Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hypnological
U
وابسته به خواب شناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Other Matches
somnambulist
U
کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
philological
U
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
bacteriologic
U
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
hypnology
U
خواب شناسی
neurologic
U
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
laryngological
U
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
hydrologic
U
وابسته به اب شناسی
histological
U
وابسته به بافت شناسی
paleontological
U
وابسته به دیرین شناسی
numismatic
U
وابسته به سکه شناسی
toxicologic
U
وابسته به زهر شناسی
oncologic
U
وابسته به غده شناسی
geologic
U
وابسته به زمین شناسی
immunologic
U
وابسته به ایمنی شناسی
histologic
U
وابسته به بافت شناسی
pathologic
U
وابسته به اسیب شناسی
odontological
U
وابسته بدندان شناسی
ontogenetic
U
وابسته به رشد شناسی
ontological
U
وابسته به هستی شناسی
volcanologic
U
وابسته به اتشفشان شناسی
botanical
U
وابسته به گیاه شناسی
conchological
U
وابسته بصدف شناسی
lithologic
U
وابسته به سنگ شناسی
teleologic
U
وابسته به پایان شناسی
herpetological
U
وابسته بخزنده شناسی
kinematical
U
وابسته به جنبش شناسی
ornithological
U
وابسته به پرنده شناسی
linguistically
U
وابسته به زبان شناسی
archaeological
U
وابسته به باستان شناسی
archeological
U
وابسته به باستان شناسی
linguistic
U
وابسته به زبان شناسی
sociologic
U
وابسته به انسگان شناسی
orographic
U
وابسته به کوه شناسی
ichthyological
U
وابسته به ماهی شناسی
osteologic
U
وابسته به استخوان شناسی
ornithologic
U
وابسته به پرنده شناسی
geological
U
وابسته به زمین شناسی
sociological
U
وابسته به جامعه شناسی
phenomenological
U
وابسته به پدیده شناسی
craniological
U
وابسته به جمجمه شناسی
therapeutic
U
وابسته به درمان شناسی
orological
U
وابسته بکوه شناسی
toxicol gical
U
وابسته به زهر شناسی
petrologic
U
وابسته به سنگ شناسی
sociologic
U
وابسته بجامعه شناسی انسگانی
zoological
U
وابسته به جانور شناسی حیوان
bionic
U
وابسته به زیست سازه شناسی
synecologic
U
وابسته به بوم شناسی گروهی
phytopathologic
U
وابسته به اسیب شناسی گیاهان
biologic
U
وابسته بعلم حیات یا زندگی شناسی
zoographic
U
وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
zoographical
U
وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
hymnologic
U
وابسته به سرود شناسی یاسرود سازی
permian
U
وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
philogical
U
وابسته به علم زبان یا لغت شناسی
physiognomic
U
وابسته به قیافه شناسی سیما شناس
astrologic
U
وابسته به نجوم بینی یا طالع شناسی
physiognomonic
U
تشخیس دهنده وابسته به قیافه شناسی
anthropological
U
وابسته بانسان شناسی مربوط بطبیعت انسانی
phonological
U
وابسته به صوت شناسی یادگرگونی صدا در زبان
archeologic
U
وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
mesozoic
U
وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
neozoic
U
وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
paleozoic
U
وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
the early bird catches the worm
<proverb>
U
کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
narcolepsy
U
حالت خواب الودگی ومیل شدیدبه خواب
night gown
U
جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
hypnoid
U
نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnoidal
U
نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
mafrash
U
مفرش
[واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
ophthalmological
U
وابسته به چشم شناسی یاناخوشیهای چشم
dreamiest
U
خواب مانند خواب الود
hypnogogic
U
خواب اور خواب کننده
dreamy
U
خواب مانند خواب الود
morpheus
U
الهه خواب خواب پرور
dogsleep
U
خواب زودبر خواب دروغی
dreamier
U
خواب مانند خواب الود
somnific
U
خواب اور خواب الود
hypnagogic
U
خواب اور خواب کننده
night dress
U
جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
entomology
U
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
He is fast asleep.
U
خواب خواب است
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
psychbiology
U
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
U
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
lateral meniscus
U
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
philology
U
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
immunogenetics
U
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
karyology
U
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
typology
U
گونه شناسی نوع شناسی
kinematics
U
حرکت شناسی جنبش شناسی
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
ornithology
U
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
pathologically
U
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
oenology
U
می شناسی شراب شناسی
psychologically
U
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
shut-eye
U
خواب
bedfellows
U
هم خواب
sleepless
U
بی خواب
dreaming
U
خواب
asleep
U
خواب
isocline
U
هم خواب
noctambulism
U
خواب
watchfulness
U
بی خواب
bedfellow
U
هم خواب
dream
U
خواب
post dormitum
U
پس خواب
napped
U
خواب
napping
U
خواب
naps
U
خواب
sleep
U
خواب
dreams
U
خواب
sleeps
U
خواب
nap
U
خواب
noctambulation
U
خواب
sleeping
U
خواب
floor gully
U
کف خواب
dreamed
U
خواب
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
mesmerism
U
خواب مغناطیسی
soporific
U
خواب اور
soporific
U
خواب الود
hypnotic
U
خواب اور
uprise
U
از خواب برخاستن
sleep talking
U
خواب گفتاری
somniloquy
U
خواب گفتاری
somnolent
U
خواب الود
footsack
U
کیسه خواب
hypnotic
U
تولیدکننده خواب
sleepiest
U
خواب الود
mummy bag
U
کیسه خواب
sleep spindles
U
دوکهای خواب
siestas
U
خواب نیمروز
fluffed
U
خواب پارچه
dreamt
U
خواب دیدن
fluffing
U
خواب پارچه
fluffs
U
خواب پارچه
oversleep
U
خواب ماندن
he is a
U
او خواب است
to fall asleep
U
به خواب رفتن
plushy
U
خواب دار
plushiest
U
خواب دار
plushier
U
خواب دار
fluff
U
خواب پارچه
the new of dreams
U
عالم خواب
siesta
U
خواب نیمروز
silent hours
U
ساعات خواب
slumber
U
خواب سبک
slumbered
U
خواب سبک
slumbers
U
خواب سبک
sleep center
U
مرکز خواب
pile
U
خواب پارچه
hypersomnia
U
خواب زدگی
lights out
U
ساعت خواب
to doze off
U
به خواب رفتن
hypnagogic
U
خواب اور
piled
U
خواب پارچه
opiate
U
خواب اور
opiates
U
خواب اور
hypnic
U
خواب اور
sleep deprivation
U
محرومیت از خواب
hypnosis
U
خواب هیپنوتیزم
hypnosis
U
خواب در اثرتلقین
maya
U
خواب و خیال
hypnosis
U
خواب مصنوعی
hypnogenesis
U
ایجاد خواب
predormitum
U
پیش خواب
bedtimes
U
وقت خواب
bedtime
U
وقت خواب
oversleeping
U
خواب ماندن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com