Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
copulative
U
وابسته به جفت گیری مقاربتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coital
U
وابسته بجماع ومقاربت مقاربتی
halieutic
U
وابسته به ماهی گیری
incestuous
U
وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
venereology
U
طب مقاربتی
venereal
U
مقاربتی
anthropometric
U
وابسته به مبحث اندازه گیری بدن انسان
bathymetric
U
مربوط باندازه گیری عمق وابسته به ژرفاسنجی
venereal disease
U
بیماری مقاربتی
VD
U
بیماری مقاربتی
lock hospital
U
بیمارستان ناخوشیهای مقاربتی
social disease
U
بیماریهای مقاربتی بیماریهای شایع در اجتماع
He's a wet blanket.
U
او
[مرد]
آدم روح گیری
[نا امید کننده ای یا ذوق گیری]
است.
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
his severity relaxed
U
از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
digamy
U
دو زن گیری دو شوهر گیری
stream gaging
U
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter
U
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
with the utmost rigour
U
با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
point voting system
U
سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
compression molding process
U
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
declinating station
U
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
U
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
moving iron instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
monogyny
U
یک زن گیری
lutation
U
گل گیری
catch
U
بل گیری
exorcism
U
جن گیری
exorcisms
U
جن گیری
retractaion
U
پس گیری
recature
U
پس گیری
resumption
U
از سر گیری
luting
U
گل گیری
scorification
U
کف گیری
recapture
U
پس گیری
skimmed
U
کف گیری
skims
U
کف گیری
biases
U
سو گیری
bias
U
سو گیری
recaptured
U
پس گیری
skim
U
کف گیری
dewatering
U
اب گیری
recapturing
U
پس گیری
recaptures
U
پس گیری
damage control
U
اسیب گیری
exaction
U
سخت گیری
separatism
U
کناره گیری
decalcification
U
کلسیم گیری
amphimixis
U
جفت گیری
decarburization
U
کربن گیری
vendetta
U
انتقام گیری
forming
U
شکل گیری
subsumption
U
نتیجه گیری
vendettas
U
انتقام گیری
permissiveness
U
اسان گیری
decision making
U
تصمیم گیری
lodgment or lodge
U
منزل گیری
gaging
U
اندازه گیری
metering
U
اندازه گیری
sewed up
<idiom>
U
تصمیم گیری
formation
U
شکل گیری
sound absorbing
U
صدا گیری
insuperability
U
دشوار گیری
censoriousness
U
خرده گیری
churning
U
کره گیری
paralysis
U
زمین گیری
measurer
U
اندازه گیری
voting
U
رای گیری
derivation
U
مشتق گیری
derivations
U
مشتق گیری
chronicity
U
دامن گیری
measuring bridge
U
پل اندازه گیری
gauging
U
اندازه گیری
nagging
U
خرده گیری
cupping
U
خون گیری
dialing
U
شماره گیری
abdication
U
کناره گیری
inquiry
U
خبر گیری
nitpicking
U
بهانه گیری
differentiation
U
مشتق گیری
luting
U
درز گیری
bias
U
سمت گیری
biases
U
سمت گیری
measurements
U
اندازه گیری
scotomization
U
نادیده گیری
collier
U
ذغال گیری
coring
U
نمونه گیری
corf
U
سبدماهی گیری
spile
U
سوراخ گیری
coppering
U
مس گیری لوله
scorification
U
تفاله گیری
sedimentation
U
لای گیری
sternly
U
با سخت گیری
punctiliousness
U
نکته گیری
backing up
U
پشتیبان گیری
commensurateness
U
اندازه گیری
number dialling
U
شماره گیری
error correction
U
خطا گیری
bailment
U
امانت گیری
takeovers
U
تحویل گیری
takeover
U
تحویل گیری
measurement
U
اندازه گیری
stripping
U
رنگ گیری
knoit
U
تغ تغ خرده گیری
modeling
U
سرمشق گیری
standardization
U
معیار گیری
integration
U
انتگرال گیری
complementation
U
متمم گیری
coring
U
مغزه گیری
noise suppression
U
پارازیت گیری
originationu
U
سرچشمه گیری
stain removed
U
لکه گیری
invalidism
U
زمین گیری
extracts
U
عصاره گیری
embracery
U
دراغوش گیری
interpolation
U
درون گیری
extracting
U
عصاره گیری
calk
U
درز گیری
laxity
U
اسان گیری
crackdowns
U
سخت گیری
fueling
U
سوخت گیری
moulding
U
قالب گیری
stamping
U
قالب گیری
nitrification
U
ازت گیری
nitrification
U
نیتروژن گیری
introsusception
U
در خود گیری
intussusception
U
در خود گیری
extracted
U
عصاره گیری
whisks
U
گرد گیری
modules
U
اندازه گیری
module
U
اندازه گیری
timing
U
زمان گیری
withdrawal
U
گوشه گیری
withdrawals
U
گوشه گیری
interpolations
U
درون گیری
follow up
U
پی گیری کردن
whisking
U
گرد گیری
whisked
U
گرد گیری
criticalness
U
خرده گیری
sampling
U
نمونه گیری
extract
U
عصاره گیری
emulsification
U
عصاره گیری
crabber
U
خرچنگ گیری
whisk
U
گرد گیری
conscription
U
سرباز گیری
listing
U
لیست گیری
ensue
U
پی گیری کردن
measure
U
اندازه گیری
ensued
U
پی گیری کردن
cased
U
قالب گیری
syntheses
U
نتیجه گیری
synthesis
U
نتیجه گیری
silting up
U
لای گیری
removal of cinder
U
تفاله گیری
embrasure
U
دراغوش گیری
listings
U
لیست گیری
cavils
U
خرده گیری
stricture
U
سخت گیری
strictures
U
سخت گیری
embrasures
U
دراغوش گیری
removal of phosphorus
U
فسفر گیری
attrition
U
کناره گیری
ensues
U
پی گیری کردن
catch trial
U
کوشش مچ گیری
mensuration
U
اندازه گیری
crackdown
U
سخت گیری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com