English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
testudinal U وابسته به جنس لاک پشت مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
canine U وابسته به خانواده سگ سگ مانند
priestly U در خور کشیش یا کاهن مانند کشیش یا کاهن وابسته به کشیش یا کاهن
constellatory U وابسته بصورت اسمانی-مانند صورت فلکی
petaline U وابسته به برگ گل مانند گلبرگ
Other Matches
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
filiform U نخ مانند
lambdoid U مانند
icily U یخ مانند
penniform U پر مانند
plumelike U پر مانند
analogous U مانند
etc U و مانند آن
after the example of U مانند
liplike U لب مانند
incomparable U بی مانند
blotchy U لک مانند
fluty U نی مانند
unprecedentedly U بی مانند
unprecedented U بی مانند
mammilliform U مانند
inimitable U بی مانند
anthoid U گل مانند
mammilary U مانند
floriform U گل مانند
analog U مانند
and so on U و مانند ان
foggiest U مانند مه
foggy U مانند مه
fulidal U اب مانند
neared U مانند
gypsiferous U گچ مانند
plumose U پر مانند
nearest U مانند
nearing U مانند
nears U مانند
tougher U پی مانند
tough U پی مانند
goatish U بز مانند
pipelike U نی مانند
myrtle formed U اس مانند
near- U مانند
inapproachable U بی مانند
feathery U پر مانند
frothy U کف مانند
unapproachable U بی مانند
toughest U پی مانند
as U مانند
near U مانند
castellated U دژ مانند
string U نخ مانند
reedier U نی مانند
tendinous U بی مانند
unparalleled U بی مانند
unequalled U بی مانند
impish U جن مانند
encephaloid U مخ مانند
womanlike U زن مانند
arundinaceous U نی مانند
capitate U مانند سر
capillaceous U مانند نخ
similar U مانند
analogue U مانند
vide U مانند
analogues U مانند
nearer U مانند
unequaled U بی مانند
foggier U مانند مه
reedy U نی مانند
reediest U نی مانند
threadlike U نخ مانند
etcetera U و مانند ان
simulant U مانند
aquiform U اب مانند
argillaceous U گل مانند
uniquely U بی مانند
unique U بی مانند
similiar U مانند
argillaceous U رس مانند
thready U نخ مانند
without an e. U بی مانند
nephroid U گرده مانند
sunlike U مانند افتاب
piny U کاج مانند
resembled U مانند بودن
negroid U زنگی مانند
swordlike U شمشیر مانند
resembles U مانند بودن
toadish U مانند غوک
piggish U خوک مانند
resembling U مانند بودن
pipelike U پیپ مانند
pipelike U لوله مانند
nebulose U ابر مانند
like U بودن مانند
styliform U نیزه مانند
suety U پیه مانند
likes U بودن مانند
spherical U گوی مانند
platelike U بشقاب مانند
glassy U شیشه مانند
pituitous U مخاط مانند
liked U بودن مانند
pisciform U ماهی مانند
sulphureous U گوگرد مانند
sulphury U مانند گوگرد
resemble U مانند بودن
niveous U برف مانند
phyline U برگ مانند
ornithoid U مرغ مانند
testiculate U بیضه مانند
lam dacism U مانند لام
nymphish U حور مانند
oldish U پیر مانند
theomorphic U مانند خدا
thickety U بیشه مانند
ogr U غول مانند
odontoid U مانند دندان
oculate U چشم مانند
ochry U مانند گل پرش
nymphlike U حور مانند
painting and the like U نقاشی و مانند ان
nunlike U راهبه مانند
talcky U طلق مانند
fungoid U قارچ مانند
leaden U مانند سرب
talcose U طلق مانند
perispheric U گوی مانند
talcous U طلق مانند
nummary U سکه مانند
peer to each other U مانند همدیگر
tallowy U پیه مانند
palpiform U شاخک مانند
nummular U سکه مانند
tartarous U درده مانند
ochraceous U مانند گل اخری
seamilike U درز مانند
simulant of U مانند شبیه
sleeplike U خواب مانند
sluicy U ابگیر مانند
saddlebacked U زین مانند
saclike U کیسه مانند
saccate U کیسه مانند
spectral U روح مانند
seedlike U بذر مانند
rodlike U میله مانند
rocklike U خاره مانند
earthy U خاک مانند
vulval U فرج مانند
rhizoid U ریشه مانند
spicate U خار مانند
sagittary U مانند تیر
sanguineous U خون مانند
scopulate U کلاله مانند
exemplar U مانند مثال
exemplars U مانند مثال
sciuroid U سنجاب مانند
shadowlike U سایه مانند
sheetlike U ورقه مانند
shrubby U مانند گلچین
similize U مانند کردن
sciurine U سنجاب مانند
scalelike U ترازو مانند
owlish U جغد مانند
owlishly U جغد مانند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com