English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
purpuric U وابسته به حصبه عام فرفیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
typhoid U وابسته به تیفوئید حصبه
paratyphoid U بیماری شبه حصبه مربوط به شبه حصبه
gastric fever U حصبه
petechiae U حصبه
enteric ferver U حصبه
purpura U حصبه عام
purples U حصبه عام
petechiae U دانه حصبه
rock fever U حصبه جبل الطارق
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
dependent U وابسته
belonging U وابسته ها
related U وابسته
monitorial U وابسته به
akin U وابسته
adjective U وابسته
diphtheric U وابسته به
adjectives U وابسته
aquatic U وابسته به اب
germane U وابسته
attributable U وابسته به
elysian U وابسته به
subordinate U وابسته
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
subordinating U وابسته
federates U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
attache U وابسته
thereof U وابسته به ان
attendant U وابسته
congenerous U وابسته
comprador U وابسته
commissarial U وابسته به
cephalic U وابسته به سر
syncop U وابسته به غش
of kin U وابسته
federating U وابسته
attendants U وابسته
federated U وابسته
federate U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
carpal U وابسته به مچ
levitical U وابسته به
pertianing U وابسته
affiliating U وابسته
dependant U وابسته
dependants U وابسته
interdependent U وابسته
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
appurtenant U وابسته
pertinent U وابسته
cantabrigian U وابسته به
tuitionary U وابسته به
pyrexial U وابسته به تب
wedded U وابسته
sexual organs U وابسته به
correspondents U وابسته
correspondent U وابسته
hanger on U وابسته
messianic U وابسته به
relevant U وابسته
pyretic U وابسته به تب
pertaining U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
relative U وابسته
elfin U وابسته به جن
contingents U وابسته
riverrine U وابسته به
contingent U وابسته
attached U وابسته
israelitish U وابسته به
febile U وابسته به تب
altitudinal U وابسته به اوج
aortal U وابسته بشاهرگ
puberal U وابسته به بلوغ
aortic U وابسته بشاهرگ
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
municipal U وابسته بشهرداری
porcine U وابسته بخوک
pubertal U وابسته به بلوغ
antichristian U وابسته به دجال
photic U وابسته به نوروروشنایی
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
investigatory U وابسته به رسیدگی
anginal U وابسته به گلودرد
analphabetic U وابسته به بیسوادی
vital U وابسته بزندگی
scientific U وابسته بعلم
menstrual U وابسته به قاعده گی
pythian U وابسته به "اپولو"
vital U وابسته به زندگی
photic U وابسته به تولیدنور
pharyngal U وابسته به گلوگاه
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
rectal U وابسته به مقعد
astronautical U وابسته به فضانوردان
rectorial U وابسته به rector
perlitic U وابسته به مروارید
perigean U وابسته به حضیضی
surgical U وابسته به جراحی
oracular U وابسته به وحی
matrimonial U وابسته به عروسی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
attache U وابسته نظامی
jugular U وابسته بوریدوداجی
rhinal U وابسته به بینی
associated company U شرکت وابسته
peruvian U وابسته به پرو
photographic U وابسته به عکاسی
natatorial U وابسته به شنا
homicidal U وابسته به ادمکشی
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
solar U وابسته بخورشید
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
ranine U وابسته به وزغ
pharisaic U وابسته به فریسی
petrologic U وابسته به سنگ
petiolar U وابسته به برگدم
archimedean U وابسته به ارشمیدس
army attache U وابسته نظامی
army attache U وابسته زمینی
cosmic U وابسته بگیتی
preemptive U وابسته به حق شفعه
presbyterial U وابسته به کشیش ها
oratorical U وابسته به سخنرانی
focal U وابسته بکانون
materialistic U وابسته به مادیات
paralytic U وابسته به فلج
planetary U وابسته به سیاره
paralytics U وابسته به فلج
pocky U وابسته به ابله
social U وابسته بجامعه
generic U وابسته به تیره
predial or prae U وابسته به زمین
subversion U وابسته به خرابکاری
plumbous U وابسته به سرب
connubial U وابسته به زناشویی
marines U وابسته به دریانوردی
preemptive U وابسته به پیشدستی
prefectoral U وابسته به اداری
prefectorial U وابسته به اداری
missions U وابسته به ماموریت
mission U وابسته به ماموریت
pessimistic U وابسته به بدبینی
nasal U وابسته به منخرین
nasal U وابسته به بینی
potamic U وابسته به رودها
naval U وابسته به کشتی
press attache U وابسته مطبوعاتی
maritime U وابسته بدریانوردی
marine U وابسته به دریانوردی
structurally U وابسته به بنا
structural U وابسته به بنا
pistillary U وابسته به مادگی گل
acoustical U وابسته به شنوایی
piscatory U وابسته به صیدماهی
adipic U وابسته به چربی
piscatory U وابسته به ماهیگیری
aerological U وابسته بهواشناسی
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
affiliated company U شرکت وابسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com