Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
feral
U
وابسته به تشییع جنازه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
funeral
U
وابسته به ایین تشییع جنازه
funerals
U
وابسته به ایین تشییع جنازه
funerary
U
وابسته به مراسم تشییع جنازه
Other Matches
exequy
U
مراسم تشییع جنازه مشایعت کنندگان جنازه مجلس ترحیم
exequies
U
تشییع جنازه
funeral
U
مراسم تشییع جنازه
funerals
U
مراسم تشییع جنازه
to attend a funeral
U
تشییع جنازه کردن
funreal rites
U
ایین تشییع جنازه
obsequial
U
وابسته به ایین تشیع جنازه باختم مرده
remains
U
جنازه
pall bearer
U
کسیکه در همراهی با جنازه
obsequies
U
ایین تشیع جنازه
bannerol
U
پرچم روی جنازه
casket
U
وسیله حمل جنازه
caskets
U
وسیله حمل جنازه
funeral march
U
راه پیمایی درمراسم جنازه
suttee
U
زن هندو که خود راروی جنازه شوهرش میسوزاند
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associated
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subordinates
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
congenerous
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
pyrexic
U
وابسته به تب
appurtenant
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
commissarial
U
وابسته به
attendant
U
وابسته
dependants
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
levitical
U
وابسته به
aquatic
U
وابسته به اب
dependant
U
وابسته
comprador
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
thereof=of that
U
وابسته به ان
elfin
U
وابسته به جن
pyrexial
U
وابسته به تب
attache
U
وابسته
federated
U
وابسته
attendants
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
pyretic
U
وابسته به تب
diphtheric
U
وابسته به
federates
U
وابسته
relevant
U
وابسته
federating
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
relative
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
adjective
U
وابسته
belonging
U
وابسته ها
germane
U
وابسته
dependent
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
akin
U
وابسته
attached
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
federate
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
wedded
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
plantar
U
وابسته به کف پا
tuitionary
U
وابسته به
contingent
U
وابسته
contingents
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
pertianing
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
correspondent
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
of kin
U
وابسته
related
U
وابسته
diphtheritic
U
وابسته به خناق
dipteran
U
وابسته به دوبالان
dominical
U
وابسته بخداوند
dramaturgic
U
وابسته به فن نمایش
commercial attache
U
وابسته بازرگانی
commercial attache
U
وابسته تجارتی
specie
U
وابسته بسکه
clitoral
U
وابسته به چوچوله
clitoric
U
وابسته به چوچوله
cloistral
U
وابسته به صومعه
symphyseal
U
وابسته به همرویش
soudanese
U
وابسته به soudan
eleemosynary
U
وابسته به صدقه
sympathetics
U
پی یا عصب که وابسته به
swinish
U
وابسته به خوک
eleemosinary
U
وابسته به صدقه
sudanese
U
وابسته به سودان
commercial attache
U
وابسته تجاری
communistic
U
وابسته بکمونیسم
corneal
U
وابسته به قرنیه
stimulus bound
U
محرک- وابسته
subordinate class
U
طبقه وابسته
deltaic
U
وابسته به دلتا
deathy
U
وابسته بمردن
hypochondriacal
U
وابسته به تهیگاه
cufic
U
وابسته به کوفه
darky
U
وابسته به نژادسیاه
stomatic
U
وابسته بدهان
cuticular
U
وابسته به پوست
cycloidal
U
وابسته به دایره
dependant variable
U
متغیر وابسته
subunits
U
یکانهای وابسته
dependent variable
U
متغیر وابسته
dermatic
U
وابسته به زیرپوست
dioecious
U
وابسته به مگ س گیران
diametral
U
وابسته بقطر
sex linked
U
وابسته به جنسیت
diaconal
U
وابسته بشماس
device dependent
U
وابسته به دستگاه
compunctious
U
وابسته به پشیمانی
stomatal
U
وابسته به دهان
congestive
U
وابسته به تراکم
supererogatory
U
وابسته به بس پردازی
cuttural attache
U
وابسته فرهنگی
trachean
U
وابسته به نای
materialistic
U
وابسته به مادیات
troy
U
وابسته به تروا
connubial
U
وابسته به زناشویی
marines
U
وابسته به دریانوردی
marine
U
وابسته به دریانوردی
maritime
U
وابسته بدریانوردی
naval
U
وابسته به کشتی
tubuliferous
U
وابسته به استکانیان
tubulifloral
U
وابسته به استکانیان
paralytic
U
وابسته به فلج
paralytics
U
وابسته به فلج
adipic
U
وابسته به چربی
acoustical
U
وابسته به شنوایی
degenerative
U
وابسته به انحطاط
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
emotive
U
وابسته به احساسات
landed
U
وابسته بزمین
generic
U
وابسته به تیره
trigonometric
U
وابسته به مثلثات
trophic
U
وابسته بتغذیه
missions
U
وابسته به ماموریت
mission
U
وابسته به ماموریت
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
structural
U
وابسته به بنا
structural
U
وابسته به ساختمان
humans
U
وابسته بانسان
human
U
وابسته بانسان
ethnicity
U
وابسته به نژادشناسی
ethnic
U
وابسته به نژادشناسی
undersurface
U
وابسته بزیرسطح
seminal
U
وابسته به منی
municipal
U
وابسته بشهرداری
structurally
U
وابسته به ساختمان
structurally
U
وابسته به بنا
nasal
U
وابسته به منخرین
nasal
U
وابسته به بینی
tussive
U
وابسته به سرفه
tutelary
U
وابسته بقیمومت
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com