته
	subordinates U	وابسته
	subordinating U	وابسته
	attache U	وابسته
	relevant U	وابسته
	correspondents U	وابسته
	subordinated U	وابسته
	riverrine U	وابسته به
	contingents U	وابسته
	contingent U	وابسته
	germane U	وابسته
	attributable U	وابسته به
	relative U	وابسته
	messianic U	وابسته به
	elfin U	وابسته به جن
	dependent U	وابسته
	subordinate U	وابسته
	dependant U	وابسته
	pyrexic U	وابسته به تب
	pyrexial U	وابسته به تب
	levitical U	وابسته به
	sexual organs U	وابسته به
	pyretic U	وابسته به تب
	correspondent U	وابسته
	dependants U	وابسته
	belonging U	وابسته ها
	provencal U	وابسته بشهر
	ethnicity U	وابسته به نژادشناسی
	army attache U	وابسته زمینی
	ethnic U	وابسته به نژادشناسی
	promethean U	وابسته به پرومیتوس
	social U	وابسته بجامعه
	human U	وابسته بانسان
	associated company U	شرکت وابسته
	structural U	وابسته به ساختمان
	pharyngal U	وابسته به گلوگاه
	structurally U	وابسته به ساختمان
	subversion U	وابسته به خرابکاری
	pharmacologic U	وابسته بداروشناسی
	structurally U	وابسته به بنا
	humans U	وابسته بانسان
	astronautical U	وابسته به فضانوردان
	attache U	وابسته نظامی
	petiolar U	وابسته به برگدم
	peruvian U	وابسته به پرو
	avian U	وابسته به مرغان
	vital U	وابسته به زندگی
	vital U	وابسته بزندگی
	menstrual U	وابسته به قاعده گی
	perlitic U	وابسته به مروارید
	porcine U	وابسته بخوک
	psychiatric U	وابسته به روانپزشکی
	perigean U	وابسته به حضیضی
	platinic U	وابسته به پلاتین
	auricular U	وابسته بشنوایی
	investigatory U	وابسته به رسیدگی
	pygmean U	وابسته به پیگمی ها
	psychologic U	وابسته به روانشناسی
	seminal U	وابسته به منی
	puberal U	وابسته به بلوغ
	auditive U	وابسته به شنوایی
	municipal U	وابسته بشهرداری
	pubertal U	وابسته به بلوغ