Perdic | وابسته به انجیل متی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	matthaean U	وابسته به انجیل متی
	matthean U	وابسته به انجیل متی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	evangelization U	تبلیغ یاموعظه ازروی انجیل ترویج انجیل یادین مسیحی
	gospels U	انجیل
	evangel U	انجیل
	gospel U	انجیل
	bibles U	انجیل
	bible U	انجیل
	evangelically U	برطبق انجیل
	gospel of matter U	انجیل متی
	evangelist U	انجیل نویس
	evangelists U	انجیل نویس
	gospel oath U	سوگندبه انجیل
	gospeller U	انجیل خوان
	matthew U	نویسنده انجیل متی
	gospeller U	خودراتنهاصاحب انجیل میداند
	evangelists U	صاحب انجیل مژده رسان
	evangelist U	صاحب انجیل مژده رسان
	luke U	نام طبیب پولس رسول که انجیل لوقا بدومنسوب است
	phallic U	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
	syzygial U	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
	olympian U	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
	bureaucratic U	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
	dialectological U	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
	choral U	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
	subglacial U	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
	telepathic U	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
	lexicographic U	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
	sothic U	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
	vehicular U	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
	puritanical U	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
	rectal U	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
	phylar U	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
	cliquy U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	supervisory U	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
	monarchic U	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
	erotic U	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
	cliquey U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	kinetic U	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
	frontal U	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
	lithic U	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
	zygose U	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
	sister services U	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
	hermitical U	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
	morphic U	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
	Neanderthal U	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
	associating U	وابسته وابسته کردن
	associated U	وابسته وابسته کردن
	associates U	وابسته وابسته کردن
	associate U	وابسته وابسته کردن
	popliteal U	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
	epistemologycal U	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
	physico chemical U	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
	poplitaeal U	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
	life cycle hypothesis U	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
	subordinating U	وابسته
	tuitionary U	وابسته به
	syncop U	وابسته به غش
	of kin U	وابسته
	federating U	وابسته
	federated U	وابسته
	appurtenant U	وابسته
	relative U	وابسته
	subordinate U	وابسته
	hanger on U	وابسته
	subordinated U	وابسته
	subordinates U	وابسته
	federates U	وابسته
	monitorial U	وابسته به
	congenerous U	وابسته
	comprador U	وابسته
	affiliating U	وابسته
	affiliates U	وابسته
	affiliated U	وابسته
	affiliate U	وابسته
	related U	وابسته
	dependants U	وابسته
	dependant U	وابسته
	diphtheric U	وابسته به
	elysian U	وابسته به
	attendants U	وابسته
	plantar U	وابسته به کف پا
	attendant U	وابسته
	belonging U	وابسته ها
	thereof U	وابسته به ان
	commissarial U	وابسته به
	aquatic U	وابسته به اب
	pertinent U	وابسته
	federate U	وابسته
	adjective U	وابسته
	thereof=of that U	وابسته به ان
	sexual organs U	وابسته به
	levitical U	وابسته به
	cantabrigian U	وابسته به
	carpal U	وابسته به مچ
	messianic U	وابسته به
	attache U	وابسته
	wedded U	وابسته
	attached U	وابسته
	israelitish U	وابسته به
	adjectives U	وابسته
	interdependent U	وابسته
	pyrexic U	وابسته به تب
	dependent U	وابسته
	akin U	وابسته
	riverrine U	وابسته به
	attributable U	وابسته به
	correspondents U	وابسته
	cephalic U	وابسته به سر
	pertaining U	وابسته
	febile U	وابسته به تب
	correspondent U	وابسته
	germane U	وابسته
	contingent U	وابسته
	contingents U	وابسته
	pyretic U	وابسته به تب
	relevant U	وابسته
	pertianing U	وابسته
	pyrexial U	وابسته به تب
	elfin U	وابسته به جن
	auditive U	وابسته به شنوایی
	attache U	وابسته نظامی
	piscatory U	وابسته به ماهیگیری
	aesculapian U	وابسته به دارگونه طب
	periclean U	وابسته به پریکلس
	adipic U	وابسته به چربی
	piscatorial U	وابسته به ماهیگیری
	piscatorial U	وابسته به صیدماهی
	affiliated company U	شرکت وابسته
	air attache U	وابسته هوایی
	aerological U	وابسته بهواشناسی
	altitudinal U	وابسته به اوج
	perigeal U	وابسته به حضیضی
	aortal U	وابسته بشاهرگ
	platinic U	وابسته به پلاتین
	petiolar U	وابسته به برگدم
	aortic U	وابسته بشاهرگ
	jugular U	وابسته بوریدوداجی
	archimedean U	وابسته به ارشمیدس
	psychiatric U	وابسته به روانپزشکی
	peruvian U	وابسته به پرو
	pharyngal U	وابسته به گلوگاه
	pharmacologic U	وابسته بداروشناسی
	pharisaic U	وابسته به فریسی
	army attache U	وابسته نظامی
	antichristian U	وابسته به دجال
	associated company U	شرکت وابسته
	perigean U	وابسته به حضیضی
	jugulars U	وابسته بوریدوداجی
	analphabetic U	وابسته به بیسوادی
	photic U	وابسته به تولیدنور
	perlitic U	وابسته به مروارید
	army attache U	وابسته زمینی
	anginal U	وابسته به گلودرد
	dermatic U	وابسته به زیرپوست
	astronautical U	وابسته به فضانوردان
	photic U	وابسته به نوروروشنایی
	rhinal U	وابسته به بینی
	matrimonial U	وابسته به عروسی
	pygmaean U	وابسته به پیگمی ها
	programmatic U	وابسته به پروگرام
	structural U	وابسته به بنا
	structurally U	وابسته به ساختمان
	structurally U	وابسته به بنا
	homicidal U	وابسته به ادمکشی
	subversion U	وابسته به خرابکاری
	social U	وابسته بجامعه
	planetary U	وابسته به سیاره
	focal U	وابسته بکانون
	radio carpal U	وابسته به زندبالاومچ
	presbyterial U	وابسته به کشیش ها
	radio ulnar U	وابسته به زندبالاوزندپائین
	oratorical U	وابسته به سخنرانی
	pygmean U	وابسته به پیگمی ها
	press attache U	وابسته مطبوعاتی
	prefectorial U	وابسته به اداری
	humans U	وابسته بانسان
	human U	وابسته بانسان
	menstrual U	وابسته به قاعده گی
	porcine U	وابسته بخوک
	vital U	وابسته بزندگی
	vital U	وابسته به زندگی
	investigatory U	وابسته به رسیدگی
	pythian U	وابسته به "اپولو"
	pyrrhic U	وابسته به " پیروس "
	scientific U	وابسته بعلم
	pubertal U	وابسته به بلوغ
	puberal U	وابسته به بلوغ
	psychologic U	وابسته به روانشناسی
	municipal U	وابسته بشهرداری
	seminal U	وابسته به منی
	provencal U	وابسته بشهر
	ethnic U	وابسته به نژادشناسی
	promethean U	وابسته به پرومیتوس
	prefectoral U	وابسته به اداری
	nasal U	وابسته به بینی
	paralytic U	وابسته به فلج
	paralytics U	وابسته به فلج
	pocky U	وابسته به ابله
	plumbous U	وابسته به سرب
	generic U	وابسته به تیره
	ethnicity U	وابسته به نژادشناسی