English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
it remains to be proved U هنوز ثابت نشده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
There's more to come. <idiom> U هنوز تموم نشده. [هنوز ادامه داره]
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
maidens U اسبی که هنوز برنده نشده
maiden U اسبی که هنوز برنده نشده
The ice-cream has not set yet. U بستنی هنوز سفت نشده
novillero U گاوبازی که هنوز برنده نشده
Befor I knew it , the hotel bI'll was sent . U هنوز هیچه نشده صورتحساب هتل را فرستادند
My tea is not cool enough to drink. U چائی ام بقدر کافی هنوز سرد نشده
yhis port is not yet peopled U این بندر هنوز اباد نشده است
not out U توپزنی که هنوز اخراج نشده اعلام خطا
elimination U بخشی از داده هنوز استفاده نشده است
accrued interest بهره ای که عاید شده ولی هنوز پرداخت نشده است
galley proof U نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
greasy wool U پشم چرب [پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
sliver U فتیله نخ [الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
unset U ثابت نشده
free U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
frees U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
raw U 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
upwards compatible U طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
upward compatible U طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
dark fibre U فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark fiber U فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
available cash U موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
pipelines U اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline U اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
bare board U تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
i had scarely arrived U تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
The football players are warming up before the game ( match) . U هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unbaoked U سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unpicked U نچیده گزین نشده انتخاب نشده
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unbroke U رام نشده سوقان گیری نشده
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
inconsummate U تکمیل نشده انجام نشده
unsifted U الک نشده رسیدگی نشده
undirected U رهبری نشده راهنمایی نشده
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
unsought U جستجو نشده کشف نشده
irredenta U انجام نشده جبران نشده
untried U امتحان نشده محاکمه نشده
unset U جایگزین نشده جاانداخته نشده
uncharged U محسوب نشده رسمامتهم نشده
unredeemed U جبران نشده سبک نشده
fixed capital U سپرده ثابت اموال ثابت یکان
static test U ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
unintended saving U پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
standing order U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing orders U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
incomplete U انجام نشده پر نشده
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
still U هنوز
stiller U هنوز
however U هنوز
stillest U هنوز
nevertheless U هنوز
stills U هنوز
not yet <adv.> U نه هنوز
yet U هنوز
not yet <adv.> U هنوز نه
as yet U هنوز
standing U ثابت دستورالعمل ثابت
I don't know yet. من هنوز نمیدانم.
i am yet to learnt U من هنوز نمیدانم
unborn U هنوز فاهرنشده
Nobody has come yet . U هیچکس هنوز نیامده
It is not known yet . It is not settled yet . U هنوز معلوم نیست
callow U جوجهای که هنوز پردرنیاورده
we are still above ground U هنوز زنده ایم
is he still single? U ایا هنوز تک است
How can you ask? U هنوز نمی دانی؟
his palce is still open U جای او هنوز خالی
There is yet time. U هنوز وقت هست.
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
Since you are not ready ... U چونکه هنوز آماده نیستی...
there is little in it U هنوز نمتوان گفت که خواهدبرد
wort U گیاه خیسانده که هنوز تخمیرنشده
As you are not ready ... U چونکه هنوز آماده نیستی...
shouldering U سمت موجی که هنوز نشکسته
Having hardly arrived you want to. . . U هنوز از راه نرسیدی می خواهی ...
preadolescent U شخصیکه هنوز به بلوغ نرسیده
The letter hasnt arrived yet. U نامه هنوز نرسیده است
shoulders U سمت موجی که هنوز نشکسته
shouldered U سمت موجی که هنوز نشکسته
Are you still on the line? U هنوز پشت تلفن هستی؟
shoulder U سمت موجی که هنوز نشکسته
He cant count yet. U هنوز شمردن بلد نیست
the battle still rages U جنگ هنوز شدت دارد
landsman U ملوان ساده که هنوز درجهای نگرفته
generations U توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
built into U که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
generation U توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
He is stI'll wet behind the ears. U هنوز دهانش بوی شیر می دهد
My departure time is not determined yet . U وقت حرکت من هنوز مشخص نیست.
