Perdic | وابسته به تیره ریشه پایان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	rhizopod U	وابسته به تیره ریشه پایان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	rhizopod U	ریشه پایان
	generic U	وابسته به تیره
	myogenic U	وابسته به ریشه ماهیچه
	radicular U	وابسته به ریشه کوچک
	gentianaceous U	وابسته به تیره کوشادیاجنتیانا
	solidungular U	تک سم وابسته به تیره اسب
	musteline U	وابسته به تیره راسو
	spinally U	وابسته به تیره پشت
	rhamnaceous U	وابسته به تیره عنابها
	protesttant U	وابسته به تیره پروتستان
	rosacean U	وابسته به تیره گل سرخ
	spinal U	وابسته به تیره پشت
	rutaceous U	وابسته به تیره سداب
	pina ceous U	وابسته به تیره کاج
	pieridin U	وابسته به تیره پروانگان
	malaceous U	وابسته به تیره پشت
	of the catholic persuasion U	وابسته به تیره کاتولیک
	year-end U	وابسته به پایان سال
	grallatorial U	وابسته به دراز پایان
	teleologic U	وابسته به پایان شناسی
	monophyletic U	وابسته بیک ریشه واصل
	percoid U	وابسته به تیره ماهی خاردار
	nyctaginiaceous U	وابسته به تیره لاله عباسی
	polygonaceous U	وابسته به تیره گندم سیاه
	raptorail U	وابسته به تیره ربایندگان یا مرغان
	sciurine U	وابسته به تیره سنجابها سنجابی
	santalaceous U	وابسته به تیره یا خانواده صندل
	thetical U	وابسته به یا شامل پایان نامه
	thetic U	وابسته به یا شامل پایان نامه
	phocine U	وابسته به اب بازان یا تیره خوک ابی
	neozoic U	وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
	feline U	وابسته به تیره گربه گربه صفت
	eol U	پایان خط پرچمی که بیان کننده پایان یک خط داده میباشد
	rhizogenic U	تولید کننده ریشه ریشه اور
	radicate U	ریشه گرفتن ریشه دار شدن
	rhizogenetic U	تولید کننده ریشه ریشه اور
	to strike root U	ریشه گرفتن ریشه دواندن
	to take root U	ریشه گرفتن ریشه دوانیدن
	terminates U	پایان دادن پایان یافتن
	terminated U	پایان دادن پایان یافتن
	terminate U	پایان دادن پایان یافتن
	phallic U	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
	plaiting U	[نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
	murine U	از تیره موش جانوری از تیره موش
	bureaucratic U	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
	syzygial U	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
	olympian U	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
	dialectological U	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
	choral U	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
	telepathic U	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
	subglacial U	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
	rectal U	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
	lexicographic U	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
	phylar U	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
	puritanical U	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
	sothic U	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
	vehicular U	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
	cliquy U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	cliquey U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	erotic U	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
	supervisory U	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
	monarchic U	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
	kinetic U	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
	frontal U	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
	zygose U	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
	sister services U	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
	lithic U	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
	fringes U	ریشه
	radix U	ریشه
	rhizogenous U	ریشه زا
	rhizogenic U	ریشه زا
	rhizogenetic U	ریشه زا
	harle U	ریشه
	fringe U	ریشه
	rootlet U	ریشه چه
	stumps U	ریشه
	stumping U	ریشه
	radicle U	ریشه چه
	stump U	ریشه
	paronymous U	هم ریشه
	stubs U	ریشه
	stubbing U	ریشه
	stubbed U	ریشه
	stub U	ریشه
	stumped U	ریشه
	scabs U	ریشه
	rootless U	بی ریشه
	radicals U	ریشه
	radical U	ریشه
	frange U	ریشه
	cama U	ریشه
	depth of face U	ریشه
	roots U	ریشه
	tie [knot] U	ریشه
	expansion scab U	ریشه
	fimbriation U	ریشه
	fimbria U	ریشه
	homoousian U	از یک ریشه
	harl U	ریشه
	thrum U	ریشه
	scab U	ریشه
	tassel U	ریشه
	cognate U	هم ریشه
	extraction U	ریشه
	root U	ریشه
	tassels U	ریشه
	fibreless U	بی ریشه
	hazy U	تیره
	subfuscous U	تیره
	murk U	تیره
	haziest U	تیره
	nebulous U	تیره
	fuzzy U	تیره
	hazier U	تیره
	cloudy U	تیره
	turbid U	تیره
	owl light U	تیره گی
	muddying U	تیره
	dashes U	خط تیره
	blacker U	تیره
	blackest U	تیره
	blacks U	تیره
	heaviest U	تیره
	owl light U	تیره
	nebulose U	تیره
	heavies U	تیره
	nubilous U	تیره
	opaque U	تیره
	blacked U	تیره
	black U	تیره
	strained U	تیره
	gens U	تیره
	heavier U	تیره
	dashed U	خط تیره
	dash U	خط تیره
	heavy U	تیره
	enigmatical U	تیره
	duskish U	تیره
	demomination U	تیره
	caliginous U	تیره
	gloomier U	تیره
	gloomiest U	تیره
	obscuring U	تیره
	gloomy U	تیره
	fuscous U	تیره
	faints U	تیره
	obscurest U	تیره
	obscures U	تیره
	obscurer U	تیره
	obscured U	تیره
	indistinct U	تیره
	types U	تیره
	typed U	تیره
	type U	تیره
	dark <adj.> U	تیره
	darker U	تیره
	darkest U	تیره
	faint U	تیره
	fainted U	تیره
	fainter U	تیره
	faintest U	تیره
	obscure U	تیره
	muddiest U	تیره
	families U	تیره
	darkness U	تیره گی
	dulled U	تیره
	duller U	تیره
	dulls U	تیره
	dulling U	تیره
	fuzzier U	تیره
	dull U	تیره
	dullest U	تیره
	family U	تیره
	murky U	تیره
	funereal U	تیره
	ilk U	تیره
	muddy U	تیره
	muddies U	تیره
	muddier U	تیره
	sombrous U	تیره
	overcast U	تیره
	muddied U	تیره
	fuzziest U	تیره
	incessant U	پی در پی بی پایان
	unfinished U	بی پایان
	inconclusive U	بی پایان
	never ending U	بی پایان
	unending U	بی پایان
	never-ending U	بی پایان
	endings U	پایان
	abyss U	بی پایان
	interminate U	بی پایان
	finallist U	پایان رس
	abysses U	بی پایان
	windup U	پایان
	ending U	پایان
	finishes U	پایان
	endless U	بی پایان
	point U	پایان
	ends U	پایان