Perdic | وابسته به افرینش خلقتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	creational U	وابسته به افرینش خلقتی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	congenital U	خلقتی
	malformation U	نقص خلقتی
	creation U	افرینش
	natures U	افرینش
	nature U	افرینش
	creations U	افرینش
	creation date U	تاریخ افرینش
	creationism U	اصول افرینش
	generation U	افرینش گسترش
	generations U	افرینش گسترش
	creationism U	اعتقاد به افرینش
	navigating U	خوی افرینش
	navigates U	خوی افرینش
	navigated U	خوی افرینش
	navigate U	خوی افرینش
	hexahemeron U	شش روزه افرینش یاتاریخ ان
	hexaemeron U	شش روزه افرینش یاتاریخ ان
	antemundane U	مربوط به پیش از افرینش جهان
	cosmogonal U	مربوط باصول افرینش گیتی
	mundane era U	تاریخی که مبداان افرینش جهان باشد
	phallic U	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
	association for computers and humanities U	یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
	bureaucratic U	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
	olympian U	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
	syzygial U	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
	choral U	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
	subglacial U	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
	dialectological U	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
	telepathic U	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
	phylar U	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
	vehicular U	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
	sothic U	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
	rectal U	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
	puritanical U	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
	lexicographic U	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
	supervisory U	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
	erotic U	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
	monarchic U	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
	cliquey U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	kinetic U	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
	cliquy U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	frontal U	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
	lithic U	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
	sister services U	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
	zygose U	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
	Neanderthal U	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
	hermitical U	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
	morphic U	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
	associated U	وابسته وابسته کردن
	associating U	وابسته وابسته کردن
	associate U	وابسته وابسته کردن
	associates U	وابسته وابسته کردن
	epistemologycal U	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
	poplitaeal U	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
	popliteal U	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
	physico chemical U	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
	life cycle hypothesis U	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
	congenerous U	وابسته
	attendants U	وابسته
	belonging U	وابسته ها
	pertianing U	وابسته
	attendant U	وابسته
	thereof U	وابسته به ان
	relative U	وابسته
	levitical U	وابسته به
	appurtenant U	وابسته
	febile U	وابسته به تب
	subordinated U	وابسته
	subordinating U	وابسته
	subordinates U	وابسته
	comprador U	وابسته
	affiliated U	وابسته
	affiliate U	وابسته
	cantabrigian U	وابسته به
	pertinent U	وابسته
	cephalic U	وابسته به سر
	israelitish U	وابسته به
	syncop U	وابسته به غش
	pyrexic U	وابسته به تب
	carpal U	وابسته به مچ
	affiliates U	وابسته
	affiliating U	وابسته
	dependants U	وابسته
	commissarial U	وابسته به
	aquatic U	وابسته به اب
	adjective U	وابسته
	adjectives U	وابسته
	germane U	وابسته
	pyretic U	وابسته به تب
	pyrexial U	وابسته به تب
	akin U	وابسته
	federates U	وابسته
	dependant U	وابسته
	attache U	وابسته
	attributable U	وابسته به
	federating U	وابسته
	elysian U	وابسته به
	pertaining U	وابسته
	messianic U	وابسته به
	interdependent U	وابسته
	thereof=of that U	وابسته به ان
	related U	وابسته
	federated U	وابسته
	hanger on U	وابسته
	subordinate U	وابسته
	riverrine U	وابسته به
	elfin U	وابسته به جن
	federate U	وابسته
	relevant U	وابسته
	wedded U	وابسته
	contingents U	وابسته
	correspondents U	وابسته
	dependent U	وابسته
	correspondent U	وابسته
	attached U	وابسته
	sexual organs U	وابسته به
	of kin U	وابسته
	diphtheric U	وابسته به
	monitorial U	وابسته به
	contingent U	وابسته
	tuitionary U	وابسته به
	plantar U	وابسته به کف پا
	altitudinal U	وابسته به اوج
	pancreatic U	وابسته به لوزالمعده
	generic U	وابسته به تیره
	tonsorial U	وابسته به سلمانی
	isthmic U	وابسته به باریکه
	materialistic U	وابسته به مادیات
	totemic U	وابسته به توتم
	paralytic U	وابسته به فلج
	isthmian U	وابسته به باریکه
	kufic U	وابسته به کوفه
	affiliated company U	شرکت وابسته
	provencal U	وابسته بشهر
	lactic U	وابسته به شیر
	emotive U	وابسته به احساسات
	paralytics U	وابسته به فلج
	aesculapian U	وابسته به دارگونه طب
	landed U	وابسته بزمین
	connubial U	وابسته به زناشویی
	totemistic U	وابسته به توتم
	jesuitic U	وابسته به یسوعیون
	marines U	وابسته به دریانوردی
	marine U	وابسته به دریانوردی
	maritime U	وابسته بدریانوردی
	acoustical U	وابسته به شنوایی
	air attache U	وابسته هوایی
	toplogic U	وابسته به مکانشناسی
	promethean U	وابسته به پرومیتوس
	programmatic U	وابسته به پروگرام
	degenerative U	وابسته به انحطاط
	adipic U	وابسته به چربی
	trachean U	وابسته به نای
	aerological U	وابسته بهواشناسی
	maximal U	وابسته به حداکثر
	malic U	وابسته به سیب
	homicidal U	وابسته به ادمکشی
	malarial U	وابسته به مالاریا
	uranological U	وابسته به اسمانشناسی
	prefectoral U	وابسته به اداری
	psychiatric U	وابسته به روانپزشکی
	porcine U	وابسته بخوک
	prefectorial U	وابسته به اداری
	machine dependent U	وابسته به ماشین
	machine dependent U	وابسته ماشین
	undersurface U	وابسته بزیرسطح
	macaronic U	وابسته به ماکارونی
	menstrual U	وابسته به قاعده گی
	vital U	وابسته بزندگی
	vital U	وابسته به زندگی
	investigatory U	وابسته به رسیدگی
	press attache U	وابسته مطبوعاتی
	preemptive U	وابسته به حق شفعه
	dependent variable U	متغیر وابسته
	solar U	وابسته بخورشید
	matricidal U	وابسته بمادرکشی
	predial or prae U	وابسته به زمین
	masticatory U	وابسته به جویدن
	aesthetic U	وابسته به زیبایی
	aesthetically U	وابسته به زیبایی
	cosmic U	وابسته بگیتی
	vaccinal U	وابسته به واکسن
	jugular U	وابسته بوریدوداجی
	jugulars U	وابسته بوریدوداجی
	matrimonial U	وابسته به عروسی
	oracular U	وابسته به وحی
	surgical U	وابسته به جراحی
	marian U	وابسته به مریم
	uxorial U	وابسته به عیال
	manurial U	وابسته بکود
	mantic U	وابسته به پیشگویی
	photographic U	وابسته به عکاسی
	scientific U	وابسته بعلم
	preemptive U	وابسته به پیشدستی
	ethnic U	وابسته به نژادشناسی
	planetary U	وابسته به سیاره
	focal U	وابسته بکانون
	tubuliferous U	وابسته به استکانیان
	oratorical U	وابسته به سخنرانی
	troy U	وابسته به تروا