Presumably she hasnt arrived yet . U از قرار معلوم هنوز واردنشده است
There has as yet been no confirmation. U تا حالا هنوز هیچ تأییدی نیست.
see if he is still there U به بیند او هنوز انجا است یانه
There's more to come. <idiom> U باز هم هست. [هنوز ادامه داره]
failed U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
fails U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
The project is not fully developed yet. U این طرح هنوز پخته وآماده نیست
I have not played my trump ( winning ) card . U ورق برنده را هنوز رو نکره ام ( بازی نکردم )
The regulations are stI'll in force ( effect ) . U این مقررات هنوز بقوت خود با قی است
There is still time before I go. U هنوز وقت هست تا اینکه من راه بیفتم.
fail U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
I'm still not quite sure how good you are. U من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
Do you still remember how poor we were? U آیا هنوز یادت میاد، که چقدر فقیر بودیم.
merge U ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
He has been a beggar for a hundred years; yet he d. <proverb> U صد سال گدائى مى کند هنوز شب جمعه را نمى داند .
Are you still around? U هنوز هستی ؟ [مانند پشت تلفن یا درچت اینترنت]
merges U ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
opened U نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
Thinking of it still gives me a pang. [Colloquial] U هنوز من را آزار می دهد [اذیت می کند] وقتی که در باره آن فکر می کنم.
open U نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
opens U نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
plene administrative preter U دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
soft U که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
softer U که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
softest U که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
He poked the mouse with his finger to see if it was still alive. U او [مرد] با انگشتش موش را سیخونک زد تا ببیند که آیا هنوز زنده بود یا نه.
deferred expense U هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
fixes U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fix U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
audit U بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
auditing U بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audits U بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audited U بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
selectable U نرخ baud ارسال و دریافت مودم که توسط کاربر انتخاب میشود و هنوز مشخص نیست
fourth generation computers U فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
seconds U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
cartridges U کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
cartridge U کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
unbowed U خم نشده
uncharged U پر نشده
shell out U خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد
urban bundle U بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
unalloyed U الیاژ نشده
uncontrolled U کنترل نشده
unseen U مکشوف نشده
unspotted U ننگین نشده
unasked U سوال نشده
unpaid U پرداخت نشده
non-registered [not registered] <adj.> U ثبت نشده
unnormalized U هنجار نشده
unworn U استعمال نشده
uninvited U دعوت نشده
unworn U کهنه نشده
unwashed U شسته نشده
unbidden U دعوت نشده
undeterred <adj.> U منصرف نشده
unattached U اعزام نشده
unsaturate U اشباع نشده
unattached U توفیق نشده
unpolished U پرداخت نشده
unbleached <adj.> U سفیدگری نشده
unpremediated U تصور نشده
unlicked U لیسیده نشده
unfinished U تمام نشده
unsaturated U اشباع نشده
unsaved U پس انداز نشده
unshod U نعل نشده
undyed <adj.> U رنگرزی نشده
savages U رام نشده
unthickened U تغلیظ نشده
unstudied U مطالعه نشده
unsought U کاوش نشده
unsocialized U اجتماعی نشده
unsight U دیده نشده
unreconstructed U بازسازی نشده
unbroken U رام نشده
outstanding U تصفیه نشده
unsettled U تصفیه نشده
Before it is too late. While there is stI'll time. U تا دیر نشده
unsung U خوانده نشده
unsung U ستایش نشده
outstanding U پرداخت نشده
outstandingly U واریز نشده
outstandingly U وصول نشده
outstandingly U تصفیه نشده
outstanding U وصول نشده
uncharted U اکتشاف نشده
haggard U رام نشده
uncut U بریده نشده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com