Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
nyctaginiaceous
U
وابسته به تیره لاله عباسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nyctaginiacear
U
تیره لاله عباسی
four o'clock
U
گل لاله عباسی
four o'clock
U
لاله عباسی
marvel of peru
U
لاله عباسی
mirabilis
U
جنس لاله عباسی
generic
U
وابسته به تیره
rutaceous
U
وابسته به تیره سداب
malaceous
U
وابسته به تیره پشت
musteline
U
وابسته به تیره راسو
rhamnaceous
U
وابسته به تیره عنابها
protesttant
U
وابسته به تیره پروتستان
of the catholic persuasion
U
وابسته به تیره کاتولیک
spinally
U
وابسته به تیره پشت
pina ceous
U
وابسته به تیره کاج
rosacean
U
وابسته به تیره گل سرخ
spinal
U
وابسته به تیره پشت
pieridin
U
وابسته به تیره پروانگان
gentianaceous
U
وابسته به تیره کوشادیاجنتیانا
solidungular
U
تک سم وابسته به تیره اسب
percoid
U
وابسته به تیره ماهی خاردار
raptorail
U
وابسته به تیره ربایندگان یا مرغان
santalaceous
U
وابسته به تیره یا خانواده صندل
rhizopod
U
وابسته به تیره ریشه پایان
polygonaceous
U
وابسته به تیره گندم سیاه
sciurine
U
وابسته به تیره سنجابها سنجابی
sickle leaf
U
برگ های داسی شکل
[این طرح در فرش های لچک ترنج شاه عباسی بکار می رود و به آن برگ های شاه عباسی نیز می گویند.]
phocine
U
وابسته به اب بازان یا تیره خوک ابی
Herati border
U
طرح حاشیه هراتی
[این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
feline
U
وابسته به تیره گربه گربه صفت
abbasid
U
خلفای عباسی
abassid
U
خلفای عباسی
drop arch
U
قوس شاه عباسی
tussock
U
ک-لاله
tussocks
U
ک-لاله
tulips
U
گل لاله
tulips
U
لاله
tulip
گل لاله
tulip
U
لاله
crinoid
U
لاله وش
fritillaria
U
لاله متعفن
saddletree
U
لاله درختی
lobar
U
لاله دار
windflower
U
لاله نعمان
pinna
U
لاله گوش
bellflower
U
لاله کوهی
earlobe
U
لاله گوش
earlobes
U
لاله گوش
fritillary
U
لاله متعفن
auricle
U
لاله گوش
lobulate
U
لاله دار
lappet
U
لاله گوش
ear lap
U
لاله گوش
basswood
U
لاله درختی
laminated
U
لاله لایه
dogtooth violet
U
لاله الپی
calyx
U
طرح حقه یا کاسه گل که حالتی از گل شاه عباسی و یا گل ختایی را نشان می دهد
saddle tree
U
یکجورگل لاله درامریکای شمالی
She's not the Laleh I used to know.
U
او
[زن]
دیگر لاله قدیمی
[از نظر رفتار]
نیست.
tulip design
U
طرح گل لاله
[گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.]
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
murine
U
از تیره موش جانوری از تیره موش
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
palmette
U
گل شاه عباسی
[این گل در طرح ها ختائی نقش اصلی را دارد منسوب به طراحان دوره صفویه بوده و عده ای آن را شبیه نیلوفر آبی می دانند. بصورت پنج پر، هشت پر و دوازده پر به همراه برگ ها و گلبرگ ها است.]
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
Imperial Silk Hunting Carpet
U
فرش شکارگاهی ابریشمی درباری
[این فرش مربوط به قرن شانزده میلادی بوده و در زمینه حاشیه از صحنه های شکار به همراه گل های شاه عباسی و اسلیمی استفاده شده است.]
lanceolate leaves
U
برگ های اسلیمی
[شاه عباسی]
[نیزه ای]
[شعله]
[اغلب در یک یا دو سمت برگ بصورت کنگره بوده و در اغلب فرش های لچک ترنج و باغی بکار می رود.]
