English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
progestin U هورمون مربوط به قبل ازدوره حاملگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
progesterone U هورمون مربوط به قبل از دوره حاملگی
post glacial U وابسته بزمانهای پس ازدوره یخ
preexilian U وابسته به قبل ازدوره اسارت یهود در بابل
conception U حاملگی
conceptions U حاملگی
fetation U حاملگی
interesting condition U حاملگی
pregnant U حاملگی
expectancy U پیش بینی حاملگی
expectance U پیش بینی حاملگی
hormones U هورمون
androgenic U هورمون
androgenous U هورمون
internal secretion U هورمون
hormone U هورمون
auxin U هورمون گیاهی
gestation U حاملگی وابسته بدوران رشد تخم یانطفه
progestational U وابسته بتغییرات هورمونی وبدنی زن قبل از حاملگی
antidiuretic hormone U هورمون کاهنده ادرار
adh U هورمون کاهنده ادرار
adrenocorticotropic hormone U هورمون ادرینو کورتیکوتروپیک
thyroid stimulating hormone U هورمون محرک غده تیروئید
gonadotropic hormone U هورمون محرک غده جنسی
acth U هورمون ادرینو کورتیکو تروپیک
tsh U هورمون محرک غده تیروئید
thyrotropic hormone U هورمون محرک غده تیروئید
ghrelin [hunger hormone] U گرلین [هورمون اشتها آور] [بیوشیمی]
corticotropic hormone U هورمون محرک قشر غده فوق کلیوی
adrenaline هورمون قسمت مرکز غده فوق کلیه که بالا برندهء خون و فشارخون است
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pertaining U مربوط به
apposite U مربوط
pertinenet U مربوط
curatorial U مربوط به
related U مربوط
condequent U مربوط
coordinate U مربوط
irrelevant U نا مربوط
pertinent U مربوط به
pertinent U مربوط
for U مربوط به
cretaceous U مربوط به گچ
as for U مربوط به
eight bit system U مربوط به یک
hydraulic U مربوط به اب
correspondent U مربوط به
lineal U مربوط به خط
correspondents U مربوط به
vespertinal U مربوط به شب
affined U مربوط
proper U مربوط
coherent U مربوط
relevant U مربوط
caprine U مربوط به بز
germane U مربوط
churchly U مربوط به کلیسا
collegial U مربوط به دانشکده
aeronautical U مربوط به فضانوردی
personal U مربوط به کسی
arbitrative U مربوط بحکمیت
affiliates U مربوط ساختن
ecumenical U مربوط به سرتاسرجهان
occupational U مربوط به شغل
affiliated U مربوط ساختن
electrically U مربوط به الکتریسیته
budgetary U مربوط به بودجه
existential U مربوط به هستی
verbs U مربوط به صدا
affiliating U مربوط ساختن
verb U مربوط به صدا
retired U مربوط به بازنشستگی
commisural U مربوط به درزوپیوندگاه
computational U مربوط به یک محاسبه
mammary U مربوط به پستانداران
mammary U مربوط به پستان
futuristic U مربوط به اینده
vehicular U مربوط به خودرو
womanish U مربوط به زن یا زنان
Hellenic U مربوط به یونان
garlicky U مربوط به سیر
expiratory U مربوط به زفیر
faunae U مربوط به جانوران
polar U مربوط به قطب
filiate U مربوط ساختن
polar U مربوط به قط بها
genethliac U مربوط به طالع
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
climatic U مربوط به اب وهوا
contiguous U مربوط بهم
glossal U مربوط به زبان
haemic U مربوط بخون
affiliate U مربوط ساختن
corresponsive U مربوط بیکدیگر
divisional U مربوط به تقسیم
goidelic U مربوط بسلت
fistulous U مربوط به ناسور
glyptic U مربوط به حکاکی
dictoral U مربوط به دکتری
prospective U مربوط به اینده
parental U مربوط به والدین
domiciliary U مربوط به خانه
communists U مربوط به کمونیسم
communist U مربوط به کمونیسم
operatic U مربوط به اپرا
gallinaceous U مربوط بماکیان
marital U مربوط به زناشویی
familial U مربوط به خانواده
aguish U مربوط به تب و لرز
agrologic U مربوط بخاکشناسی
municipal U مربوط به شهرداری
attached U مربوط متعلق
valedictory U مربوط به خداحافظی
military U مربوط به نظام
aluminous U مربوط به الومینیوم
amazonian U مربوط به امازونها
ameba U مربوط به امیب
surgical U مربوط به جراحی
analitical U مربوط به تجزیه
ammino U مربوط به امونیاک
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
ameboid U مربوط به امیب
centenarian U مربوط به قرن
amebic U مربوط به امیب
ameban U مربوط به امیب
adulterous U مربوط به زنا
commercial U مربوط به تجارت
nasal U مربوط به بینی
fossils U مربوط بادوارگذشته
fossil U مربوط بادوارگذشته
fractional U مربوط به بخشها
fractional U مربوط به بخشهایی
racing U مربوط بمسابقه
outbound U مربوط به خارج
dependent U مربوط محتاج
nautical U مربوط به کشتیرانی
ovarian U مربوط به تخمدان
baronial U مربوط به بارون
textual U مربوط به متن یا نص
concern U مربوط بودن به
achaian U مربوط به اخائیه
American U مربوط بامریکا
Americans U مربوط بامریکا
achaean U مربوط به اخائیه
circumstantial U مربوط به موقعیت
acetarious U مربوط به سالاد
concerns U مربوط بودن به
chromic U مربوط به کرومیوم
technological U مربوط به فناوری
technologically U مربوط به فناوری
geriatric U مربوط به پیری
centenarians U مربوط به قرن
bear on U مربوط بودن
basal U مربوط به ته یابنیان
bardic U مربوط به رامشگری
feminine U مربوط به جنس زن
britannic U مربوط به بریتانیا
speculative U مربوط به اندیشه
brumal U مربوط به زمستان
chromatic U مربوط به رنگها
anal U مربوط به مقعد
cerebellar U مربوط به مخچه
acrobatic U مربوط به بندبازی
capitular U مربوط بفصل
caloric U مربوط به کالری
calligraphic U مربوط به خطاطی
c U مربوط به کامپیوتر
my U مربوط بمن
nuclear U مربوط به اتمی
archival U مربوط به بایگانی
aesthetic U مربوط به علم
aesthetically U مربوط به علم
arbitral U مربوط به حکمیت
anglian U مربوط به نژاد
anent U در مشارکت با مربوط به
ceremonial U مربوط به جشن
ceremonials U مربوط به جشن
arithmeticlal U مربوط به حساب
arteriovenous U مربوط به رگها
as to U عطف به مربوط به
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com