Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
thermolytic
U
وابسته به تجزیه در اثر گرما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thermolytic
U
وابسته به تحلیل گرما
thermographic
U
وابسته به گرما سنجی یادمانگاری
thermostats
U
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostat
U
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radiation of heat
U
گرما
isotherm
U
خط هم گرما
cauma
U
گرما
heats
U
گرما
heat
U
گرما
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
thermal flux
U
شار گرما
thermoelasticity
U
گرما کشسانی
heat absorbing
U
جذب گرما
heat exchange
U
تبادل گرما
heat flux
U
شار گرما
heat loss
U
تلف گرما
heat flow
U
جریان گرما
convection
U
انتقال گرما
thermal agitation voltage
U
اثر گرما
non conducting
U
عایق گرما
thermochemistry
U
گرما شیمی
calorification
U
پیدایش گرما
heat
U
گرما حرارت
intensity of heat
U
شدت گرما
I am absolutely baked.
U
از گرما پختم
thermometer
U
گرما سنج
thermal
U
مربوط به گرما
thermometers
U
گرما سنج
incalescent
U
گرما گرای
adiabatic
U
عایق گرما
incalescence
U
گرما جویی
btu
U
واحدبریتانیایی گرما
heats
U
گرما حرارت
heat radiation
U
تابش گرما
hot cabinet
U
قفسه گرما
radiators
U
گرما افکن
pyro electricity
U
گرما برق
temperature
U
درجه گرما
thermoelectric
U
گرما برقی
temperatures
U
درجه گرما
thermal effect
U
اثر گرما
thermomagnetic
U
گرما مغناطیس
pyromagnetic
U
گرما- مغناطیس
thermo electricity
U
گرما برق
heat transmission
U
انتقال گرما
thermal reservoir
U
منبع گرما
thermal unit
U
واحدسنجش گرما
thermosphere
U
گرما سپهر
thermosphere
U
گرما کره
melted
U
از گرما سوختن
heat transfer
U
انتقال گرما
radiator
U
گرما تاب
cold is merely privative
U
گرما نیست
radiator
U
گرما افکن
radiators
U
گرما تاب
spectrophotometry
U
اسپکتروفتومتر
[در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
thermoforming
U
شکل دادن با گرما
heat stroke
U
گرماگرفتگی غش در اثر گرما
radiators
U
بیرون دهنده گرما
diathermacy
U
خاصیت هدایت گرما
to evolve heat
U
گرما بیرون دادن
therm
U
واحد گرما حمام
therms
U
حمام عمومی گرما
heat-stroke
U
گرماگرفتگی غش در اثر گرما
heat fast paint
U
رنگ مقاوم گرما
chinical t.
U
گرما سنج طبی
baking enamel
U
لعاب دادن با گرما
therm
U
حمام عمومی گرما
fehrenheit thermometer
U
گرما سنج فارنهایت
radiator
U
بیرون دهنده گرما
therms
U
واحد گرما حمام
b.t.u.
U
واحد بریتانیایی گرما
calorie
U
واحد سنجس گرما
she cannot bear heat
U
طاقت گرما را ندارد
she cannot bear heat
U
تاب گرما رانمیاورد
calory
U
واحد سنجس گرما
heat transfer coefficient
U
ضریب انتقال گرما
thermonuclear reaction
U
واکنش گرما- هستهای
thermotaxis
U
تحرک در اثر گرما
thermotropic
U
علاقمند به گرما دماگرای
heat flux density
U
چگالی شار گرما
thermoelectric effect
U
اثر گرما- برق
to resist heat
U
تاب گرما اوردن
thermotropism
U
حساسیت نسبت به گرما
hot shorteness
U
شکنندگی حاصل از گرما
warmth
U
تعادل گرما ملایمت
temperature independent paranagnetism
U
پارامغناطیس گرما مستقل
mechanical equivalent of heat
U
هم ارز مکانیکی گرما
calories
U
واحد سنجس گرما
swelter
U
از گرما بیحال شدن
sweltered
U
از گرما بیحال شدن
british thermal unit
U
واحد بریتانیایی گرما
swelters
U
از گرما بیحال شدن
resistant to heat
U
مقاوم در برابر گرما
cooling water thermometer
U
گرما سنج اب سرد
crater analysis
U
تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
warm spot
U
اندامها و مراکزاحساس گرما در پوست
heat radiates from the stove
U
گرما ازبخاری متشعشع میشود
heater
U
بخاری دستگاه تولید گرما
calories
U
واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
heaters
U
بخاری دستگاه تولید گرما
convectors
U
جسم انتقال دهنده گرما
convector
U
جسم انتقال دهنده گرما
conductibility of heat
U
قابلیت هدایت گرما گرمارسانی
stew
U
خیس عرق شدن
[در گرما]
electricity
U
مین نور یا گرما یا نیرو
calorie
U
واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
register
U
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registering
U
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registers
U
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
variations of temperature
U
اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
In the heat of the moment
<idiom>
[در گرما گرم کار]
[بحث ومجادله لفظی]
thermostats
U
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
chromometer
U
ساعت دقیقی که گرما و سرمادر ان اثر نمیکند
thermostat
U
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
epicritic
U
تمیز دهنده گرما وسرما حساس بسرماوگرما
thermostatics
U
اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
material theory of heat
U
پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
advection
U
جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
glass wool
U
تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
stirling cycle
U
سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
cracking
U
وارد کردن گرما و معمولافشار برای شکستن هیدروکربنهای کمپلکس گاه درحضور کاتالیزور
thermodynamics
U
علم مربوط به تبادل کار وحرارت و جریان گرما وتغییر دما بویژه در سیالات متحرک
separates
U
تجزیه
decayed
U
تجزیه
segregation
U
تجزیه
parsing
U
تجزیه
separated
U
تجزیه
decaying
U
تجزیه
separation
U
تجزیه
dissection
U
تجزیه
separations
U
تجزیه
decays
U
تجزیه
severance
U
تجزیه
decomposition
U
تجزیه
separate
U
تجزیه
shake down
U
تجزیه
analysis
U
تجزیه
break
U
تجزیه
breaks
U
تجزیه
decay
U
تجزیه
anatomy
U
تجزیه
disintegration
U
تجزیه
dissolution
U
تجزیه
sequestration
U
تجزیه
anatomies
U
تجزیه
dissociation
U
تجزیه
break up
U
تجزیه
break down
U
تجزیه
decoupling
U
تجزیه
dialysis
U
تجزیه
resolution
U
تجزیه
resolutions
U
تجزیه
catalysis
U
تجزیه
analyzer
U
تجزیه گر
cracking
U
تجزیه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
osmose
U
نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
disintegrate
U
تجزیه شدن
analyse
[British]
U
تجزیه کردن
parser
U
تجزیه کننده
parse tree
U
درخت تجزیه
liberating
U
تجزیه کردن
detachable
U
قابل تجزیه
dismembering
U
تجزیه کردن
disintegrate
U
تجزیه کردن
dismembered
U
تجزیه کردن
dismember
U
تجزیه کردن
disintegrating
U
تجزیه کردن
disintegrating
U
تجزیه شدن
disintegrates
U
تجزیه کردن
disintegrates
U
تجزیه شدن
analyse
U
تجزیه کردن
parsing
U
تجزیه کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com