Ladik prayer rug
U
قالیچه سجاده ای لادیک
[این فرش بیشتر مربوط به ترکیه می باشد و در آن از دو یا سه ستون محرابی به همراه گل های لاله با رنگ های غالب قرمز و آبی استفاده می شود.]
flower design
U
طرح افشان گل
[این طرح جلوه ای از طرح لچک ترنج شاه عباسی است با تعداد زیادی گل که در کل متن ترنج خاصی را جلوه گر می سازد.]
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
dulling
U
تیره
gloomier
U
تیره
gloomy
U
تیره
nubilous
U
تیره
enigmatical
U
تیره
owl light
U
تیره
duskish
U
تیره
owl light
U
تیره گی
faints
U
تیره
faintest
U
تیره
gloomiest
U
تیره
blackest
U
تیره
blacks
U
تیره
heavier
U
تیره
heavies
U
تیره
fainted
U
تیره
demomination
U
تیره
hazier
U
تیره
haziest
U
تیره
faint
U
تیره
hazy
U
تیره
blacker
U
تیره
blacked
U
تیره
fainter
U
تیره
ilk
U
تیره
dulls
U
تیره
dash
U
خط تیره
dashed
U
خط تیره
dullest
U
تیره
dashes
U
خط تیره
duller
U
تیره
black
U
تیره
dulled
U
تیره
heaviest
U
تیره
dull
U
تیره
heavy
U
تیره
gens
U
تیره
overcast
U
تیره
fuscous
U
تیره
funereal
U
تیره
obscures
U
تیره
type
U
تیره
obscurer
U
تیره
typed
U
تیره
obscured
U
تیره
types
U
تیره
strained
U
تیره
obscure
U
تیره
dark
<adj.>
U
تیره
darker
U
تیره
obscurest
U
تیره
murky
U
تیره
indistinct
U
تیره
opaque
U
تیره
subfuscous
U
تیره
murk
U
تیره
nebulous
U
تیره
cloudy
U
تیره
fuzzy
U
تیره
fuzziest
U
تیره
nebulose
U
تیره
fuzzier
U
تیره
obscuring
U
تیره
darkest
U
تیره
turbid
U
تیره
caliginous
U
تیره
muddied
U
تیره
families
U
تیره
muddier
U
تیره
muddies
U
تیره
family
U
تیره
muddiest
U
تیره
muddy
U
تیره
muddying
U
تیره
darkness
U
تیره گی
sombrous
U
تیره
khatayi
U
طرح یا گل های ختائی
[این نگاره در کنار گل های شاه عباسی در اکثر فرش های لچک ترنج و افشان بکار رفته و جلوه ای از گل های نیلوفر آبی را نشان می دهد. ریشه این طرح را به نقاشی های ساسانیان نسبت می دهند.]
vertebral column
U
تیره پشت
hard hyphen
U
خط تیره واصل
mistily
U
بطور تیره
obscuring
U
تیره کردن
darken
U
تیره کردن
muscid
U
از تیره مگس
tarnishes
U
تیره کردن
felidae
U
تیره گربه
muridae
U
تیره موش
muddily
U
بطور تیره
aubergines
U
ارغوانی تیره
musaceae
U
تیره موز
tarnishing
U
تیره کردن
obscuration
U
تیره سازی
mytaceous
U
از تیره مورد
dull
U
تیره کردن
obscurest
U
تیره کردن
gen
U
تیره یا سرده
myelon
U
مغز تیره
darkening
U
تیره کردن
darkens
U
تیره کردن
dullest
U
تیره کردن
fulvous
U
سبزه تیره
urtica
U
تیره گزنه
duller
U
تیره کردن
dulled
U
تیره کردن
tarnish
U
تیره کردن
myel
U
مغز تیره
obscure
U
تیره کردن
unlucky
U
تیره بخت
muscidea
U
تیره مگس
myrtaceae
U
تیره مورد
obscures
U
تیره کردن
tarnished
U
تیره کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com