Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
probationary
U
وابسته به التزام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
undertaking
U
التزام
commitments
U
التزام
obligation
U
التزام
engagement
U
التزام
warranty
U
التزام
warranties
U
التزام
engagements
U
التزام
being bound over
U
التزام
liability
U
التزام
liabilities
U
التزام
commitment
U
التزام
assumes
U
التزام
assume
U
التزام
recognizance
U
التزام
paroled
U
التزام
paroling
U
التزام
assunption
U
التزام
parole
U
التزام
obligations
U
التزام
paroles
U
التزام
paroling
U
التزام گرفتن
bind over
U
التزام گرفتن
paroles
U
التزام گرفتن
recognizance
U
التزام نامه
bind over
U
التزام گرفتن از
give an undertaking
U
التزام دادن
liquidated damages
U
وجه التزام
to be bound over
U
التزام دادن
paroled
U
التزام گرفتن
pledging
U
التزام سپردن
penal clause
U
وجه التزام
pledged
U
التزام سپردن
parole
U
التزام گرفتن
pledge
U
التزام سپردن
pledges
U
التزام سپردن
collateral
U
وجه التزام
requirement
U
ایجاب التزام
sponsor
U
التزام دهنده حامی
sponsoring
U
التزام دهنده حامی
paroled
U
التزام قول گرفتن
penal clause
U
شرط وجه التزام
penalties
U
تاوان وجه التزام
penalty
U
تاوان وجه التزام
paroling
U
التزام قول گرفتن
paroles
U
التزام قول گرفتن
parole
U
التزام قول گرفتن
sponsors
U
التزام دهنده حامی
be on the parole
U
با دادن التزام ازاد شدن
pledged
U
متعهد شدن التزام دادن
pledges
U
متعهد شدن التزام دادن
pledge
U
متعهد شدن التزام دادن
pledging
U
متعهد شدن التزام دادن
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
nude contruct
U
قرارداد بدون وجه التزام تخلف
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
depositions
U
درCL مشروط بر ان است که اولا" به قید التزام به راستگویی و ثانیا" در حضورمامور رسمی تنظیم شود
deposition
U
درCL مشروط بر ان است که اولا" به قید التزام به راستگویی و ثانیا" در حضورمامور رسمی تنظیم شود
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
quasi contract
U
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
consideration
U
وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
considerations
U
وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
to release on parole
U
با قید التزام رها کردن باگرفتن قول شرف رها کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
federate
U
وابسته
dependent
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
pertianing
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
attache
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
dependant
U
وابسته
dependants
U
وابسته
attendants
U
وابسته
attendant
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
cephalic
U
وابسته به سر
comprador
U
وابسته
related
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
congenerous
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
of kin
U
وابسته
federated
U
وابسته
akin
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
federates
U
وابسته
federating
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
appurtenant
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
carpal
U
وابسته به مچ
thereof
U
وابسته به ان
affiliates
U
وابسته
adjective
U
وابسته
contingent
U
وابسته
contingents
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
wedded
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
pyrexic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
messianic
U
وابسته به
relative
U
وابسته
germane
U
وابسته
relevant
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
febile
U
وابسته به تب
correspondent
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
levitical
U
وابسته به
elfin
U
وابسته به جن
elysian
U
وابسته به
adjectives
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
syncop
U
وابسته به غش
belonging
U
وابسته ها
israelitish
U
وابسته به
subordinating
U
وابسته
attached
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
pyrrhic
U
وابسته به " پیروس "
photic
U
وابسته به نوروروشنایی
marines
U
وابسته به دریانوردی
pharyngal
U
وابسته به گلوگاه
municipal
U
وابسته بشهرداری
pharisaic
U
وابسته به فریسی
human
U
وابسته بانسان
antichristian
U
وابسته به دجال
provencal
U
وابسته بشهر
pubertal
U
وابسته به بلوغ
puberal
U
وابسته به بلوغ
ethnicity
U
وابسته به نژادشناسی
aortic
U
وابسته بشاهرگ
pharmacologic
U
وابسته بداروشناسی
aortal
U
وابسته بشاهرگ
ethnic
U
وابسته به نژادشناسی
seminal
U
وابسته به منی
psychologic
U
وابسته به روانشناسی
pygmaean
U
وابسته به پیگمی ها
peruvian
U
وابسته به پرو
radio carpal
U
وابسته به زندبالاومچ
homicidal
U
وابسته به ادمکشی
radio ulnar
U
وابسته به زندبالاوزندپائین
associated company
U
شرکت وابسته
ranine
U
وابسته به وزغ
solar
U
وابسته بخورشید
photographic
U
وابسته به عکاسی
rectal
U
وابسته به مقعد
rectorial
U
وابسته به rector
army attache
U
وابسته زمینی
army attache
U
وابسته نظامی
petiolar
U
وابسته به برگدم
pygmean
U
وابسته به پیگمی ها
investigatory
U
وابسته به رسیدگی
vital
U
وابسته به زندگی
petrologic
U
وابسته به سنگ
vital
U
وابسته بزندگی
menstrual
U
وابسته به قاعده گی
archimedean
U
وابسته به ارشمیدس
porcine
U
وابسته بخوک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com