Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
puberal
U
وابسته به بلوغ
pubertal
U
وابسته به بلوغ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
prebubertal
U
وابسته بدوره قبل از بلوغ
prepuberal
U
وابسته بدوره قبل از بلوغ
Other Matches
ages
U
سن بلوغ
puberty
U
سن بلوغ
adolescence
U
بلوغ
growths
U
بلوغ
growth
U
بلوغ
adultness
U
بلوغ
adult age
U
سن بلوغ
puberty
U
بلوغ
nubility
U
بلوغ
of age
<idiom>
U
بلوغ
pubetry
U
بلوغ
age
U
سن بلوغ
maturation
U
بلوغ
maturity
U
بلوغ
pubescence
U
بلوغ
pubescence
U
سن بلوغ
puberty
U
بلوغ جنسی
grow up
U
به سن بلوغ رسیدن
emotional maturity
U
بلوغ هیجانی
minorities
U
عدم بلوغ
minority
U
عدم بلوغ
nonage
U
عدم بلوغ
lack of sufficient age
U
عدم بلوغ
pubertas praecox
U
بلوغ زودرس
economic maturity
U
بلوغ اقتصادی
mental maturity
U
بلوغ ذهنی
sexual maturity
U
بلوغ جنسی
impuberty
U
عدم بلوغ
social maturity
U
بلوغ اجتماعی
immaturity
U
عدم بلوغ و رشد
prepuberty
U
دوره قبل از بلوغ
To attain puberty.
U
بسن بلوغ رسیدن
drive to maturity
U
حرکت بسوی بلوغ
preadolescent
U
شخصیکه هنوز به بلوغ نرسیده
over a
U
گذشته ازسن بلوغ یا12سال
vineland social maturity scale
U
مقیاس بلوغ اجتماعی واینلند
preadolescence
U
دوره قبل از بلوغ انسان
california tests of mental maturity
U
ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
gonogenesis
U
کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
imfancy
U
عدم بلوغ نخستین دوره رشد
columbia mental maturity scale
U
مقیاس کلمبیا برای بلوغ ذهنی
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
pronucleus
U
هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
stagnation thesis
U
فرضیه رکود .فرضیهای که بر اساس ان بعلت بلوغ کامل اقتصادی یک کشور و امکان عدم جذب پس اندازها
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
carpal
U
وابسته به مچ
adjectives
U
وابسته
comprador
U
وابسته
adjective
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
interdependent
U
وابسته
dependants
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
pyrexic
U
وابسته به تب
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
of kin
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
pyrexial
U
وابسته به تب
commissarial
U
وابسته به
akin
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
related
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
sexual organs
U
وابسته به
aquatic
U
وابسته به اب
dependent
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
pertaining
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
pertinent
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
thereof=of that
U
وابسته به ان
pertianing
U
وابسته
federate
U
وابسته
federated
U
وابسته
federates
U
وابسته
federating
U
وابسته
attache
U
وابسته
attached
U
وابسته
germane
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
thereof
U
وابسته به ان
belonging
U
وابسته ها
dependant
U
وابسته
wedded
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
subordinating
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
relative
U
وابسته
contingent
U
وابسته
contingents
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
messianic
U
وابسته به
relevant
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
levitical
U
وابسته به
subordinated
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
marine
U
وابسته به دریانوردی
irrigational
U
وابسته به ابیاری
internuptial
U
وابسته به عروسی
isthmian
U
وابسته به باریکه
isthmic
U
وابسته به باریکه
connubial
U
وابسته به زناشویی
potamic
U
وابسته به رودها
maritime
U
وابسته بدریانوردی
landed
U
وابسته بزمین
emotive
U
وابسته به احساسات
interoceptive
U
وابسته به احشاء
marines
U
وابسته به دریانوردی
materialistic
U
وابسته به مادیات
paralytic
U
وابسته به فلج
paralytics
U
وابسته به فلج
gular
U
وابسته به مری
iranian
U
وابسته به ایران
gutturo nasal
U
وابسته بگلووبینی
gregorian
U
وابسته به گریگوری
interrogatory
U
وابسته به سئوال
generic
U
وابسته به تیره
iraqi
U
وابسته به عراق
predial or prae
U
وابسته به زمین
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
degenerative
U
وابسته به انحطاط
laryngeal
U
وابسته بنای
laryngitic
U
وابسته به نای
leninist
U
وابسته به لنین
lenten
U
وابسته به چله
analphabetic
U
وابسته به بیسوادی
pistillary
U
وابسته به مادگی گل
anginal
U
وابسته به گلودرد
gnomonic
U
وابسته به شاخص
piscatory
U
وابسته به صیدماهی
piscatory
U
وابسته به ماهیگیری
antichristian
U
وابسته به دجال
piscatorial
U
وابسته به صیدماهی
piscatorial
U
وابسته به ماهیگیری
aortal
U
وابسته بشاهرگ
aortic
U
وابسته بشاهرگ
geomantic
U
وابسته به رمالی
investigatory
U
وابسته به رسیدگی
lactic
U
وابسته به شیر
acoustical
U
وابسته به شنوایی
adipic
U
وابسته به چربی
jesuitic
U
وابسته به یسوعیون
glandulose
U
وابسته به غدد
aerological
U
وابسته بهواشناسی
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
affiliated company
U
شرکت وابسته
gerontic
U
وابسته به پیری
air attache
U
وابسته هوایی
altitudinal
U
وابسته به اوج
pocky
U
وابسته به ابله
plumbous
U
وابسته به سرب
kufic
U
وابسته به کوفه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com